تربيت اسب

كاملاً آرام و ملايم بوده و در عين حال تحرك مناسبي داشته باشد.
گامهايش كاملاً طبيعي و مناسب باشد.
كاملاً متعادل و سبكبال باشد.
دقيق و هوشيار، در حين كار خوشحال و بشاش باشد.
در طول مدت تمرين به دهنه بوده و پاها كاملا" به زير كشيده شده باشند.
بدون هيچگونه مقاومتي خود را در اختيار سوار قرار داده و به دلخواه او حركت كند.
سواري بر اسب تربيت شده بايد لذت بخش باشد. وقتي اسب به راحتي و سبكبال حركت ميكند كه متعادل شده باشد و هدف اصلي در تربيت اسب متعادل كردن اوست.
اطاعت از سوار در پي تعادل حاصل ميشود. در اين حالت اسب بايد با فشاري جزئي ساق به جلو رفته و يا با جمعشدن انگشتان به گام معكوس برگشته و يا متوقف شود. به اثرها جواب داده به دهنه بوده و پاهايش به زير بدن كشيده شده باشند. اگر اسبي به اين درجه از تربيت رسيد، به سواري نياز است كه قادر باشد از حداكثر توان او بهره گرفته و او را اداره كرده و بر او مسلط شود. ميزان تسلط بستگي به ميزان تربيت و مهارت سوار دارد.
دانستنيها
1- اثرها ساده، مفهوم و براي اسب قابل درك و اجرا باشند. بنابراين سوار بايد در استفاده از كمكها دقيق بوده و براي هر حركت هميشه از اثرهاي مشابه استفاده كند.
2 ـ پيشرفت كار بايد از حركت ساده به مشكل برنامهريزي شود.
3 ـ براي پيشرفت در تربيت اسب بايد حركتهاي ساده و ابتدايي را تكميل كرد به طوري كه اسب با سرعت و دقت آن حركتها را انجام دهد.
اين دستور فوقالعاده مهم است زيرا تكميل كردن يك حركت به اين معني است كه اسب بايد بدون هيچ انقباضي در هيچيك از اندامها در كمال سهولت و آساني آن حركت را اجرا كند، زيرا اگر انقباض برطرف نشده باشد نتيجهاش اين است كه مقاومت توليد شده و اگر اين مقاومت در حركتهاي ساده و آسان و ابتدايي برطرف نشده باشد در حركتهاي بعدي و مشكل، ادامه پيدا كرده و به نافرماني اسب منجر خواهد شد. به اين ترتيب مشاهده ميشود كه اسب ترقي معكوس كرده و وقت سوار بيهوده تلف شده است زيرا اگر اسب به اجراي حركتي به طور غلط عادت كرده باشد برطرف كردن اين عادت، جهت سوار فوقالعاده مشكل است. بنابراين چنين نتيجه گرفته ميشود كه سوار بايد تقاضاي خود را در حركتهاي ساده و آسان درجه بندي كند. با وجود اين كه به نظر ميرسد پيشرفت كار به تأني انجام ميگيرد ولي در حقيقت نتيجه عمل قطعي و رضايت بخش خواهد بود.
4 ـ تا موقعي كه اسب حاضر براي اجراي حركتي نشده، نبايد اجراي حركت را از اسب خواست. در حقيقت ممكن است اسب منظور سوار را درك نكرده يا در نتيجه نقص عضو، نتوانسته آن حركت را انجام دهد.
5 ـ بايد سعي كرد اسب حالت دفاعي به خود نگيرد. زيرا بعضي از اسبهاي جوان سعي ميكنند خود را از شر سوار ناشي و خشن به خصوص در دستها، خلاص كند.
6 - سوار نبايد در اختيار گرفتن را با خشونت اشتباه بگيرد. در حقيقت ميتوان بدون هيچ گونه خشونت اسب را مطيع كرد.
7 ـ نبايستي عادت بد و بد قلقي اسب را با عدم مهارت سوار اشتباه كرد. سوار بايستي توجه داشته باشد كه كمكهايش به درستي و به موقع مورد استفاده قرار بگيرند تا اسب منظور سوار را درك كند.
8 ـ وضعيت جسماني اسب بايد هميشه مورد توجه قرار بگيرد. تقاضاي سوار بايد متناسب با فهم و توان اسب باشد هر گونه تقاضاي سوار، اسب جوان را مجبور ميكند كه توجه و دقتش را زياد كند و چون افكارش كاملاً براي درك تقاضاهاي سوار مستعد نشده، مجبور به بذل توجه بيشتري است و نتيجهاش خستگي جسمي و فكري است و خستگي، اسب را عصباني ميكند و منجر به مقاومت، بداخلاقي و به اصطلاح بدقلقي ميشود. بنابراين به محض اين كه اسب حركتي را به درستي و دلخواه (بر حسب پيشرفت و ميزان تعليم و تربيت) انجام داد، بايد او را نوازش كرده و كمي هم به او استراحت داد.
در هر حال اجر و مزد و نوازش، بهترين وسيله يادآوري به حافظه اسب است كه اساس و پايه تعليم و تربيت را تشكيل ميدهد.
9 ـ در تمام مرحله تعليم و تربيت اسب، سوار سه موضوع را بايد در حافظه خود بگنجاند:
آرامش كامل اسب
راست و مستقيم بودن اسب
حاضر بودن اسب براي حركت به جلو
به گفته بزرگان جوهر سواري در اين سه كلام خلاصه ميشود.
آرام، مستقيم، به جلو.
بخش اول - كار آزاد
تجربه ثابت كرده، تربيت اسبهاي جوان حداقل به دو سال زمان نياز دارد. دوره تربيت اسب را ميتوان به دو مرحله تقسيم كرد.
1- سال اول از چهار سالگي تا پنج سالگي به منظور بدن سازي و انعطاف پذيري.
2- سال دوم از پنج سالگي تا شش سالگي به منظور هرچه بيشتر اطاعت پذيركردن او.
اين دو مرحله پيوسته است و هدف اين است كه اسب بتواند پس از طي اين دو دوره به اثرها و فشار جواب داده، راحت و سبكبال حركت كند. مربي بايد در تربيت اسب حوصله به خرج داده با زياده خواهي اسب را خسته و مفلوك نكند.
در ابتدا بايد اثرها هرچه سادهتر و روش كار و شرائط حاكم بر آن مشابه باشد تا، اسب هرچه بيشتر با خواستههاي مربي آشناتر شده خود را با او هماهنگ كند. فقط در نتيجه تكرار است كه ميتوان عادتي را كه در ابتدا براي اسب نامحقق است به يك عادت تقريباً جبلّي تغيير داد. خصوصيات ذاتي اسب تأثيري به سزا در امر تربيت او دارد كه برخي از آنها عبارتند از: نژاد - سن - جنس - اندام متناسب، استعداد كه اگر، پرستاري را هم بر آن بيافزايم كه در حقيقت شرائط لازم و كافي را مهيا كرده، تربيت در مسير خود سرعت بيشتري ميگيرد و يا برعكس، فقدان هريك از اين شرائط باعث كندي ميشود.
دستورات روزانه
مربي بايد تمام اين نكات را بررسي كرده و با استفاده از تجربه شخصي روشي را كه باعث نيل به مقصود ميشود انتخاب كند و اسب را هرچه سالمتر و تربيت شدهتر به هفت سالگي برساند. ضمن اين كه مربي بايد هميشه نكات زير را به خاطر بسپارد:
مربي تا خود مطمئن نشده كه چه ميخواهد، از چه راهي و در چه مدتي بايد به خواستههايش برسد، نبايد شروع به كار كند.
هميشه بايد براي بدست آوردن يك نتيجه مخصوص كمكهاي مخصوص به آن را استفاده كند.
قبل از هر حركت اسب را در وضعيت خاص آن قرار داد.
نبايد هيچ وقت از اسبي كه هنوز حركت قبلي خواسته شده را انجام نداده و پريشان است، حركت جديدي بخواهيم.
اگر دو عضو اسبي هم زمان منقبض بود، نخواهيم كه هم زمان آن را برطرف كنيم.
نبايد تنبلي و عدم مهارت سوار را گردن اسب انداخته او را سرزنش كنيم.
در آخر هر درس بايد مروري مختصر داشته و پس از نوازشهاي مكرر، كار را تمام كنيم.
در تمام مدت تعليم و تربيت بايد به جزئيترين پيشرفت قانع بود، زيرا عجله باعث تأخير در پيشرفت و تربيت اسب ميشود. عجله سم سواري و تربيت اسب و سوار است.
هدفهاي تربيت اسب جوان
اين دو هدف به ترتيب اولويت :
1 ـ ساختن و پرداختن عضلهها و مفاصل (بدن سازي) از طريق كار برنامهريزي شدهبا رعايت اصول پرستاري.
2 ـ آموزش اثرها و فشار، تا رسيدن به اطاعت و انقياد منطقي.
اهميت تمرين
عضلات و مفاصل اسب در اثر تمرينهاي پيوسته و برنامهريزي شده به تناسب توسعه پيدا كرده و هم حافظ سلامتي و هم ضامن توازن و تعادل او ميباشد. اگر هماهنگي بين سه اصل، تغذيه، كار و تيمار رعايت نشود و فقط به او بخورانيم، او به تدريج چاق شده و همواره در موقع خروج از اصطبل جست و خيز ميكند. اين در حاليست كه هم وزن اضافي خود و هم وزن سوار بر روي چهار دست و پاي او تحميل شده، آنها را تحريك ميكند و از طرف ديگر، مربي هم براي جلوگيري از اين جست و خيزها به دستجلوها متوسل ميشود كه خود مزيد بر علت شده، دهان او را آسيبپذير ميكند. پس بايد آنچنان هماهنگي بين كار، تيمار و تغذيه (پرستاري) به وجود آورد كه اسب همواره شاداب، آرام و ملايم باشد.
توضيح: استفادهازمچبندهاينمديبرايحفظ پاهاياسبمخصوصاً در موقع تسمه گردان (لنژ) توصيه ميشود.
مدت تمرين در صحرا به صورت طولاني و ملايم (حداقل يك ساعت و نيم) و در مانژ به مدت كم (نيم ساعت) توصيه ميشود.
بخش دوم - دست گردان
توصيه ميشود، اسب جوان را در روزهاي اول به حالت دستكش با اسبهاي مسن در حال سواره حركت داد - يدك - تا هم بدون آسيب به دست و پا و دهان، نيروي اضافي را تخليه كرده و هم به همراه ديگر اسبها به محيط اطراف خو بگيرد. به علاوه لازم است در موقع دست گردان گاهي با دست راست و گاهي با دست چپ اسب را هدايت كرد تا، گردن او همواره به يك سمت متمايل نباشد.
بخش سوم - تسمه گردان (لنژ)
تمرين بسيار مفيدي است و:
اسب را ورزيده ميكند.
بدون سوار تمرين ميكند.
او را نرم ميكند.
1ـ ورزيدگي
در كتابهاي سواركاري به مطلبي برنميخوريد كه تسمه گردان در آن توصيه نشده باشد. چه بسا مربيهائي كه به دليل نداشتن وسائل و از مزاياي آن بهرهمند نميشوند. اين تمرين تا به آن اندازه عضلههاي اسب را پرورش ميدهد كه قادر باشند وزن سوار را از همان ابتداي سواري تحمل كنند. تسمه گردان در ابتدا بسيار ساده به نظر ميرسد، در صورتي كه اينگونه نيست و اجراي صحيح آن نيازمند مهارت است. به همين دليل بيشتر مربيها آن را حذف كرده و از انجام آن شانه خالي ميكنند. بعضي از آن را مخصوص اسبهاي كورس ميدانند چرا كه آنها از 2 سالگي در مسابقه شركت داده ميشوند و بايد در اين سن به ورزيدگي برسند. در صورتي كه تسمه گردان تمريني لازم براي تربيت هر اسبي به هر منظوري است. تسمه گردان در تربيت اسب براي پرش و آموزش سوار:
گاهي پرش از روي موانع را در حال تسمه گردان به اسب ميآموزند.
سواركارهاي مبتدي را كه كمي هم ميترسند، در حالت تسمه گردان سوار ميكنند و مربي او را آموزش ميدهد. اين نحوه آموزش اعتماد به نفس او را بيشتر كرده، ترس او زايل ميشود.
2ـ به كار واداشتن اسبي كه نميتوان سوارش شد
اگر اسب به هر علت قابل سوار شدن نباشد، نبايد او را عاطل و بيكار در اصطبل نگاه داشت، زيرا اين عمل جز اين كه اسب را تنبل و بيمار كند فايده ديگري نخواهد داشت. از اينرو ميتوان او را در حالت تسمه گردان تمرين داد. اسبهايي كه به راحتي ركاب نميدهند و يا به مجرد خروج از اصطبل جفتك مياندازند، اگر چند لحظه قبل از سوار شدن تسمهگردان شوند، نيروي اضافه را دفع كرده ملايم و آرام ميشوند.
اجازه بدهيد اسب در اول كه شاد و سردماغ است آزادانه چند جهش بكند.
اما بعد بخواهيد ساكت بايستد و كار را با تسمه كشيده شروع كنيد
3ـ نرمش
اگر اسب جوان به درستي تسمه گردان شود، تربيت پذيرتر ميشود. اگر مربي وقت ندارد، از تسمه گردان غافل نشده از مربي ديگر ميخواهد جور او را بكشد تمرين مفيد باعث هرچه نرمترشدن اسب جوان و يا رفع انقباض است. در تربيت اسب نرمش اهميت به سزائي دارد زيرا باعث ميشود كه اسب قواي خود را بيهوده تلف نكرده و در نتيجه كمتر خسته شود.
آنچه براي تسمه گردان لازم است
بند به عرض دو يا سه سانتيمتر، طول هفت متر، كلگير مخصوص و يا كلگير همراه با آبخوري، شلاق مخصوص، آشنا كردن اسب با اين كمكهاي مصنوعي. براي شروع بايد نفري ورزيده در كنار مربي به او كمك كند تا اسب به درستي روي قوس دايره قرار گرفته و حركت كند.
در ابتدا مربي اسب را با:
صدا
اشارههاي دست
اثر شلاق بلند
اختلاط صدا با اشاره طناب و شلاق بلند آشنا ميكند.
پس از اينكه اسب با اثرها آشنا شد، به راحتي بر روي قوس دايره كه مربي مركز، و بند، شعاع آنست به حركت درميآيد.
حتي با اسبي ورزيده شلاق بلند را به هنگام محدود كردن اسب بين دست چپ كه بند را گرفته
تعويض دست فراموش نكنيد. در صورت لزوم و دست راست كه با اثر شلاق بلند او را ميراند
شلاق را در پشت مخفي كنيد يا زمين بگذاريد،
در تعويض دست جاي شلاق و بند هم عوض ميشود.
صـدا
صدا كمكي است كه هم طبيعي و هم مصنوعي تلقي ميشود و كاربرد آن در تربيت اسب اهميت به سزائي دارد. اين صداها كاملا" شناخته شدهاند و عموميت دارند و عبارتند از:
صدايي كه از اصطكاك زبان با فك بالا توليد ميشود (نچ نچ) براي حركت به جلو
اوه اوه ... جهت كند كردن سرعت، (حرف آخر كلمه اول به حرف اول كلمه دوم وصل شده و در حقيقت اين فرمان مانند اوهواوهو ... تلفظ ميشود).
هولا ... براي متوقف كردن (كلمه هو كشيده و كلمه لا كوتاه تلفظ ميشود.)
بيا ... براي نزديك كردن اسب به مركز دايره
فرامين بايد قاطعانه، مقطع و براي اسب قابل شنيدن باشد. به وسيله صدا، هم ميتوان اسب را به حركت در هريك از گامها، واداشت و هم او را به مركز دايره نزد خود دعوت كرد.
اثرهاي تسمه
بند يا تسمه وسيلهاي است براي حركت روي قوس دايره، دور كردن اسب از مركز، وادار كردن به حركت دلخواه بهوسيله نوسانهاي افقي، متوقف كردن اسب در روي دايره و بالاخره متنبه كردن او به وسيله تكانهاي كم و بيش محكم. تسمه نه بايد زياد كشيده و نه زياد مواج باشد تا اسب متوجه مقصود سوار شده و بنا به ميل او بدون هيچ گونه مقاومتي شعاع دايره را كم و يا زياد كند. اين روش بسيار مفيد است ولي بايد با كمال مهارت به كار برده شود زيرا اين وسيله مفيد در دست اشخاص بيتجربه و كم حوصله مانند شمشيري در دست ديوانه خواهد بود.
گاهي با كلگير مخصوص در پي تأديب اسب هم برميآيند. در اين صورت با نوسانهاي عمودي طناب ضربتهايي بر روي استخوان بيني او وارد ميآورند. اگر بخواهند اين ضربات محكمتر باشد بايد دست را ابتدا به جلو و بالا برده، سپس به سرعت بهعقب بكشند به اين ترتيب نه تنها ضربت محكمي بر روي استخوان بيني وارد ميشود بلكه در پوزه هم اثر ميكند.
اثر شلاق بلند
شلاق براي جلو راندن اسب ـ تحرك بيشتر ـ دور كردن او از مركز دايره و اگر لازم شد، تنبيه به كار ميرود. اگر اسب بند را بكشد دليلش اين است كه از شلاق بلند كه بيمورد و ناماهرانه به كار برده شده هراسان است. در نتيجه از شخصي كه بند را در دست دارد فرار كرده و به عبارت ساده بند را ميكشد. بنابراين تا موقعي كه اسب به صداي زبان و اشارهاي تسمه آشنا نشده، شايسته نيست شلاق بلند را به كاربرد. در اين حالت يك شلاق كوتاه به منظور جلو راندن اسب و يا دور كردن او از مركز دايره كافي است. در جلسات اوليه شلاق بلند را فقط موقعي بايد به كار برد كه اسب نافرماني كرده و از حركت به جلو خودداري كند. در اين صورت دستيار مربي شلاق را به دست گرفته و نكات زير را رعايت ميكند:
اسب نبايد شلاق را ديده و يا صداي آن را بشنود.
اثر شلاق بايد در روي قسمت خلفي باشد.
انتهاي شلاق بايد بين انگشت شصت و سبابه قرار بگيرد.
در موقع بكار بردن شلاق بايستي شصت دست را به اسب نزديك كرد و آرنج را به نسبت ضربهاي كه ميخواهد وارد شود، كم و بيش از بدن دور كرد.
موقعي كه شلاق براي تأديب به كار برده ميشود بايد آن را طوري در دست گرفت كه انتهاي آن از طرف انگشت كوچك خارج شود. اين عمل بايد با كمال احتياط انجام شود والا اسب متوحش شده و بند را خواهد كشيد.
اگر اسب دايره را كوچك و خود را به مركز نزديك كند، كافي است شلاق و يا شلاق بلند را به او نشان داده و درصورت لزوم ضربه ملايمي به شانه و يا گردن آن وارد آورد.
براي دور كردن اسبي كه در روي يك دايره كوچك حركتمي كند ضربت انتهاي دسته شلاق بر روي شانه كافي خواهد بود. هيچ گاه براي تصحيح وضعيت نبايد در حالي كه شلاق در دست است بازوها را تكان داده و باعث وحشت اسب شد.
تركيب صدا با اشاره تسمه و شلاق بلند
به هنگام تسمه گردان بايد از صداي زبان، تسمه و شلاق بلند هم زمان استفاده كرد. زيرا هريك از اين كمكها مكمل هم هستند و به موقع هم جانشين يكديگر ميشوند. با تمرينهاي تسمه گردان در وقت و نيرو هم صرفهجوئي ميشود.
توصيه مهم: تا موقعي كه اسب نياموخته با گام قدم روي قوس دايرهاي با قطر كم حركت كند و به عبارت ديگر ملايمت و اطاعت لازم را به دست نياورده است، بايد از حركت دادن آن بر روي يك دايره بزرگ يا به گامهاي يورتمه و چهار نعل خودداري كرد.
تسمه بايد محكم، بادوام سبك و بدون گره باشد. اگر بند محكم نباشد در اثر كشيدن پاره خواهد شد، اگر سنگين باشد موقعي كه اسب روي دايره حركت ميكند وزن آن سر و گردن اسب را خسته ميكند و بالاخره اگر گرهدار باشد به هنگام كوتاه يا بلند كردن،گرهها مانع لغزش تسمه در دست مربي ميشوند.
پوزه بند بد بسته شده، پائين و شل پوزه بند صحيح بسته شده، بالا و به اندازه
پوزهبند يا رودماغي مهار بايد طوري در زير گونههاي اسب ميزان شود كه مانع تنفس حيوان نشود. (به قدر كافي بالا) ضمناً تسمه آن بايد به اندازه كافي محكم شود تا مهار حركت نكند، در غير اين صورت علاوه بر اين كهبينيرا زخمي ميكند به چشم سمت خارج هم صدمه ميزند. حلقه وسط مهار كاربرد بيشتري داشته تغيير دست را سادهتر ميكند.
حركت دادن با صدا
در شروع با «نوچ، نوچ» اسب را به حركت مياندازيم. براي اين كار مربي كنار اسب قرار ميگيرد. بند را گرفته پس از نوازش به همراه «نوچ، نوچ» و كشيدن بند مسافتي كوتاه روي خط مستقيم با گام قدم به همراه او طي ميكند و بعد با استفاده از «هولا» او را متوقف كرده و نوازش ميكند. بند را به دست ديگر داده و تمرين را از سر ميگيرد.
پس از اطاعت اسب از فرامين، مربي خط مستقيم را ترك گفته و اسب را بر روي دايره به شعاع دو الي سه متر به كمك شلاق بلند و يا شلاق دستي به حركت انداخته خود نيز براي اين كه اسب را در حركت به جلو نگاه دارد، در عقب شانه اسب بر روي دايره متحدالمركزي حركت ميكند.
متوقف كردن
اسب بايد به صداي «هولا» در روي دايره متوقف شود و همين كه توقف نمود مربي بايد با كمال ملايمت به طرف او رفته و نوازشش كند.
بعضي وقتها در حالي كه انتهاي تسمه به طرف پهلوي اسب برويد و آو را نوازش
دستتان است اسب را درست روي دايره و تشويق كنيد
نگه داريد
اگر اسب در حركت به جلو مكث كرد، مربي خود را به عقب و به طرف كفل كشانده و در ضمن تسمه را كمي رها كند و در صورت لزوم از دستيار خود كمك ميگيرد. موضوع مهم اين است كه اسب نترسيده و خود را به عقب نكشد.
آمدن به نزد مربي
اسب بايد به صداي «بيا» و جزئي كشش تسمه به مركز دايره بيايد. اگر اسب پس از اين كه به چند قدمي مربي رسيد، سر دست بلند شد و از جلو آمدن خودداري كرد، بايد به عوض نزديك شدن به او، يك دو قدم به عقب رفت او را از پهلو به حركت درآورد و دوباره بهطرف خود كشيد.
اگر اسب به سر دست بلند شدن ادامه دهد، مربي به كمك خود دستور ميدهد به پشت اسب رفته و اسب را مجبور به پيشروي كند. براي اين منظور كمك نبايد در مقابل چشم اسب به عقب برود بلكه بايد دايره بزرگي را طي كند تا باعث وحشت او نشود. همين كه اسب به مركز رسيد بايد او را نوازش كرده و قدري جو يا قند به او بدهيم. وقتي تمرين به دست چپ به درستي اجرا شد، تمرين روي دست راست از سر گرفته ميشود.
تبديل دست
براي تبديل دست، مربي اسب را به مركز آورده بند را كمي رها ميكند و شلاق را از دست راست به دست چپ داده و بند را به دست راست ميگيرد. عمل تعويض شلاق از دستي به دست ديگر بايد از عقب صورت گيرد تا، اسب آن را نديده و متوحش نشود. هر دفعه كه مربي ميخواهد بند را به دلخواه بلندتر كند، بايد توجه كند، بر روي زمين كشيده نشود.
عادت دادن اسب به حركت از مركز دايره به محيط آن
مربي كه در محل خود تقريباً بدون حركت ايستاده بايد با صداي زبان و در عين حال ضربه ملايم شلاق بر روي شانه، اسب را از مركز دايره به طرف محيط آن براند.
حركت شلاق شانههاي اسب را از مركز دور كرده و اسب را بر روي كفل چرخش ميدهد، به اين ترتيب مربي تقريباً در پشت اسب قرار گرفته و براي راندن او به جلو بهترين وضعيت را خواهد داشت. پس از دو الي سه جلسه تمرين به دست راست و به دست چپ، استفاده از شلاق لازم نيست و تنها با اشاره دست راست به زير شقيقه چپ اسب ميتوان او را به حركت بر روي دايره به دست چپ وا داشت. بالاخره اسب بايد به صورتي ورزيده شود كه با رها كردن و يا كشيدن تسمه از مركز دايره دور و يا به آن نزديك شود.
حركت با گامهاي قدم و يورتمه
اسب بايد در تسمه گردان به روشهاي زير حركت كند:
از قدم به يورتمه ـ از يورتمه به قدم و سپس از قدم به ايست.
از ايست به يورتمه (خواه روي دايره بوده و خواه در حال حركت از مركز به طرف محيط باشد).
تمرين چهار نعل در تسمه گردان
پس از اينكه اسب به درستي با گام يورتمه بر روي دايره حركت كرد. بايد بر سرعت او افزود تا به چهار نعل بيافتد. گاهي اوقات با وجودي كه اسب به اندازه كافي نرم و مطيع هم بهنظر ميآيد به سختي به چهار نعل ميافتد. براي رفع اين عيب، بايد او را به دفعات چه در روي محيط دايره و چه در موقع حركت از مركز به طرف محيط، از ايست به يورتمه انداخت.
با تكرار و تأكيد روي اين حركت، اسب پس از 2 الي 3 گام به چهار نعل ميافتد. پس از اطاعت از فرامين و اجراي صحيح حركت، بايد او را متوقف كرده به مركز دايره آورد و نوازش كرد. اين تمرين به تناوب با هر دو دست اجرا ميشود تا اسب هر چه زودتر بر روي دايره مطيع و فرمانبردار شود.
اگر بخواهند به وسيله شلاق بلند اسب را به چهار نعل بيندازند، اسب به ترسيده بند را ميكشد پس، تا ميتوان بايد از آن احتراز كرد.
پس از اين مرحله از تمرين اگر چند جلسهاي را به تمرين، چهار نعل اختصاص داديم و همه نكات و ظرايف را هم به كار برديم و اسب همچنان بند را ميكشد و حالت فرار به خود ميگيرد، شك نكنيد كه در تمرينهاي قبلي عجله كرده و او هنوز آمادگي حركت با گام چهار نعل با تسمه را ندارد. مربي بايد تمرينهاي قبلي را تكرار كرده و از سر بگيرد.
فراموش نكنيم كه تسمه گردان مخصوص تربيت اسب جوان نيست و در تمام مراحل سواري از ابتدا تا به انتها لازم است و قصور در انجام آن شايسته نيست.
ده رمز آشنایی با اسب
یک سوارکار خوب میتواند اسب را به انجام کاری وادار کند ولی بهترین سوارکار کسی است که اسب را طوری تربیت کند که با میل خودش کاری را انجام دهد نه به زور اسبهای جوان را از هر دو طرف تمرین دهید. نه فقط به روش سنتی گذشته از طرف چپ تا درآینده وقتی از طرف دیگر (راست) به آنها نزدیک میشوید از شما نترسند.
زبان اسب، زبانی کاملاً قابل پیشبینی، قابل تشخیص و تأثیرگذار است. وظیفه ماست تا جایی که امکان دارد این زبان را یاد بگیریم.
منطقی نیست که از اسبمان بخواهیم که هیچ وقت نترسد. ولی میتوانیم طوری تربیتش کنیم که در هنگام ترس هم واکنشی کنترل شده از خودش نشان دهد. به خاطر داشته باشید که هروقت اسب را آزرده خاطر کنید حق اینکه از شما بترسد را دارد.
یک سوارکار واقعی از ارزش برقراری ارتباط دوستی با اسب خود غافل نمیشود.
مقاله علمی :
کتاب اسرار چند گانه نوشته «کلی مارکس» از دست پروردگان سوار کار با نفوذ کالیفرنیایی «مانتی رابرتز» یا همان کسی که او را نجواگر واقعی اسب نام نهادهاند میباشد.
هر چه میگذرد روش به هم پیوستن اسب و انسان مانتی رابرتز به عنوان بهترین راه ممکن برای تعلیم اسبهای جوان و ارتباط برقرار کردن با اسبهایی که مشکلات رفتاری دارند بیش از پیش در اذهان سوارکاران جا باز میکند.
مانتی در روش خود که آن را «ایکاس» Equsمینامد به جای خیره شدن در چشمهای اسب یا بستن و محدود کردن حیوان از زبان اندامی برای ارتباط با اسبها استفاده میکند که درحقیقت تقلیدی از زبان اندامی خود اسب میباشد.
روش او مستلزم داشتن درک عمیقی از خصوصیات روحی اسب یا همان روانشناسی اسب میباشد که ما را قادر میسازد تا اسبها را به روشی کاملاً دلسوزانه، مؤثر و بیخطر تربیت کنیم.
«مانتی» معتقد است که همه افراد جامعه اسب میتوانند «ایکاس» را یاد بگیرند و به همین منظور دانش خود را از طریق سخن رانیها، نمایشها، کتابها و ویدئوها و در انگلستان از طریق کلاسهای سوارکاری «کلی مارکس» و همچنین نوشتن مقالاتی برای مجله «اسب و سوارکار» (Horse & Riders) به گوش مخاطبان خود میرساند.
در ادامه مطلب مانتی «کلی مارکس» دانش خود را در مورد اسبها دراختیار شما قرار خواهند داد.
لطفاً قبل از اینکه حتی به فکر تربیت اسب خودتان بیفتید آنها را بخوانید!
رمز اول :
اسب حیوانی است پرشی نه جنگیدنی :
هرگز از اهمیتی که این مسأله در تربیت اسب دارد غافل نشوید.
در جهان وحش «اسب» همیشه نقش طعمه را داشته است تا اینکه حیوانی شکارچی باشد.
وقتی شما به جای اینکه نقش میزبان را داشته باشید نقش غذا را بازی کنید دیدگاه کاملاً متفاوتی نسبت به زندگی خواهید داشت. «مانتی رابرتز» بر این عقیده است که خانمها خیلی بهتر از آقایان این دیدگاه اسب را درک میکنند چرا که آنها معنای آسیبپذیری را در شرایطی از جمله وقتی که دیر وقت در خیابانی قدم میزنند یا وقتی که تنها مسافر قطار هستند و ناگهان مردی وارد کوپه میشود حس کردهاند.
البته پیشینه زندگی و طرز تربیت ما در گذشته تأثیر مستقیمی بر روی واکنش ما در چنین مواردی دارد.
این مسأله در مورد اسبها هم صدق میکند. اصلاً منطقی نیست که از اسبمان بخواهیم که هیچ وقت نترسد. ولی میتوانیم طوری تربیتش کنیم که در هنگام ترس هم واکنشی کنترل شده از خودش نشان دهد. به خاطر داشته باشید که هر وقت اسب را آزردهخاطر کنید حق اینکه از شما بترسد را دارد!
رمز دوم :
اسبها احساسات بسیار پیشرفتهای دارند :
همه میدانند که سگها دوست دارند رضایت خاطر افراد را به خود جلب کنند و با تحسین و تشویق میتوان آنها را آموزش داد این مسأله در مورد اسبها نیز صدق میکند گرچه این خصلت ذاتی آنها خیلی دست کم گرفته شده است.
درست است که اسبها و سگها یکی نیستند ولی احتمالاً این تناقض ناشی از مدت زمانی است که به منظور تعلیم صرف هریک از این دو گونه میکنیم. اسبها طبیعتی اجتماعی دارند و متقابلاً نیاز به دوستی و معاشرت هم دارند، اگر حیوانی از تیره خودشان در دسترس نباشد آنها با موجودات دیگر از جمله انسانها خو خواهند گرفت.
همانطور که هر رابطهای در زندگی برای شما از اهمیت خاصی برخوردار است اگر رابطه شما با اسبان هم برایتان مهم است باید کمی از وقتتان را هم صرف معاشرت با او کنید.
یک سواری مختصر و برگشتن سرکار، دغدغههای روزمره چیزی نیست که بتوان اسمش را معاشرت گذاشت.
«این استارک» در طی مصاحبهای که بعد از مسابقات المپیک آتلانتا با او انجام شده بود گفته بود من ده دقیقه از روز را فقط صرف نوازش کردن و صحبت کردن با اسبم میکنم.
اگر چنین جملهای را از زبان یک سوارکار زن شنیده بودیم شاید کمتر تعجب میکردیم چون اصولاً خصلت لطافت و نرمی در مورد خانمها بیشتر صدق میکند تا آقایان.
ناگفته نماند که یک سوارکار واقعی هرگز از ارزش برقراری ارتباط دوستی با اسب خود غافل نمیشود.
حتی «زئوفون» هم که آنقدرها نسبت به اسبها احساساتی نبود ۲۳ قرن پیش در مورد آنها چنین گفته است:
وقتی اسب شما با دیدن چیزی رم میکند و تمایلی به نزدیک شدن به آن ندارد باید به او نشان دهید که هیچ دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد لااقل برای اسب شجاعی همچون او.
اما اگر باز هم از رفتن به سمت شیئی سرباز زد شیئی که از نظر اسبتان ترسناک است او را لمس کرده و سپس او را به آرامی به سمت آن شیئی هدایت کنید.
کورش کبیر ۱۳ ساله بود که از دست سربازان بزدل و دست و پا چلفتیاش که از پس مهار کردن و سواری گرفتن از اسب زیبا و سرحالش برنمیآمدند به تنگ آمد.
هنگامی که کورش گفت من بهتر از شما از پس این اسب برمیآیم، مورد تمسخر سربازانش قرارگرفت ولی او ناامید نشد و شجاعانه به سمت اسب دوید و افسارش را گرفت و سراسب را به سمت خورشید برگرداند چرا که میدانست اسب از سایه خودش ترسیده است. کورش بعد از اندکی ناز و نوازش و بدون اینکه کوچکترین صدمهای به اسب وارد کند سوارش شد.
از آن به بعد «بوسفالاس» اسب جنگی محبوب کورش شد. پیروزیهای بسیاری از سوار بر او بدست آورد. چندی بعدی شهری را به افتخار او به همین نام نهاد. یک سوارکار خوب میتواند اسب را به انجام کاری وادار کند ولی بهترین سوارکار کسی است که اسب را طوری تربیت کند که با میل خودش کاری را انجام دهد نه به زور!
اسبها موجوداتی اجتماعی هستند و از معاشرت با دیگر اسبها لذت میبرند. اگر اهمیتی برای رابطه خود با اسبتان قائل هستید اندکی هم زمان صرف معاشرت با او کنید.
رمز سوم :
اسبها مغز فندقی نیستند !
چند وقت پیش سوارکاری به کشور ما آمد تا کارهای خودش را به نمایش بگذارد چندین بار در حین برنامههایش از اسب به عنوان حیوانی با مغزی اندازه گرد و نام برد.
آیا گفتهاش صرفاً لطیفهای بود برای تحقیر کردن اسب؟ یا اینکه حضار گرامی واقعاً هیچ اطلاعی از آناتومی اسب نداشتند؟
بد نیست بدانید که اندازة مغز یک حیوان ربطی به هوش و درایت آن ندارد عوامل بسیاری از جمله اندازة مغز در ارتباط با بدن حیوان یا به بیانی بهتر تعامل قسمتهای مختلف مغز با بدن حیوان نیز دخیل هستند.
آمار به ما نشان میدهد که مغز اسب دارای وزنی در حدود ۲۳ اونس (۶۵۰ گرم) میباشد.
قسمت جلوی مغز از لایههای هم پوشانی تشکیل شده است.
لایه بیرونی نئوکورتکس (Neocor Tex) به پردازش اعمالی نظیر فکر کردن، تصور کردن، برنامهریزی و صحبت کردن اختصاص داده شده است. اندازه نئوکورتکس در مغز انسان تقریباً در برابر مغز اسب میباشد.
لایه بعدی لایمبیک سیستم (limbic system) نام دارد که ارتباط آن با حواسی نظیر واکنشهای عاطفی، درد و لذتبردن توسط اکثر محققان پذیرفته شده است. لازم به یادآوری است که فرآیند یادگیری هم در همین لایه انجام میشود.
جالب است بدانید که این بخش از مغز اسب و انسان تقریباً هم اندازهاند که بیشک دلیل محکمی بر این ادعاست که اسبها موجوداتی عاطفی هستند.
رمز چهارم :
اسبها میبایست اجسام را از هر دو طرف ببینند :
در مقایسه با عملکرد مغز انسان مغز اسب توانایی اندکی در برقراری ارتباط بین نیمکره چپ و راست دارد.
اگر همیشه اسب خود را از یک طرف تمرین میدهید (همان طرفی که به شما نزدیکتر است) احتمالاً در هنگام نزدیک شدن به او از سمت دیگر، با عکسالعمل غیرمنتظرهای رو به رو خواهید شد.
پس وقتی که برای اولینبار سوار اسبی میشوید مراقب گردش کردنش به سمت راست باشید گرچه ممکن است شما را با چشم دیگرش دیده باشد، اگر اسبی از جناح نزدیکتر بهتر از جناح دورتر با شما همکاری میکند صرفاً به این خاطر است که شما اسبتان را فقط از سمت نزدیکتر به خودتان تعلیم دادهاید.
البته خلاف این مطلب نیز صادق است یعنی اگر اسبی هنگام تعلیم در طرفی که به شما دورتر است، بهتر عمل میکند، احتمالاً یا تمرینات در سمت نزدیک خشن بوده یا ضربه شدیدی از آن سمت به اسب وارد شده است. اسبهای جوان را از هر دو طرف تمرین دهید نه فقط به روش سنتی گذشته از طرف چپ تا درآینده وقتی از طرف دیگر (راست) به آنها نزدیک میشوید از شما نترسند.
رمز پنجم :
اسب برای یادگیری به آرامش نیاز دارد :
شاید شما بتوانید یک اسب مضطرب را وادار کنید که به اصطبل وارد شود یا از چیزی که قبلاً از آن میترسید عبور کند یا حتی از روی موانع بپرد ولی مجبور کردن اسب به انجام یک کار با یادگیری یک رفتار جدید زمین تا آسمان فرق میکند.
مسلماً وقتی اسب از نبودن شلاق جارو یا چیزهایی که از آن میترسیده اطمینان حاصل کند کار مربی خیلی سختتر خواهد شد.
طی جلسات تمرین اسب باید از آرامش کامل برخوردار، و ذهنش پذیرای تعالیم جدید باشد.
خیلی وقتها مربی جلسه تمرین را با هدف خاصی آغاز میکند ولی در پایان به نتیجهای میرسد که هیچ ربطی به هدف اولیهاش نداشته است. به عنوان مثال ممکن است مربی یکی از جلسات تمرین را صرف آموزش اسب برای رفتن به داخل اصطبل یا تریلر کند و برای رسیدن به این هدف از فشار استفاده کند به این طریق که هر بار که افسار را میکشد به اسب فرصت بدهد تا یاد بگیرد چطور خودش را از فشار وارده خلاص کند و هر بار که در رفتار اسب کوچکترین پیشرفتی حاصل میشود با دادن پاداش او را به ادامه کار تشویق کند. اگر برای مدتی این تمرین ادامه پیدا کند اسب به راحتی وارد اصطبل یا تریلر خواهد شد و مهمتر از آن حس اعتمادش نسبت به مربی افزایش خواهد یافت.
به خاطر داشته باشید که این یادگیری باید پلهپله و به تدریج انجام شود. خیلی از مربیها تا چشمشان به اسب میافتد میخواهند اسب را به هر طریقی که شده وارد اصطبل کنند ولی اسم این روش را نمیتوان تمرین گذاشت.
پس همیشه به این فکر باشید که تمرینات را پیش ببرید تا اینکه به فکر سرعت یادگیری باشید.
رمز ششم :
اسبها تحسین کردن شما را کاملاً درک میکنند :
قبل از هر چیز باید با اسب یک رابطه عاطفی برقرار کنید تا جلب رضایت شما برای او مهم باشد.
بنابراین نتایجی که شما از ناز و نوازش اسب خواهید گرفت بسیار قابل توجه است. اگر چه این تنها زبان برای برقراری ارتباط با اسب نیست ولی اسبها میتوانند یاد بگیرند که چطور از این پاداشها لذت ببرند.
بهترین لذت وقتی است که شما فشار را از روی اسب برمیدارید که این کار خودش بزرگترین پاداش برای او به حساب میآید. اگر شما پس از اینکه اسبتان از پس انجام حرکت مشکلی برآمد از آن پیاده شوید و «تنگ» او را شل کنید آن حرکت به عنوان یک حرکت خوب در ذهن او حک خواهد شد.
تشویق در عمل :
در دوران مسابقات آماتور، پرش با اسب به دو اسب مسابقهای سرکش برخوردم که همه به من میگفتند این دو هرگز نخواهند پرید. ولی حدس بزنید بعداً چه اتفاقی افتاد.
با وجود اینکه شش روز در هفته با آنها به سواری میرفتم. روزهای تعطیل هم دوست داشتم به سواری بروم. وقتی اسب اولی را چهار نعل به طرف بستههای شاخ و برگ درختها هدایت کردم خیلی راحت و بدون دردسر از روی آنها عبور کرد.
دفعه بعدی دو مرتبه همین اتفاق تکرار شد اما این بار از اسب پیاده شدم و به خانه برگشتیم.
به مدت پنج هفته یکشنبهها من این کار را تکرار میکردم و هر دفعه نسبت به قبل پیشرفت کمی حاصل میشد تا اینکه یک روز بالاخره موفق شد از روی نردههای کوتاه حصیری به راحتی عبور کند. دیگر وقت آن رسیده بود که آن را به دست حرفهایها بسپارم.
در اولین مسابقهاش برنده شد. آن روز خیلیها ناراحت شدند چون هیچکس روی آن اسب شرط نسبته بود. البته هیچکس هم نپرسید چطور این اسب از تمرینهای یکشنبه ناگهان به یک اسب پرشی تبدیل شد. من هم هیچ وقت راجع به آن حرفی نزدم.
رمز هفتم :
اسبها نسبت به لمس شدن بسیار حساس هستند :
اسبها با نوازش یکدیگر برای برقراری رابطه دوستی استفاده میکنند.
تحریکات حسی در اسبها از اهمیت ویژهای برخوردار است. یک اسب میتواند مزاحمت یک مگس را روی پوستش حس کند و به راحتی آن را دور کند، اما بسیاری از انسانها با اسبها رفتار خشنی دارند و ظاهراً اسب را با تراکتور اشتباه گرفتهاند.
«لندا تلینگتن جونز» تحقیقات بسیار جالبی بر روی تحریکات حسی اسبها انجام داده که اشاره به آنها در اینجا مقدور نیست.
حتی یک مربی معمولی هم باید به حساسیت اسب نسبت به تحریکات حسی و لذتی که اسب از این تحریکات میبرد توجه داشته باشد (رابطه بین فیزیولوژی و روانشناسی).
از جمله این روابط حسی میتوان به آرامشی که اسب از پایین آوردن سرش بدان دست مییابد اشاره کرد.
رمز هشتم :
برداشت اسبها از غذا نسبت به برداشتی که حیوانات درنده از غذا به عنوان پاداش دارند کاملاً متفاوت است :
پاداش غذایی در مورد حیوانات وحشی چون سگها و ماهیها و خرسها اثر مطلوبی دارد چرا که این حیوانات طبیعتی شکارگر دارند و همواره در کمین غذا نشستهاند و چنانچه موفق به شکار نشوند با گرسنگی مواجه خواهند شد.
حیوانی مثل اسب که همیشه در طبیعت نقش طعمه را داشته هرگز مثل حیوانات شکارگر غذا و پاداش را به هم مرتبط نمیداند.
غذا همیشه در اطرافش وجود داشته و هیچ وقت در کمین علوفه نبوده و یا اینکه بخواهد به دنبال علوفه بدود.
ممکن است استفاده از غذا برای فرستادن اسب گرسنه به داخل اصطبل یا گرفتار کردن آن جواب بدهد ولی اگر نتوانیم در نبود. غذا آن را به داخل اصطبل هدایت کنیم حاکی از این مطلب است که تعلیمات، تأثیر مفیدی بر روی حیوان نداشته است.
بعضی اوقات اسبهایی را دیدهایم که پس از گرفتن غذا چند قدم به عقب میروند.
غذا دادن میتواند خوی گاز گرفتن و رفتارهای هلدادن را نیز در مورد اسب تقویت کند. از طرف دیگر غذا دادن به عنوان وسیلهای برای ایجاد ارتباط و همبستگی میتواند مفید واقع شود همچنین میتوان از آن به عنوان وسیلهای برای ایجاد حواسپرتی در اسب استفاده کرد. این روش بخصوص در هنگام فیزیوتراپی وقتی که میخواهیم اسب گردنش را برگرداند بسیار مفید واقع میشود.
رمز نهم :
اسبها از زبان اندامی واضح و قابل فهم (کپیبرداری) استفاده میکنند که مانتی آن را Equus ایکاس (ارتباط برقرار کردن) مینامد :
فرض کنید به فرانسه برویم و مردم آنجا را وادار کنیم با ما انگلیسی صحبت کنند چنین رفتاری نه تنها بیادبانه است بلکه ممکن است باعث شود در نظر آنها فردی خودخواه جلوه کنیم.
مسلماً در پی چنین رفتاری نخواهیم توانست ارتباط گرمی با آنها برقرار کنیم. در مورد اسبها هم چنین است. در تاریخ ششهزار ساله سوارکاری همیشه از اسبها انتظار میرفته که از چیزی که ما میخواستیم به آنها بفهمانیم سر دربیاورند. آیا وقت آن نرسیده که ما هم کمی به خودمان سختی بدهیم یا آنچه آنها سعی میکنند. به ما بفهمانند را درک کنیم؟
بعضی اوقات وقتی در ارتباط با اسبها به مشکل برمیخورم به یاد کتاب پرفروش «مردان مریخی و زنان ونوسی» میافتم که نویسندة آن بر این باور است که در یک رابطه هر دو طرف باید سعی کنند تا همدیگر را درک کنند.
زبان اسب، زبانی کاملاً قابل پیشبینی، قابل تشخیص و تأثیرگذار است.
وظیفه ماست تا جایی که امکان دارد این زبان را یاد بگیریم.
رمز دهم :
کافیست سه مرتبه یک حرکت را به اسب نشان دهید تا آنرا یاد بگیرد :
برای اسبها مهم است که بدانند چه چیزهایی برایشان خطرآفرین است تا بتوانند به موقع از آنها فرار کنند و گرفتار نشوند. البته این مسأله تا حدودی یک توانایی ذاتی است. به همان اندازه که احساس خطر در اسبها اهمیت دارد درک موقعیتهای بیخطر هم برایشان مهم است. در غیر این صورت اسب تا آخر عمر از خشخش برگهایی که سر راهش افتاده است فرار خواهد کرد.
به طور طبیعی در دنیای وحش حیوانات کم سن و سالتر با الگوبرداری از عکسالعمل مادر و دیگر اعضای گله نسبت به محرکها هدایت میشوند. آنها بسیار سریع اینگونه عکسالعملها را یاد میگیرند و در زندگی آینده خود به کار میگیرند.
یادگیری مورد بحث ما با یادگیری که به طور طبیعی در دنیای وحش اتفاق میافتد زمین تا آسمان فرق میکند و منظور از آن چیزهایی است که اسب از بدو تولد تا موقعی که از آن سواری گرفته شود یاد میگیرد.
اسبهای تحت تعلیم که آمادگی یادگیری را داشته باشند معمولاً بعد از سه بار تکرار تمرین حرکت مورد نظر را از بر میشوند.
اگر اسب مورد تعلیم بعد از سه مرتبه حرکت مورد نظر را یاد نگرفت به احتمال زیاد شما حرکت را به درستی به آن نشان ندادهاید و شاید هم لازم شود در روش تعلیم خود تجدیدنظر کنید.
این مسأله در مورد یادگیری انسان هم صدق میکند. خوشبختانه مربیان سوارکاری گذشته که فقط با فریاد کشیدن سعی داشتند سوارکار را آموزش دهند جای خود را به مربیان جدیدی نظیر «ماری و انلس» دادهاند که به خوبی میدانند با تغییر روش آموزش میتوان سوارکارهای خوبی را تربیت کرد.
اغلب مردم فکر میکنند که اگر از روشی برای انجام کاری استفاده کردند و نتیجه مثبت گرفتند، بدون توجه به تغییر شرایط انتظار دارند آن روش همیشه برایشان نتیجهای مطلوب به بار آورد.
برچسبها: رفتار با اسب
بالا وپایین رفتن دم اسب در واقع شبیه به بالا وپایین رفتن سوزن روی صفحه یک دستگاه هیجان سنج است. دم بالا به معنای هوشیاری ـ فعالیت وسرشاری است.
دمی که به پایین افتاده، می تواند حاکی از خواب آلودگی، خستگی مفرط . درد، ترس شدید یا تسلیم و اطاعت باشد.
علت این امر این است که هر چه که اسب به سرعت خود در پیشروی می افزید مجموعة عضلانی ضد قوّه ثقلش بیشتر به فعالیت در می آید. این عضلات در بالا جستن وپیش رفتن به او کمک می کنند
وبالا رفتن دم هم جزئی از کل این فعل وانفعالات است. هنگامی که اسب از سرعت خود می کاهد و یا به اصطلاح ترمز می کند، عکس این ماجرا اتفاق می افتد و دم به طرف پایین فشرده می شود.
این ارتباطات قدیمی «پاشو، برو» و «بشین، صبر کن» به صورت استعاره گرفته شده اند تا علائم ویژه ای را برای زبان بدن اسب فراهم سازند
یک اسب ممکن است دمش را صرفاً به عنوانم یک علامت بالا و پایین ببرد بدون اینکه حتی بدنش را تکان دهد.
برای مثال یک اسب جوان سرکش ممکن است به اسب دیگر نزدیک شود و با پرتاب کردن دمش به طرف بالا روی پشتش تا حد امکان آمادگی خود را برای بازی نشان دهد.
در واقع به هنگام آغاز بازی خمیدگی دم به طرف بالا و پشت تا این درجه شدت می یابد که دم گاهی کاملاً بر روی پشت خم می شود.
این علامت دعوت برای بازی، بلافاصله توسط اسب جوان مقابل، درک شده و بازی به سرعت آغاز می گردد.نکته اصلی در اینجا این است که در لحظة دم بالا گرفتن اسبی که بازی را پیشنهاد می کند،
حتماً در حال سرعت گرفتن نبوده است وحتی ممکن است که به حالت استراحت و ایستایی بوده باشد.در اینجا اصطلاح «پاشو،برو» به زبان اسبی مبدل شده
به «پاشو با هم بریم»و حرکت دیگر در اثر سرعت گیری نیست بلکه نمادی از آن است. در واقع این حرکت به معنای درخواستی برای سرعت گیری است: «بزن بریم با هم بازی کنیم».
در یک طریق مشابه دم ممکن است توسط اسبی که در حال ایستایی است برای گفتن اینکه، «من خسته و بی حالم، تسلیم تو هستم، رئیس تویی» به طرف پایین بیفتد.
در حالت ترس شدید از یک اسب دیگر، یک اسب ممکن است حتی دمش را کاملاً به قسمت میان دو کپلش بچسباند. درست شبیه به یک سگ که گاه دمش را میان دو پایش می برد.
اگر یک اسب بسیار پرخاشگر یا عصبی باشد، یک علامت دیگر سفت شدن قسمت تحتانی دم به گونه ای است که بیش از اوقات معمول از پشت اسب بیرون می زند، درست مثل یک میله پشمالو.
درتماسهای جنسی دم نریان و مادیان هر دو به خاطر هیجان آن لحظه به طرف بالا نگاه داشته می شود
ولی یک اختلاف کوچک وجود دارد و آن این است که دم مادیان به عنوان ک دعوت جنسی کمی به طرف جانبی و درعین حال به طرف بالا نگاه داشته می شود.
علاوه بر علائم بالا و پایین دم، حرکات سریع شلاقی در جهات نیز وجود دارد. منشاء اینگونه حرکات ناراحتی و حساسیت حیوان است که در اثر حشرات و سایر جانوران فوری به وجود آمده است.
در اینگونه موارد دم در واقع به منزله یک مگس کش به کار می رود ولی زبان بدن اسب این عمل اجدادی را برای استفاده در برخوردهای اجتماعی غرض گرفته است.
اسبی که مضطرب، مستاصل یا گیج است ممکن است دمش را به این طرف و آن طرف تکان دهد اول به صورت جانبی بعد عمودی وسپس به صورت نیم دایره که به این وسیله ناراحتی خو رانشان می دهد .
در این حال در واقع مگسی وجود ندارد که او را بیازارد و این ناراحتی او بیشتر روانی است تا جسمانی.
درمسابقات درساژ اینگونه دم تکان دادن که آن را اصطلاحاً مقاوت گویند می تواند منجر به از دست دادن نمره شود.
به عبارت دیگر این امر به منزله علامتی است که اسب در پوستش راحت نیست و بنابر این به خوبی توسط سوار کارش آماده نشده است یا اینکه نمی خواهد از اثرات سوارکارش پیروی کند.
وقتی که اسب به طور خاصی عصبانی است ممکن است این حالت خود را با زیاد کردن قدرت حرکت شلاقی دم بیان کند،
به طوریکه ضربه ها آنقدر قوی می شوند که موهای دم مثل شلاق د رهوا صوت کشیده و اگر با پوست انسان برخورد کنند، می توانند موجب جراحت شوند .
ضمناً در این حالت ممکن است که اسب دمش را به طرف بالابرده و بعد به صورت یک کشیده به پایین بزند. رفته رفته که اسب عصبانی تر می شود علائمی از این قبیل اغلب مبشر یک لگد وحشیانه هستند.
در بعضی از کشور ها استفاده غیر قانونی از شلاقهایی که می توانند شک الکتریکی وارد آورند موجب یک واکنش شدید دم می شود.
وقتی با اینگونه شلاقها ضربه ای به اسب وارد می آورند حیوان قائده دمش را سفت کرده، دمش را به صورت یک دایره سریع می چرخاند بعد آن را در هوا بلند کرده ومحکم بر روی کپل فرود می آورد.
تمام این اعمال در فاصله یک ثانیه انجام می گیرد ولی علامت گویایی است ازاینکه یک عمل غیر قانونی به حیوان وارد شده است.
یک نوع تقلب عجیب وغریب هم در مورد اسبهای بلند گام
“Tennessee Walker” کشف شده است که ممکن است دم اینگونه اسبها که غالباً مورد انواع خشونت قرار می گیرند قطع شده و یک دم مصنوعی روی سمبه آن قرار داده شود ،
صرفاً به این خاطر که قیافه شاد و پر تحرک به آنها داده شود. گاهی اوقات به جای این کار یک قطعه زنجفیل در مقعد اسب بیچاره فرو می کنند تا همین حالت به صورت مصنوعی در او ایجاد شود.
برچسبها: رفتار با اسب
دمی که به پایین افتاده، می تواند حاکی از خواب آلودگی، خستگی مفرط . درد، ترس شدید یا تسلیم و اطاعت باشد.
علت این امر این است که هر چه که اسب به سرعت خود در پیشروی می افزید مجموعة عضلانی ضد قوّه ثقلش بیشتر به فعالیت در می آید. این عضلات در بالا جستن وپیش رفتن به او کمک می کنند
وبالا رفتن دم هم جزئی از کل این فعل وانفعالات است. هنگامی که اسب از سرعت خود می کاهد و یا به اصطلاح ترمز می کند، عکس این ماجرا اتفاق می افتد و دم به طرف پایین فشرده می شود.
این ارتباطات قدیمی «پاشو، برو» و «بشین، صبر کن» به صورت استعاره گرفته شده اند تا علائم ویژه ای را برای زبان بدن اسب فراهم سازند
یک اسب ممکن است دمش را صرفاً به عنوانم یک علامت بالا و پایین ببرد بدون اینکه حتی بدنش را تکان دهد.
برای مثال یک اسب جوان سرکش ممکن است به اسب دیگر نزدیک شود و با پرتاب کردن دمش به طرف بالا روی پشتش تا حد امکان آمادگی خود را برای بازی نشان دهد.
در واقع به هنگام آغاز بازی خمیدگی دم به طرف بالا و پشت تا این درجه شدت می یابد که دم گاهی کاملاً بر روی پشت خم می شود.
این علامت دعوت برای بازی، بلافاصله توسط اسب جوان مقابل، درک شده و بازی به سرعت آغاز می گردد.نکته اصلی در اینجا این است که در لحظة دم بالا گرفتن اسبی که بازی را پیشنهاد می کند،
حتماً در حال سرعت گرفتن نبوده است وحتی ممکن است که به حالت استراحت و ایستایی بوده باشد.در اینجا اصطلاح «پاشو،برو» به زبان اسبی مبدل شده
به «پاشو با هم بریم»و حرکت دیگر در اثر سرعت گیری نیست بلکه نمادی از آن است. در واقع این حرکت به معنای درخواستی برای سرعت گیری است: «بزن بریم با هم بازی کنیم».
در یک طریق مشابه دم ممکن است توسط اسبی که در حال ایستایی است برای گفتن اینکه، «من خسته و بی حالم، تسلیم تو هستم، رئیس تویی» به طرف پایین بیفتد.
در حالت ترس شدید از یک اسب دیگر، یک اسب ممکن است حتی دمش را کاملاً به قسمت میان دو کپلش بچسباند. درست شبیه به یک سگ که گاه دمش را میان دو پایش می برد.
اگر یک اسب بسیار پرخاشگر یا عصبی باشد، یک علامت دیگر سفت شدن قسمت تحتانی دم به گونه ای است که بیش از اوقات معمول از پشت اسب بیرون می زند، درست مثل یک میله پشمالو.
درتماسهای جنسی دم نریان و مادیان هر دو به خاطر هیجان آن لحظه به طرف بالا نگاه داشته می شود
ولی یک اختلاف کوچک وجود دارد و آن این است که دم مادیان به عنوان ک دعوت جنسی کمی به طرف جانبی و درعین حال به طرف بالا نگاه داشته می شود.
علاوه بر علائم بالا و پایین دم، حرکات سریع شلاقی در جهات نیز وجود دارد. منشاء اینگونه حرکات ناراحتی و حساسیت حیوان است که در اثر حشرات و سایر جانوران فوری به وجود آمده است.
در اینگونه موارد دم در واقع به منزله یک مگس کش به کار می رود ولی زبان بدن اسب این عمل اجدادی را برای استفاده در برخوردهای اجتماعی غرض گرفته است.
اسبی که مضطرب، مستاصل یا گیج است ممکن است دمش را به این طرف و آن طرف تکان دهد اول به صورت جانبی بعد عمودی وسپس به صورت نیم دایره که به این وسیله ناراحتی خو رانشان می دهد .
در این حال در واقع مگسی وجود ندارد که او را بیازارد و این ناراحتی او بیشتر روانی است تا جسمانی.
درمسابقات درساژ اینگونه دم تکان دادن که آن را اصطلاحاً مقاوت گویند می تواند منجر به از دست دادن نمره شود.
به عبارت دیگر این امر به منزله علامتی است که اسب در پوستش راحت نیست و بنابر این به خوبی توسط سوار کارش آماده نشده است یا اینکه نمی خواهد از اثرات سوارکارش پیروی کند.
وقتی که اسب به طور خاصی عصبانی است ممکن است این حالت خود را با زیاد کردن قدرت حرکت شلاقی دم بیان کند،
به طوریکه ضربه ها آنقدر قوی می شوند که موهای دم مثل شلاق د رهوا صوت کشیده و اگر با پوست انسان برخورد کنند، می توانند موجب جراحت شوند .
ضمناً در این حالت ممکن است که اسب دمش را به طرف بالابرده و بعد به صورت یک کشیده به پایین بزند. رفته رفته که اسب عصبانی تر می شود علائمی از این قبیل اغلب مبشر یک لگد وحشیانه هستند.
در بعضی از کشور ها استفاده غیر قانونی از شلاقهایی که می توانند شک الکتریکی وارد آورند موجب یک واکنش شدید دم می شود.
وقتی با اینگونه شلاقها ضربه ای به اسب وارد می آورند حیوان قائده دمش را سفت کرده، دمش را به صورت یک دایره سریع می چرخاند بعد آن را در هوا بلند کرده ومحکم بر روی کپل فرود می آورد.
تمام این اعمال در فاصله یک ثانیه انجام می گیرد ولی علامت گویایی است ازاینکه یک عمل غیر قانونی به حیوان وارد شده است.
یک نوع تقلب عجیب وغریب هم در مورد اسبهای بلند گام
“Tennessee Walker” کشف شده است که ممکن است دم اینگونه اسبها که غالباً مورد انواع خشونت قرار می گیرند قطع شده و یک دم مصنوعی روی سمبه آن قرار داده شود ،
صرفاً به این خاطر که قیافه شاد و پر تحرک به آنها داده شود. گاهی اوقات به جای این کار یک قطعه زنجفیل در مقعد اسب بیچاره فرو می کنند تا همین حالت به صورت مصنوعی در او ایجاد شود.
برچسبها: رفتار با اسب
سبها داراي خصوصيات و احساسات فردي هستند. آنها موجوداتي ميکانيکي با مجموعه اي از الگوهاي رفتاري نيستند ، پس عادات بدي را در زمان هاي مختلف از خود نشان مي دهند. عادات بد عموما نتيجه شرايط تعليمي يا وضعيتي است. اسبها با رفتار بد به دنيا نيامده اند. اين ما انسانها هستيم که گاهي اين رفتارها را به آنها تحميل مي کنيم.
عادات بد در اصطبل
عادات بد در اصطبل اغلب به علت خستگي ايجاد مي شود. درمان چنين مشکلي بايد اولين مسيري باشد که طي مي کنيم. البته ، واضح است اجتناب و جلوگيري از چنين مشکلاتي در درجه اول ايجاد تحريکات منظم و متناسب براي اسب است.
گاز گرفتن آخور زماني روي مي دهد که حيوان جسم مادي ( در آخور ، دستگاه تغذيه و غيره ) را با دندان هايش محکم مي گيرد و نفس نفس مي زند. نتيجه اين حرکت دندان هاي لب پريده و فرسوده جلويي و مشکلات مزاجي مانند التهاب روده بزرگ يا نفخ را موجب مي شود. از گاز گرفتن آخور با تسکين کسالت حيوان يا توسط پوشش دادن سطوح جذاب با ماده اي بد طعم اما بي ضرر جلوگيري مي شود.
اين عمل نيز عموما ناشي از خستگي است که حيوان به طور مستمر سر و بدنش را به اطاف مي جنباند. در حالات شديدتر ، اين کار موجب استرس و از دست دادن سلامتي اسب مي شود. از بين بردن اين حرکت در اسبها که عادتي جدي و پايدار است مشکل مي باشد و گاهي اوقات غير قابل درمان به حساب مي آيد. با نصب يک نرده v شکل در قسمت الايي در آخور مي توان از جلو و عقب رفتن اسب جلوگيري نمود ، هر چند که اغلب اسبها در اين صورت به عقب رفته و به مارپيچ رفتن در آخور ادامه مي دهند.
راه ديگر بر طرف نمودن اين علائم ، دادن وعده هاي منظم غذايي کوچک به اسب است تا حيوان را مشغول نگاه داريم.پاره کردن قاليچه و خوردن محل کاه و پوشال نيز از علائم خستگي هستند. به طور کلي مشغول نگه داشتن حيوان با تمرينات منظمو وعده هايي غذايي مکرر ، بهترين درمان براي اين عادات است.تعويض محل کاه و پوشال با شيء اي غير خوردني مثل کاغذ روش ديگري براي مايوس نمودن اسب از خوردن محل کاه و پوشال است. هدف اصلي بايد از بين بردن دلايل پنهان خستگي باشد تا از وقوع عادت هاي بد بيشتر جلوگيري کنيم.
اسبها مشکلات سوارکاري بسياري مي توانند ايجاد کنند. چنين عاداتي اکثرا نتيجه درد قلبي ، عادت بد و يا تعليم نا کافي مي باشد.بسياري از اسبها عادت آزار دهنده اي را در خود افزايش داده اند. اين عادت راه رفتن در هنگام سوار شدن بر آنها است. اين کار احتمالا به علت ضربه خوردن به دنده ها يا کشيده شدن دهنه در زمان سوار شدن در گذشته است. در اين صورت ، نمي توان اشب را به خاطر سر پيچي مقصر دانست . اکنون ضروري است که اسب را دوباره تعليم داده و به او اطمينان خاطر داد که هر زمان سوار او مي شويد هيچ دردي نخواهد داشت. به همين شکل ، ناراحتي ناشي از قرار دادنساز و برگ است به شکل نا مناسب موجب بي قراري و بالا و پائين پريدن حيوان مي شود. يراق اسب بايد به طور منظم بازرسي شود تااز هماهنگي و تناسب آن اطمينان حاصل شود.
سر باز زدن
اين حرکت نمونه اي است از رجوع اسب به غريزه خود که از شيئ بالقوه نگران کننده دوري مي کند. در اين حالت ، بايد به اسب اطمينان خاطري به گونه اي نرم و ملايم اما جدي و قطعي داد. اين حرکت براي اسبهايي که مجاز به بدرفتاري و سر باز زدن در گذشته بوده اند ، حرکتي عادي است.
رم کردن
عادت بسيار خطرناکي است که بسياري از اسبها از خود نشان ميدهند. به طوري که بسيار رايج است. رم کردن نتيجه عدم تناسب يراق و استفاده تند و خشن از دهنه که به جاي سلطه سوارکار حيوان را به درگيري با سوارکار تشويق مي کند. همچنين هنگامي که اسب ترسيده است به غريزه رم کردن رجوع مي کند. حيوان براي اين کار نبايد تنبيه شود بلکه يک غريزه کاملا طبيعي است و به اطمينان بخشي متين و با وقاري نياز دارد.
به زمين اند اختن سوار
رفتاري كه اسب از آن به عنوان روشي براي نپذيرفتن يا تكان دادن فرد متجاوز استفاده ميكند.در چنين حالتي اسب سوارش را به زمين مياندازدتا از ناراحتي ايجاد شده توسط سواركار يا يراق خود را آماده سازد.به زمين انداختن سوار ممكن است نشانه شور و هيجان شديداسب باشد كه امري غير معمول نيست و در اين حالت هشداري سريع به حيوان مناسب است.
بلند شدن
عادت خطرناكي است كه حيوان به روي دو پاي عقبي خود بلند ميشود.اين حركت عموماً نمايش تسلط است و با آن بايد جدي برخورد كرد خصوصاً در دوران اوليه عمر حيوان.اسبي كه عادت كرده بر روي دو پا بلند شود بسيار خطرناك است و بهترين كار سپردن آن به سواركاران و مربيان بسيار با تجربه است.
درباره غرايز اسب
سواركاري موفقيت آميز به آگاهي و درك غرايز طبيعي اسب نياز دارد.اما حتي قابل اعتمادترين حيوان نيز ميتواند غير قابل پيش بيني باشد.اين وضعيت هنگامي پيش مي آيد كه حيوان احساس ميكند تحت كنترل است و در نتيجه غرايز طبيعي حيوان خود را نشان ميدهند.
در طول اعصار,بشر با موفقيت با اسب پيوسته و به شيوه اي هماهنگ با او كنش متقابل داشته است.اسبهاي وحشي حيوانات گله اي هستند كه شيوه دفاعي آنها جنگ يا فرار است.
در واقع دوعلت اصلي بسياري از جنبه هاي رفتاري اسب دو غريزه اساسي هستند كه بقاي حيوان در حيات وحش به آنها بستگي دارد:
غريزه قدرتمند گله اي بودن
-توانايي سريع دويدن و فرار كردن از درد سر
اسبهايي كه قبلاًاهلي شده هند در ميان گله پرسه ميزنند.اين اسبها كه توسط اسب آلفا هدايت ميشوند در جستجوي غذا و سر پناه هستند.غريزه گله -كه در تعداد زياد امنيت وجود دارد-و گرايش يك اسب از ديگري اين دسته را با هم نگه ميدارد.اسب نر پيشتاز از گله در برابر مهاجمان و تهديد خطر دفاع ميكند.عليرغم اين واقعيت كه امروزه بيشتر اسبها از گله هاي آزاد جدا شده اند,اين غرايز بسيار تثبيت شده هستند.
جانشين شدن آلفا
اسب آلفاي گله به شما نگاه ميكند و منتظر دستور شما در زمان ترس يا اضطراب است.اسبتان به سمت شما نگاه ميكند براي اينكه به او اطمينان بخشيده و علامتي نشان دهيد كه اشاره به مناسب بودن نحوه فعاليت او داشته باشد.بنابراين,اطمينان بخشي به اسب كار بسيار مهمي است اگر ميخواهيد از واكنش ترسناك او كه صرفاً به وسيله غرايز ذاتي او سبب گرديده است جلوگيري كنيد.
آيا غرايز طبيعي علت ريشه اي بد رفتاري هستند؟
اين گفته تا حدي منصفانه است كه بگوييم بسياري از مشكلات رفتاري اسبها به غرايز طبيعي نسبت داده ميشوند.براي مثال,چرت زدن صرفاً نشانه عدم تمايل حيوان به ترك گله است.هنگامي كه سواركار يا مربي خود را در نقش عضوي از آلفا قرار ميدهد,حيوان كم كم ترك گله را به شكل امن,مطمئن و قابل پذيرش مي پذيرد.
حتي رام ترين اسبها اغلب زماني كه رو به سوي گله دارند,آسايش بيشتري دارند.به همين طريق به عنوان مثال,استفاده از اسبي كه مسلط تر است يا سلسله مراتب قدرت خود را افزايش داده تا اسب جوانتري را هدايت كند,در برخورد با مانع ترسناكي براي پرش موفق تر نشان ميدهد.اين امر صرفاًخواهش غريزه طبيعي يك اسب است كه با جدا شدن از بقيه گله مقاومت كند.
آيا لگد زدن و به زمين انداختن سوار رفتارهاي غريزي هستند؟
يك روش كليدي دفاعي كه بسياري از اسبها به نمايش مي گذارند لگد زدن و به زمين انداختن سوار است.در حيات وحش,اسب سوارش را به زمين ميزند تا فرد متجاوز يا مهاجم را از پشتش بردارد.
دانستن اين مطلب خصوصاً هنگام سوار شدن بر اسبي جوان سود مند است(تعليم اسب براي محل سوار)به علت ماهيت ديد پيرامون اسب ميتواند لحظه اي سواركار را بر روي پشتش ببيند.گاهي اوقات اين امر واكنش طبيعي بر زمين زدن سواررا تحريك ميكند كه تلاشي است براي دور كردن مهاجم بالقوه.بر زمين زدن سوار و لگد زدن صرفاًواكنشهايي طبيعي هستند.با در نظر داشتناين موضوع,سوار شدن بر اسب هميشه بايد به آهستگي انجام شود و با اطمينان كامل عضو آلفاي گله باشد.اكثر واكنشهاي اسب را ميتوان به غرايز طبيعي نسبت داد.درك نمودن و همدلي كردن با اين واكنش ها به منظور اينكه اسب به شما حرمت گذاشته و به شما اعتماد كند ضروري است.اين در حالي است كه شما بخواهيد بيشترين استفاده را از ارتباط با اسب داشته باشيد.
.
در مورد ارتباطات اسب
هيچ گاه قدرتهاي اسب را دست كم نگيريد.هر كس كه رمان نجواگر اسب اثر فيكولاس ايوانز را خوانده باشد(يا فيلم آن را ديده باشد)بدون شك ميتواند تواناييهاي اسب را در شركت جستن در الگوهاي ارتباطي پيچيده متوجه شود.
در واقع,اگر تا بحال با اسبي تماس داشته يا سوار ان شده باشيد,متوجه شده ايد كه اين دوست شما چقدر راغب به پاسخگويي به شماست.
اسبها در برقراري ارتباط توانايي بالا دارند,نه تنها با يكديگر بلكه با ديگر موجودات و انسانهاي اطرافشان.به منظور اينكه با موفقيت اسبها را كنترل كرده و سوار شويد,به درك روشني از خصوصيات و غرايزي كه رفتار اسب را موجب ميشوند,نياز داريد.
تماس
اسبها به شدت به حس تماس براي برقراري ارتباط با انسانها و با ديگر اسبها وابستگي دارند.اين موضوع در زماني كه اسب به فشار پا و فشار وزن سواركار پاسخ ميدهدبراحتي مشاهده ميشود.از سبيل براي لمس و احساس اشيا بويژه غذا استفاده ميكند.
تيمار داري متقابل بين اسبها شكلي از همكاري سنتي ميان گله ها است.اسبها همديگر را لمس كرده و به هم پوزه مي مالند به نشانه دوستي و پذيرش.تماس فيزيكي با ديگر اسبها براي بهبود ذهني اسب شما ضروري است.
بويايي
حس بويايي اسب فراتر و حساس تر از انسان است.شناختن دوستان از طريق بويايي جه براي حيوان و چه انسان امكان پذير است.اين بدان معناست كه افراد تربيت كننده اسب بايد تلاش كنند تا عطر هايي كه از آنان استشمام ميشود,مداوم باشد(مثلاًلوسيون,ادكلنو صابون)بدين منظور كه به تشخيص اسب كمك كنند.
همچنين اسبها قادر هستند بوي خطر را كه از انسانها متصاعد ميشودحس كنند.اين موضوع تنش ايجاد شده را در زماني كه سواركار يا مربي ترس از خود نشان ميدهد توجيه مي كند.
زبان حركات بدن و صورت
زبان بدن و صورت ابزارهاي اوليه ارتباطي براي اسبها هستند كه با اين زبان اغلب ترس,كنجكاوي و عصبانيت به نمايش گذاشته ميشود.درحالت ترس،اسبها اغلب سوراخهاي بيني خود را گشادكرده وگوشهاراروي سرميخوابانند.
از سوي ديگر عصبانيت كه حركات صورت مشابهي داردنبايدباترس گرفته شود.چنين حركاتي ناشي ازخطر معمولا بادم سفت كردن همراه است ودرمراحل دفاعي بابازكردن دهان وبالا قبردن يك پا توام است.
ارتباط صوتي
حالات فيزيكي اغلب همراه با ارتباطات صوتي است.خرناس كشيدن كه با نگاه خيره وعميقي توام است يكي از روشهاي آگاه نمودن ديگراسبهااز احتمال خطراست ويا با اين كارازديگراسبهاي گله بپرسند كه آيا آنها تهديد به خطرشده انديانه.تعيين نمودن دوست يادشمن فردي كه خودرابراسب تحميل مي كند معمولا به وسيله دميدن شديددرسوراخهاي بيني مشابه خرناس كشيدن مشخص مي شود .صداي شيهه مانند شكل دوستانه ارتباط بين اسبها يابا انساني است كه آنرا دوست خود مي دانند.
بيشتر روشهاي ستيزه جويانه به شكل جيغ يا زوزه نشان داده ميشود. حالت دوم جدي تر بوده وعمدتاً نشان دهنده درگيري اي است كه رخ خواهد داد.جيغ عمدتاً علامت اخطار تلقي مي شود.شيهه پر صدا ترين ورايج ترين شكل ارتباط صوتي است كه به ندرت نشان دهنده اثري است.ازشيهه معمولاًبراي تعيين محل ديگر اسبها يا اظهار استفاده مي شود.
اسب مجموعه كامل ومفصلي از ابزارهاي ارتباطي در اختيار دارد واز آنها به نحو احسن بهره مي برد. برخي اوقات از يك وجود خود اسب حالت ساده استفاده مي كند و گاهي وقتها اين حالت در قالب الگوي پيچيده يا توالي نشانه ها قرار مي گيرد.
وصف بن كه اسب مامور مخصوص كشيدن واگن روي ريل معدن است، نمونه اي است از ارتباط دو جانبه شگفت آوري است كه بين اسب و انسان وجود دارد.آن داستان چنين است:
بن كه اسب كوتوله يك معدنچي بود و دراعماق معدن كار مي كرد، معمولاًدر وقت نهاربا ساندويچهاي صاحب خود شريك مي شد.روزي,بن از نهار خوردن با صاحبش امتناع كرد.در عوض، كناري ايستاد وبه زمين سم ميكشيد.در ابتدا,صاحبش اورا ناديده گرفت اما وقتي كه بن شروع به شيهه كشيدن مي كند ورم مي كند, معدنچي تصميم مي گيرد كه اسب كوتوله اش را تعقيب كند.تقريباًبه طورناگهاني بام فرو ريخت. درست در همان نقطه اي كه معدنچي نشسته بود.يك نمونه فوق العاده از همدلي بود؟شايد چنين باشد.
در عين حال يک مسئله کاملاً روشن است. هر چقدر فردي با اسب صميمي تر شود و به دنياي او راه پيدا کند، پاداشهاي بزرگتري دريافت مي کند.
همه چيز درباره رفتارهاي سني و جنسي اسب
بنيادي ترين مفهوم در مطالعه رفتار اسبها درک اين نکته است که اين حيوان اجتماعي و گله اي زندگي مي کند و سلسله مراتب پيچيده اي بين گله وجود دارد.
غريزه گله
الوين هارنلي ادواردز، در مقاله خود تحت عنوان ذهن اسب اين چنين توضيح مي دهد: «غريزه زندگي گله اي به طور مستمر در اسب تظاهر مي يابد که هميشه در پي بازگشت به گله يا بودن در کنار همنوعان خود است». مشکلات رفتاري نظير چرت زدن (امتناع از ترک گله) و يا سختي رام کردن آنها صرفاً رجعت و بازگشت اسب را به غريزه طبيعي او که خواستار بودن در گله است،مي باشد. در زمان تـرس يا تهديد، اسب به طور ذاتـي در طلب راهنمايي خواستن از ديـگر اسبها به آنها نگاه مي کند. او بايد بداند که بجنگد يا بدود.
در هر گله اي، سلسله مراتب قدرت وجود دارد که فقط ترتيب تسلط اسبها مي باشد. رهبر يا همان اسب آلفا، عمدتاً اسبي است که توسط ديگران باهوش تر پير تر شناخته شده و معمولاً ماديان است. بقيه گله براي راهنمايي خواستن در شرايط نا متعارف يا هنگامي که بدنبال غذاي تازه يا سر پناه هستند به او مراجعه مي کنند.
اگر چه عجيب است اما گله اغلب توسط يک اسب نر ( که عقيم نشده) مالکيت مي شود که براي حمايت دسته خود از مهاجمان يا افراد غريبه مسئول است. اکثراً اين غريزه جنگ و نبرد و طبع آتشين و تند اسبهاي نر را براي سوارکاري نا مناسب مي سازد. به اين علت، بيشتر اسبهاي سوارکاري نر عقيم شده اند که خلق و خوي آرامي را به بار مي آورد. پس از عقيم سازي، به اسب نر اسب اخته اطلاق مي شود.
سن بلوغ
اسبهاي مختلف در سنين متفاوت بالغ مي شوند. به عنوان قانوني کلي، کره ماديان يا کره اسب از زمان تولد بايد کنترل شوند، امـا بر پشت آنها سوار نبايد شد ( حداقل تا تابستاني که در آن سه ساله مي شوند) همانند انسان، روند يادگيري هيچگاه به حد کمال نمي رسد. در عين حال بيشتر اسبها در حدود هفت-هشت سالگي به بلوغ ذهني رسيده که در اين زمان عمدتاً رفتارشان متين تر و پذيرنده تر مي شود.
آيا سن يا جنس بر رفتار تأثير مي گذارند؟
تربيت عامل مهمي در تعيين رفتار است و نه سن يا جنس. ماديان ها هر چند از نرينه ها آرام تر هستند اما به علت فصلهاي منظم( سيکل تحريکات جنسي) غير قابيل پيش بيني هستند. اين وضعيت در بعضي موارد آتها را براي مسابقه يا سوارکاري کودکان نامناسب مي سازد. اسبهاي اخته عمدتاً براي سوارکاري ترجيح داده مي شوند به اين علت کهطبيعت آرام تر و خلق و خويي ملايم دارند.
در رابطه با سن، رفتار اسبها از يکي به ديگري متفاوت است، اگرچه عموماً اسبهاي بالاي هشت سال آرامتر بوده و در طرز رفتار خود به پختگي بيشتري مي رسند، به خصوص در محيط ناشناس و بالقوه استرس زا.
خود را در حکم رهبر دسته معرفي کنيد.
عامل مهم در تعيين رفتار اسب شما اين است که خود را عضو آلفاي گله قرار دهيد به اين منظور که اسب شما به شما احترام گذاشته و براي هدايت و راهنمايي به شما مراجعه کند. اين عوامل به همراه اعتماد داشتن و مطيع بودن، اسب را به سواري دادن و کنترل نمودت او وادار مي سازد، که بدون توجه به سن و جنس حيوان، تجربه اي از سواري راحت تر و لذت بخش تر ايجاد مي کند
برچسبها: رفتار با اسب
عادات بد در اصطبل
عادات بد در اصطبل اغلب به علت خستگي ايجاد مي شود. درمان چنين مشکلي بايد اولين مسيري باشد که طي مي کنيم. البته ، واضح است اجتناب و جلوگيري از چنين مشکلاتي در درجه اول ايجاد تحريکات منظم و متناسب براي اسب است.
گاز گرفتن آخور زماني روي مي دهد که حيوان جسم مادي ( در آخور ، دستگاه تغذيه و غيره ) را با دندان هايش محکم مي گيرد و نفس نفس مي زند. نتيجه اين حرکت دندان هاي لب پريده و فرسوده جلويي و مشکلات مزاجي مانند التهاب روده بزرگ يا نفخ را موجب مي شود. از گاز گرفتن آخور با تسکين کسالت حيوان يا توسط پوشش دادن سطوح جذاب با ماده اي بد طعم اما بي ضرر جلوگيري مي شود.
اين عمل نيز عموما ناشي از خستگي است که حيوان به طور مستمر سر و بدنش را به اطاف مي جنباند. در حالات شديدتر ، اين کار موجب استرس و از دست دادن سلامتي اسب مي شود. از بين بردن اين حرکت در اسبها که عادتي جدي و پايدار است مشکل مي باشد و گاهي اوقات غير قابل درمان به حساب مي آيد. با نصب يک نرده v شکل در قسمت الايي در آخور مي توان از جلو و عقب رفتن اسب جلوگيري نمود ، هر چند که اغلب اسبها در اين صورت به عقب رفته و به مارپيچ رفتن در آخور ادامه مي دهند.
راه ديگر بر طرف نمودن اين علائم ، دادن وعده هاي منظم غذايي کوچک به اسب است تا حيوان را مشغول نگاه داريم.پاره کردن قاليچه و خوردن محل کاه و پوشال نيز از علائم خستگي هستند. به طور کلي مشغول نگه داشتن حيوان با تمرينات منظمو وعده هايي غذايي مکرر ، بهترين درمان براي اين عادات است.تعويض محل کاه و پوشال با شيء اي غير خوردني مثل کاغذ روش ديگري براي مايوس نمودن اسب از خوردن محل کاه و پوشال است. هدف اصلي بايد از بين بردن دلايل پنهان خستگي باشد تا از وقوع عادت هاي بد بيشتر جلوگيري کنيم.
اسبها مشکلات سوارکاري بسياري مي توانند ايجاد کنند. چنين عاداتي اکثرا نتيجه درد قلبي ، عادت بد و يا تعليم نا کافي مي باشد.بسياري از اسبها عادت آزار دهنده اي را در خود افزايش داده اند. اين عادت راه رفتن در هنگام سوار شدن بر آنها است. اين کار احتمالا به علت ضربه خوردن به دنده ها يا کشيده شدن دهنه در زمان سوار شدن در گذشته است. در اين صورت ، نمي توان اشب را به خاطر سر پيچي مقصر دانست . اکنون ضروري است که اسب را دوباره تعليم داده و به او اطمينان خاطر داد که هر زمان سوار او مي شويد هيچ دردي نخواهد داشت. به همين شکل ، ناراحتي ناشي از قرار دادنساز و برگ است به شکل نا مناسب موجب بي قراري و بالا و پائين پريدن حيوان مي شود. يراق اسب بايد به طور منظم بازرسي شود تااز هماهنگي و تناسب آن اطمينان حاصل شود.
سر باز زدن
اين حرکت نمونه اي است از رجوع اسب به غريزه خود که از شيئ بالقوه نگران کننده دوري مي کند. در اين حالت ، بايد به اسب اطمينان خاطري به گونه اي نرم و ملايم اما جدي و قطعي داد. اين حرکت براي اسبهايي که مجاز به بدرفتاري و سر باز زدن در گذشته بوده اند ، حرکتي عادي است.
رم کردن
عادت بسيار خطرناکي است که بسياري از اسبها از خود نشان ميدهند. به طوري که بسيار رايج است. رم کردن نتيجه عدم تناسب يراق و استفاده تند و خشن از دهنه که به جاي سلطه سوارکار حيوان را به درگيري با سوارکار تشويق مي کند. همچنين هنگامي که اسب ترسيده است به غريزه رم کردن رجوع مي کند. حيوان براي اين کار نبايد تنبيه شود بلکه يک غريزه کاملا طبيعي است و به اطمينان بخشي متين و با وقاري نياز دارد.
به زمين اند اختن سوار
رفتاري كه اسب از آن به عنوان روشي براي نپذيرفتن يا تكان دادن فرد متجاوز استفاده ميكند.در چنين حالتي اسب سوارش را به زمين مياندازدتا از ناراحتي ايجاد شده توسط سواركار يا يراق خود را آماده سازد.به زمين انداختن سوار ممكن است نشانه شور و هيجان شديداسب باشد كه امري غير معمول نيست و در اين حالت هشداري سريع به حيوان مناسب است.
بلند شدن
عادت خطرناكي است كه حيوان به روي دو پاي عقبي خود بلند ميشود.اين حركت عموماً نمايش تسلط است و با آن بايد جدي برخورد كرد خصوصاً در دوران اوليه عمر حيوان.اسبي كه عادت كرده بر روي دو پا بلند شود بسيار خطرناك است و بهترين كار سپردن آن به سواركاران و مربيان بسيار با تجربه است.
درباره غرايز اسب
سواركاري موفقيت آميز به آگاهي و درك غرايز طبيعي اسب نياز دارد.اما حتي قابل اعتمادترين حيوان نيز ميتواند غير قابل پيش بيني باشد.اين وضعيت هنگامي پيش مي آيد كه حيوان احساس ميكند تحت كنترل است و در نتيجه غرايز طبيعي حيوان خود را نشان ميدهند.
در طول اعصار,بشر با موفقيت با اسب پيوسته و به شيوه اي هماهنگ با او كنش متقابل داشته است.اسبهاي وحشي حيوانات گله اي هستند كه شيوه دفاعي آنها جنگ يا فرار است.
در واقع دوعلت اصلي بسياري از جنبه هاي رفتاري اسب دو غريزه اساسي هستند كه بقاي حيوان در حيات وحش به آنها بستگي دارد:
غريزه قدرتمند گله اي بودن
-توانايي سريع دويدن و فرار كردن از درد سر
اسبهايي كه قبلاًاهلي شده هند در ميان گله پرسه ميزنند.اين اسبها كه توسط اسب آلفا هدايت ميشوند در جستجوي غذا و سر پناه هستند.غريزه گله -كه در تعداد زياد امنيت وجود دارد-و گرايش يك اسب از ديگري اين دسته را با هم نگه ميدارد.اسب نر پيشتاز از گله در برابر مهاجمان و تهديد خطر دفاع ميكند.عليرغم اين واقعيت كه امروزه بيشتر اسبها از گله هاي آزاد جدا شده اند,اين غرايز بسيار تثبيت شده هستند.
جانشين شدن آلفا
اسب آلفاي گله به شما نگاه ميكند و منتظر دستور شما در زمان ترس يا اضطراب است.اسبتان به سمت شما نگاه ميكند براي اينكه به او اطمينان بخشيده و علامتي نشان دهيد كه اشاره به مناسب بودن نحوه فعاليت او داشته باشد.بنابراين,اطمينان بخشي به اسب كار بسيار مهمي است اگر ميخواهيد از واكنش ترسناك او كه صرفاً به وسيله غرايز ذاتي او سبب گرديده است جلوگيري كنيد.
آيا غرايز طبيعي علت ريشه اي بد رفتاري هستند؟
اين گفته تا حدي منصفانه است كه بگوييم بسياري از مشكلات رفتاري اسبها به غرايز طبيعي نسبت داده ميشوند.براي مثال,چرت زدن صرفاً نشانه عدم تمايل حيوان به ترك گله است.هنگامي كه سواركار يا مربي خود را در نقش عضوي از آلفا قرار ميدهد,حيوان كم كم ترك گله را به شكل امن,مطمئن و قابل پذيرش مي پذيرد.
حتي رام ترين اسبها اغلب زماني كه رو به سوي گله دارند,آسايش بيشتري دارند.به همين طريق به عنوان مثال,استفاده از اسبي كه مسلط تر است يا سلسله مراتب قدرت خود را افزايش داده تا اسب جوانتري را هدايت كند,در برخورد با مانع ترسناكي براي پرش موفق تر نشان ميدهد.اين امر صرفاًخواهش غريزه طبيعي يك اسب است كه با جدا شدن از بقيه گله مقاومت كند.
آيا لگد زدن و به زمين انداختن سوار رفتارهاي غريزي هستند؟
يك روش كليدي دفاعي كه بسياري از اسبها به نمايش مي گذارند لگد زدن و به زمين انداختن سوار است.در حيات وحش,اسب سوارش را به زمين ميزند تا فرد متجاوز يا مهاجم را از پشتش بردارد.
دانستن اين مطلب خصوصاً هنگام سوار شدن بر اسبي جوان سود مند است(تعليم اسب براي محل سوار)به علت ماهيت ديد پيرامون اسب ميتواند لحظه اي سواركار را بر روي پشتش ببيند.گاهي اوقات اين امر واكنش طبيعي بر زمين زدن سواررا تحريك ميكند كه تلاشي است براي دور كردن مهاجم بالقوه.بر زمين زدن سوار و لگد زدن صرفاًواكنشهايي طبيعي هستند.با در نظر داشتناين موضوع,سوار شدن بر اسب هميشه بايد به آهستگي انجام شود و با اطمينان كامل عضو آلفاي گله باشد.اكثر واكنشهاي اسب را ميتوان به غرايز طبيعي نسبت داد.درك نمودن و همدلي كردن با اين واكنش ها به منظور اينكه اسب به شما حرمت گذاشته و به شما اعتماد كند ضروري است.اين در حالي است كه شما بخواهيد بيشترين استفاده را از ارتباط با اسب داشته باشيد.
.
در مورد ارتباطات اسب
هيچ گاه قدرتهاي اسب را دست كم نگيريد.هر كس كه رمان نجواگر اسب اثر فيكولاس ايوانز را خوانده باشد(يا فيلم آن را ديده باشد)بدون شك ميتواند تواناييهاي اسب را در شركت جستن در الگوهاي ارتباطي پيچيده متوجه شود.
در واقع,اگر تا بحال با اسبي تماس داشته يا سوار ان شده باشيد,متوجه شده ايد كه اين دوست شما چقدر راغب به پاسخگويي به شماست.
اسبها در برقراري ارتباط توانايي بالا دارند,نه تنها با يكديگر بلكه با ديگر موجودات و انسانهاي اطرافشان.به منظور اينكه با موفقيت اسبها را كنترل كرده و سوار شويد,به درك روشني از خصوصيات و غرايزي كه رفتار اسب را موجب ميشوند,نياز داريد.
تماس
اسبها به شدت به حس تماس براي برقراري ارتباط با انسانها و با ديگر اسبها وابستگي دارند.اين موضوع در زماني كه اسب به فشار پا و فشار وزن سواركار پاسخ ميدهدبراحتي مشاهده ميشود.از سبيل براي لمس و احساس اشيا بويژه غذا استفاده ميكند.
تيمار داري متقابل بين اسبها شكلي از همكاري سنتي ميان گله ها است.اسبها همديگر را لمس كرده و به هم پوزه مي مالند به نشانه دوستي و پذيرش.تماس فيزيكي با ديگر اسبها براي بهبود ذهني اسب شما ضروري است.
بويايي
حس بويايي اسب فراتر و حساس تر از انسان است.شناختن دوستان از طريق بويايي جه براي حيوان و چه انسان امكان پذير است.اين بدان معناست كه افراد تربيت كننده اسب بايد تلاش كنند تا عطر هايي كه از آنان استشمام ميشود,مداوم باشد(مثلاًلوسيون,ادكلنو صابون)بدين منظور كه به تشخيص اسب كمك كنند.
همچنين اسبها قادر هستند بوي خطر را كه از انسانها متصاعد ميشودحس كنند.اين موضوع تنش ايجاد شده را در زماني كه سواركار يا مربي ترس از خود نشان ميدهد توجيه مي كند.
زبان حركات بدن و صورت
زبان بدن و صورت ابزارهاي اوليه ارتباطي براي اسبها هستند كه با اين زبان اغلب ترس,كنجكاوي و عصبانيت به نمايش گذاشته ميشود.درحالت ترس،اسبها اغلب سوراخهاي بيني خود را گشادكرده وگوشهاراروي سرميخوابانند.
از سوي ديگر عصبانيت كه حركات صورت مشابهي داردنبايدباترس گرفته شود.چنين حركاتي ناشي ازخطر معمولا بادم سفت كردن همراه است ودرمراحل دفاعي بابازكردن دهان وبالا قبردن يك پا توام است.
ارتباط صوتي
حالات فيزيكي اغلب همراه با ارتباطات صوتي است.خرناس كشيدن كه با نگاه خيره وعميقي توام است يكي از روشهاي آگاه نمودن ديگراسبهااز احتمال خطراست ويا با اين كارازديگراسبهاي گله بپرسند كه آيا آنها تهديد به خطرشده انديانه.تعيين نمودن دوست يادشمن فردي كه خودرابراسب تحميل مي كند معمولا به وسيله دميدن شديددرسوراخهاي بيني مشابه خرناس كشيدن مشخص مي شود .صداي شيهه مانند شكل دوستانه ارتباط بين اسبها يابا انساني است كه آنرا دوست خود مي دانند.
بيشتر روشهاي ستيزه جويانه به شكل جيغ يا زوزه نشان داده ميشود. حالت دوم جدي تر بوده وعمدتاً نشان دهنده درگيري اي است كه رخ خواهد داد.جيغ عمدتاً علامت اخطار تلقي مي شود.شيهه پر صدا ترين ورايج ترين شكل ارتباط صوتي است كه به ندرت نشان دهنده اثري است.ازشيهه معمولاًبراي تعيين محل ديگر اسبها يا اظهار استفاده مي شود.
اسب مجموعه كامل ومفصلي از ابزارهاي ارتباطي در اختيار دارد واز آنها به نحو احسن بهره مي برد. برخي اوقات از يك وجود خود اسب حالت ساده استفاده مي كند و گاهي وقتها اين حالت در قالب الگوي پيچيده يا توالي نشانه ها قرار مي گيرد.
وصف بن كه اسب مامور مخصوص كشيدن واگن روي ريل معدن است، نمونه اي است از ارتباط دو جانبه شگفت آوري است كه بين اسب و انسان وجود دارد.آن داستان چنين است:
بن كه اسب كوتوله يك معدنچي بود و دراعماق معدن كار مي كرد، معمولاًدر وقت نهاربا ساندويچهاي صاحب خود شريك مي شد.روزي,بن از نهار خوردن با صاحبش امتناع كرد.در عوض، كناري ايستاد وبه زمين سم ميكشيد.در ابتدا,صاحبش اورا ناديده گرفت اما وقتي كه بن شروع به شيهه كشيدن مي كند ورم مي كند, معدنچي تصميم مي گيرد كه اسب كوتوله اش را تعقيب كند.تقريباًبه طورناگهاني بام فرو ريخت. درست در همان نقطه اي كه معدنچي نشسته بود.يك نمونه فوق العاده از همدلي بود؟شايد چنين باشد.
در عين حال يک مسئله کاملاً روشن است. هر چقدر فردي با اسب صميمي تر شود و به دنياي او راه پيدا کند، پاداشهاي بزرگتري دريافت مي کند.
همه چيز درباره رفتارهاي سني و جنسي اسب
بنيادي ترين مفهوم در مطالعه رفتار اسبها درک اين نکته است که اين حيوان اجتماعي و گله اي زندگي مي کند و سلسله مراتب پيچيده اي بين گله وجود دارد.
غريزه گله
الوين هارنلي ادواردز، در مقاله خود تحت عنوان ذهن اسب اين چنين توضيح مي دهد: «غريزه زندگي گله اي به طور مستمر در اسب تظاهر مي يابد که هميشه در پي بازگشت به گله يا بودن در کنار همنوعان خود است». مشکلات رفتاري نظير چرت زدن (امتناع از ترک گله) و يا سختي رام کردن آنها صرفاً رجعت و بازگشت اسب را به غريزه طبيعي او که خواستار بودن در گله است،مي باشد. در زمان تـرس يا تهديد، اسب به طور ذاتـي در طلب راهنمايي خواستن از ديـگر اسبها به آنها نگاه مي کند. او بايد بداند که بجنگد يا بدود.
در هر گله اي، سلسله مراتب قدرت وجود دارد که فقط ترتيب تسلط اسبها مي باشد. رهبر يا همان اسب آلفا، عمدتاً اسبي است که توسط ديگران باهوش تر پير تر شناخته شده و معمولاً ماديان است. بقيه گله براي راهنمايي خواستن در شرايط نا متعارف يا هنگامي که بدنبال غذاي تازه يا سر پناه هستند به او مراجعه مي کنند.
اگر چه عجيب است اما گله اغلب توسط يک اسب نر ( که عقيم نشده) مالکيت مي شود که براي حمايت دسته خود از مهاجمان يا افراد غريبه مسئول است. اکثراً اين غريزه جنگ و نبرد و طبع آتشين و تند اسبهاي نر را براي سوارکاري نا مناسب مي سازد. به اين علت، بيشتر اسبهاي سوارکاري نر عقيم شده اند که خلق و خوي آرامي را به بار مي آورد. پس از عقيم سازي، به اسب نر اسب اخته اطلاق مي شود.
سن بلوغ
اسبهاي مختلف در سنين متفاوت بالغ مي شوند. به عنوان قانوني کلي، کره ماديان يا کره اسب از زمان تولد بايد کنترل شوند، امـا بر پشت آنها سوار نبايد شد ( حداقل تا تابستاني که در آن سه ساله مي شوند) همانند انسان، روند يادگيري هيچگاه به حد کمال نمي رسد. در عين حال بيشتر اسبها در حدود هفت-هشت سالگي به بلوغ ذهني رسيده که در اين زمان عمدتاً رفتارشان متين تر و پذيرنده تر مي شود.
آيا سن يا جنس بر رفتار تأثير مي گذارند؟
تربيت عامل مهمي در تعيين رفتار است و نه سن يا جنس. ماديان ها هر چند از نرينه ها آرام تر هستند اما به علت فصلهاي منظم( سيکل تحريکات جنسي) غير قابيل پيش بيني هستند. اين وضعيت در بعضي موارد آتها را براي مسابقه يا سوارکاري کودکان نامناسب مي سازد. اسبهاي اخته عمدتاً براي سوارکاري ترجيح داده مي شوند به اين علت کهطبيعت آرام تر و خلق و خويي ملايم دارند.
در رابطه با سن، رفتار اسبها از يکي به ديگري متفاوت است، اگرچه عموماً اسبهاي بالاي هشت سال آرامتر بوده و در طرز رفتار خود به پختگي بيشتري مي رسند، به خصوص در محيط ناشناس و بالقوه استرس زا.
خود را در حکم رهبر دسته معرفي کنيد.
عامل مهم در تعيين رفتار اسب شما اين است که خود را عضو آلفاي گله قرار دهيد به اين منظور که اسب شما به شما احترام گذاشته و براي هدايت و راهنمايي به شما مراجعه کند. اين عوامل به همراه اعتماد داشتن و مطيع بودن، اسب را به سواري دادن و کنترل نمودت او وادار مي سازد، که بدون توجه به سن و جنس حيوان، تجربه اي از سواري راحت تر و لذت بخش تر ايجاد مي کند
برچسبها: رفتار با اسب
اصول کلی رفتار با اسب:
رفتار خوش ، ارتباط و انضباط اصول ، خوش رفتاری ، ارتباط و انضباط ، به همان اندازه که در رفتار انسان با دیگر انسانها دارای اهمیت است درمورد رفتار با اسب نیز دارای جایگاه خاص خود می باشد .
خوش رفتاری:
همانگونه که بازتاب رفتاری انسان ها نمودار تربیت آنها ست رفتار اسب ها نیز نشان دهنده نوع تربیت آنهاست . اسب ها به طور کلی نه فقط به پرستارشان وابسته هستند بلکه نسبت به رفتار و خصوصیات اخلاقی پرستار ، مراقب یا سوارکارشان نیز از خود حساسیت نشان می دهند.
به عنوان مثال ، مالک یا مراقب یا سوارکار بد اخلاق اسبی شرور تحویل می دهد که بد نام شده و طالب همانگونه رفتار است .
به عنوان مثال ، مالک یا مراقب یا سوارکار بد اخلاق اسبی شرور تحویل می دهد که بد نام شده و طالب همانگونه رفتار است .
اسب برای خوش رفتاری باید آموزش داده شود و ساده ترین این آموزش ها عبارتند از:آرامش کامل به هنگام تیمار ، بلند کردن دست و پاها با آرامش برای نظافت و اگر سوار خواست سوار شود ، ایست و بی حرکت ماندن پس از استقرار کامل سوار روی زین و به فرمان او حرکت کند . هر آنکس که با اسب سرو کار دارد باید خود بیاموزد که چگونه خوش رفتاری را به اسب آموزش دهد .
ارتباط:
آنهائی که با اسب سرو کار دارند باید بیاموزند که در امر آموزش مثبت بوده و کارشان تداوم داشته باشد اگر خواسته های آموزش دهنده مبهم و متغییر باشد اسب به سرعت سردرگم می شود . بنابر این لازم است بدانیم که چه نکته ای را چگونه بیاموزیم و این امکان پذیر نیست مگر روش صحیح کار با اسب را آموخته و به هنگام کار با او کاملا متکی به نفس باشیم .
انضباط و تشویق:
انضباط و تشویق:
به هنگام کار با اسب انضباط اهمیت خاصی دارد . اگر حرکتی غلط را اصلاح کرده و حرکت صحیح را پاداش بدهیم ، اسب به زودی در می یابد که کدامین حرکت ها صحیح است و سعی در تداوم آنها خواهد داشت . به این نحو اسبی خوش رفتار خواهید داشت که به داشتن او افتخار می کنید و نتیجه اش زندگی بهتر برای اسب است . اسب نیازمند پرستاری مسئولانه و مهربانانه همراه با قاطعیت است تا نظم پذیر شود .
این موجودات وحشی ، علی رغم اینکه هزاران سال است که اهلی شده و تحت تربیت قرار گرفته اند ، همچنان غرایز اجدادی خود را حفظ کرده اند. اسب نه فقط می تواند تو سری خور و عصبی با شد بلکه می تواند به موجودی کاملا شرور و موذی تبدیل شود . چه بسا که پی آمد نگهداری و تربیت غلط و عدم انضباط واکنش های خطرناکی باشد .
اسب نباید اجازه داشته باشد رفتار غلط را ادامه دهد که در این صورت به سرعت چگونگی تداوم آن را آموخته و آنرا جزو عادات خود قرار می دهد .
اسب نباید اجازه داشته باشد رفتار غلط را ادامه دهد که در این صورت به سرعت چگونگی تداوم آن را آموخته و آنرا جزو عادات خود قرار می دهد .
حرکت غلط اسب یابد قاطعانه و با صدائی کمی بلند سرزنش شود . اغلب این روش موثر می افتد ، ایجاد کمی تفاوت در صدا و قاطعانه بیان شدن آن کافی به نظر می رسد . اگر تربیت کننده ای به طور دائم بر سر اسبش فریاد بکشد فقط او را ناراحت کرده و خودش هم به نظر می رسد احمق و یا بد اخلاق باشد . خلاصه اینکه سرزنش مداوم بیهوده است و اسب به صدای بلند خو گرفته و برایش عادت می شود .
اگر صدای قاطع و کمی بلند موثر نیافتد ، ضربه های کف دست روی گردن ، کپل و در صورتی که گاز می گیرد روه پوزه لازم است. تنبیه باید بلافاصله باشد تا اسب دریابد که از او چه می خواهند .
به محض اینکه اسب درسش را آموخت دادن پاداش واجب می شود که می تواند ضربه های ملایم کف دست روی گردن ، صدائی مهربان و یا حبه ای قند باشد .در این صورت او پی می برد که پی آمد رفتار صحیحش خوش رفتاری است . اسبها موجوداتی دوست داشتنی هستند که براحتی با انسان دوست شده و خوش رفتاری اعتماد آنها را جلب کرده و متکی به نفس می شوند و خوش رفتارتر شده و به موجوداتی دوست داشتنی تبدیل می شوند .
روان اسب ها در کره گی نسبتا پاک است و رفتار آنها در آینده پی آمد چگونگی خوش و یا بد رفتاری آنها در طول دوران نگهداری آنها است .
چگونگی رفتار با اسب :
همانگونه که گفته شد ، این روش هدفش استحکام پایه های ایمنی است ولی در این مقوله و ضمائم آن هدف روش برخورد ، کار کردن با اسب و نحوه رفتار با اوست .
اسب موجودی زنده دارای صفات ویژه و غرایزی است که بر روی واکنش ها اثر می گذارد . اسب ها همانند انسانها رابطه علت و معلولی برقرار نکرده و منطق خاصی حاکم بر رفتارشان نیست . از آنجا که اسب از ابتدا شکار بوده نه شکارچی زمینه های رشد غرایز و احساسات آنها بیشتر در سمت مظلوم واقع شدن بوده است تا موجودی مهاجم .
اسب موجودی زنده دارای صفات ویژه و غرایزی است که بر روی واکنش ها اثر می گذارد . اسب ها همانند انسانها رابطه علت و معلولی برقرار نکرده و منطق خاصی حاکم بر رفتارشان نیست . از آنجا که اسب از ابتدا شکار بوده نه شکارچی زمینه های رشد غرایز و احساسات آنها بیشتر در سمت مظلوم واقع شدن بوده است تا موجودی مهاجم .
هنوز هم بیشتر سازه کارهای اسب دفاعی است که اغلب در زمینه کار با اسب بازدهی مفیدی دارد. با این وجود باید به خاطر بسپاریم که همواره رفتارهای اسب غیر قابل پیش بینی است که امکان دارد به جراحت و یا مرگ منتهی شود . حتی در کنار اسب کاملا قابل اعتماد احتیاط را از دست ندهید .
نگهداری صحیح در توسعه شخصیت اسب از اهمیت خاصی برخوردار است . به عنوان مثال اگر تنگ اسبی به ناگهان و یکباره سفت کشیده شود ، پوستش را به درد آورده و نمی تواند برگردد و به شما بگوید که ببخشید ، تنم درد گرفت ، او می تواند دندان قروچه ای کرده و یا دست و پایش را بلند کند . روش ارتباطی او منحصر به تظاهرات اندامی اوست . اگر رفتاری خشونت آمیز با او تداوم داشته باشد او نا امید شده و قدرت خود برای جلوگیری و یا رفع آن استفاده خواهد کرد .
چگونگی نزدیک شدن به اسب در اصطبل:
می بایست به صراحت گفت که اسب درون اصطبل حالت به تله افتادن را دارد اگرچه نمی توان گفت که همگی هم این چنین برداشتی دارند ولی امکان دارد که اسبی عصبی ، شرور و یا به شدت عصبانی در چنین شرایطی واکنش از خود نشان دهد. حتی ممکن است اسبی بسیار خوش اخلاق هم به خصوص به هنگام خوراک دادن نخواهد که خلوتش آشفته شود . همواره به آرامی از طرفین و سمتی که فضا باز تر است به اسب نزدیک شوید. فریاد کنان و دوان دوان و جست و خیز کنان به اسب نزدیک شدن فقط او را سرآسیمه می کند . به آرامی با اوصحبت کرده و ترجیحا نامش را صدا کنید .
در نزدیک شدن به اسب غریبه از حمله ناگهانی او بر حضر باشید . خوشبختانه این عمل از تعداد کمی اسب سر می زند ولی بهتر است در برخورد با اسب غریبه نکات ایمنی را رعایت کرد تا متاسف نشد . دست دراز کردن از روی درب اصطبل برای نوازش اسب برایش تعجب برانگیز است و ممکن است واکنش او نسبت به این حرکت حمله به طرف در و یا فرار به طرف دیگر اصطبل باشد.
رفتار شناسی اسب:
بنظر می رسد گله های رمیده و یا در حال چرای اسب نقاشی شده در دشت های دور دست ، آنچنان قرابتی با اسبهای اهلی درون اصطبلها که ایام را به خوردن ، کارکردن و یا چریدن در پادکها می گذرانند را نداشته باشند . علی رغم اینکه تا چه اندازه این اسبها اهلی و رام شده باشند، اعمال و رفتارشان را از اجداد وحشی خود به ارث برده و حفظ کرده اند .
اگر با اسب سر و کار داریم باید بر رفتار او اشراف داشته باشیم تا از واکنش های او در قبال محرک های خاص آگاه بوده و زبان گویای اندام او و اصوات هشدار دهنده اش را هم بدانیم . عمده دلیل بر این آگاهی ، ایمنی است برای اجتناب از هر گونه خطر و یا آسیب احتمالی. دیگر ویژگی این آگاهی حفظ سلامت جسم و روان اوست که به موقع از بیماری و یا ناخشنودی او مطلع شده در پی رفع آن برآییم .
اگر با اسب سر و کار داریم باید بر رفتار او اشراف داشته باشیم تا از واکنش های او در قبال محرک های خاص آگاه بوده و زبان گویای اندام او و اصوات هشدار دهنده اش را هم بدانیم . عمده دلیل بر این آگاهی ، ایمنی است برای اجتناب از هر گونه خطر و یا آسیب احتمالی. دیگر ویژگی این آگاهی حفظ سلامت جسم و روان اوست که به موقع از بیماری و یا ناخشنودی او مطلع شده در پی رفع آن برآییم .
روش طبیعی زندگی اسب :
امروزه گله های اندکی آنهم در دور افتاده ترین نقاط کره زمین به زندگی ادامه می دهند . در این روش زندگی طبیعی و آزادانه ، آنها چراگاهها ، سبزینه زارها ، بوته زارها را برای پیدا کردن آب و غذا درمی نوردند . زندگی در گله حافظ امنیت آنها است و این گله را سیلمی برتر محافظت می کند و احتمال خطر قریب الوقوع را هشدار می دهد .
اسب وحشی باید واکنش های سریعی داشته باشد تا بتواند به زندگی ادامه دهد . کره های نو زائیده شده باید به سرعت سرپا بایستند تا اگر گله رمید ، آنرا همراهی کنند . اسب فقط به هنگامی که گیر می افتد با لگد ؤ سر دست زدن و یا گاز گرفتن به دفاع بر می خیزد. ضامن تنازع بقا در اسب شنوائی خوب ، دید وسیع و سرعت در فرار به هنگام لزوم است .
هنوز هم بسیاری از ویژگی های و غرایز اسب های وحشی در اهالی های امروزی به چشم می خورد برای اطلاع از واکنش های خاص اسب باید این غرایز و ویژگی را بشناسیم .
وجوه تمایز – مشخصات:
اسب وحشی باید واکنش های سریعی داشته باشد تا بتواند به زندگی ادامه دهد . کره های نو زائیده شده باید به سرعت سرپا بایستند تا اگر گله رمید ، آنرا همراهی کنند . اسب فقط به هنگامی که گیر می افتد با لگد ؤ سر دست زدن و یا گاز گرفتن به دفاع بر می خیزد. ضامن تنازع بقا در اسب شنوائی خوب ، دید وسیع و سرعت در فرار به هنگام لزوم است .
هنوز هم بسیاری از ویژگی های و غرایز اسب های وحشی در اهالی های امروزی به چشم می خورد برای اطلاع از واکنش های خاص اسب باید این غرایز و ویژگی را بشناسیم .
وجوه تمایز – مشخصات:
اسب دارای وجوه تمایز و مشخصاتی است که بخشی از طبیعت او هستند . رفتار و روش متمایز زندگی اش او را از سایر موجودات متمایز می کند .
اجتماعی بودن :
اسبها به زندگی در کنار یکدیگر و گاهی در کنار دیگر حیوانات نیازمندند. از زمانی که اسبها به وسیله شکارچیان شکر می شدند. زندگی گله وار امنیت آنها را ضمانت می کرده است چرا که تعدد ، شانس بقاء را بیشتر کرده ، امنیت بخش بوده و فرار را تسریع می کرده است .
ممکن است در اغلب اوقات اسبها را در حال نزاع و درگیری با یکدیگر ببینیم . که این ناشی از خصیصه اجتماعی بودنش است و تنهائی او را خمود و کج خلق می کند . اگر اسبی در محوطه ای محصور به تنهائی رها شود ، به وضوح دیده می شود که سرآسیمه و شیهه کشان به این طرف و آن طرف دویده و حتی از نرده ها می پرد تا خود را به دیگران و در کنارشان برساند . بعضی از اسبها از بودن در کنار حیواناتی مثل گاو و گوسفند هم راضی به نظر می رسند ولی به ندرت تنهائی را دوست دارند .
ممکن است در اغلب اوقات اسبها را در حال نزاع و درگیری با یکدیگر ببینیم . که این ناشی از خصیصه اجتماعی بودنش است و تنهائی او را خمود و کج خلق می کند . اگر اسبی در محوطه ای محصور به تنهائی رها شود ، به وضوح دیده می شود که سرآسیمه و شیهه کشان به این طرف و آن طرف دویده و حتی از نرده ها می پرد تا خود را به دیگران و در کنارشان برساند . بعضی از اسبها از بودن در کنار حیواناتی مثل گاو و گوسفند هم راضی به نظر می رسند ولی به ندرت تنهائی را دوست دارند .
این خصیصه اجتماعی بودن ، گاهی موجب دردسر سوارکاران سوار بر اسب های جوان و یا به خوبی تربیت نشده می شود. ممکن است اسب میل به سواری دادن نداشته و یا سوارآنچنان قاطع نباشد که او را وادار به ترک گروه و یا خروج از محوطه اصطبل نماید . از طرف دیگر ممکن است از این خصیصه در جهت خواسته سوار بهره برداری کرد ، یعنی جوانی نه آنچنان مشتاق را سوار بر اسبی پیر و آموخته به حرکت در مسیری از مسابقه پرش واداشت .
پرسه زنی :
اسب ها در طبیعت به دنبال غذا از مرتعی به مرتع دیگر پرسه زده و چرا می کنند. بیشتر اسب ها امروزه در حصارها نگهداری می شوند ولی این خصیصه را همچنان حفظ کرده اند. ممکن است اسبی در حال چریدن در محلی ناگهان به محل دیگری نقل مکان کند. نکته جالب ، غریزه میل به منزل است که در اسبهای اهلی همچنان به قوت خود باقی است . چه بسا اتفاق افتاده که اسبی رم کرده باسوار یا بدون سوار راهی منزل شده و حتی اگر سوار راه را گم کرده باشد اسب او را به طرف آن رهنمون کرده است . اسبها همیشه با شلنگهای کشیده تری به طرف منزل حرکت می کنند.
چرنده:
اسب چرنده ایست که از هر نوع سبزینه ای تغذیه می کند . او در 24 ساعت بین 16 تا 20 ساعت بطور پیوسته و کم کم می چرد و زمان استراحتش کوتاه است . این نحوه چرای کم کم ، پیوسته خوردن نامیده می شود که در این صورت نحوه تغذیه اسبهای اهلی که علوفه مخصوص و در دفعات خاص چرانده می شوند با این غریزه متفاوت است .
ساز و کار دفاعی :
ساز و کار دفاعی :
بیشتر واکنشهای اسبها بازتاب این حقیقت است که آنها قربانی شکارچیان بوده اند. وسیله دفاعی آنها به ترتیب اولویت فرار و سپس جنگ است. اولین واکنش فرار است و در صورت گیر افتادن به لگد پرانی ، جفتک اندازی و الاکلنگ و سردست زدن می پردازند ، که در این حالت از ضربات دست همانند پا استفاده می شود .
کنجکاوی:
اسبها شدیدا کنجکاوند و اغلب برای کشف غیر معمول ها به این طرف و آنطرف سر می زنند ، از این خصیصه می توان برای به دام انداختن اسبهای دست نیافتنی در مزارع استفاده کرد .
قانون سلسله مراتب :
به طریق اولی اسبها آزادی خواه نیستند و به همین دلیل به هنگام زندگی آرام و در صورت هجوم دسته ای گرگ وقت را برای شور درباره فرار کردن یا نکردن تلف نمی کنند. در این حالت به تبعیت از رهبری سیلمی قالب ، پا به فرار می گذارند. این سیلمی محافظ گله و راهنمای آنها به طرف آب و علوفه است . در بیشتر اوقات این نقش رهبری را برای اسبهای اهلی ، انسان عهده دار می شود. در گله اسبهای وحشی سیلمی و یا مادیان قالب عهده دار رهبری است که این رهبریت تحت قانون اطاعت از برتر یا سلسله مراتب قدرت صورت می پذیرد و برای عهده دار شدن این نقش قدرت و قاطعیت نقش اساسی ایفا می کند .
قانون اطاعت از برتر یا سلسله مراتب برداشته شده از قانون حاکم بر جوامع ماکیان هاست که با نوک زدن به یکدیگر برتری خود را به رخ کشیده و ضعیف تر تسلیم شده و تمکین می کند.
قانون اطاعت از برتر یا سلسله مراتب برداشته شده از قانون حاکم بر جوامع ماکیان هاست که با نوک زدن به یکدیگر برتری خود را به رخ کشیده و ضعیف تر تسلیم شده و تمکین می کند.
تقلید:
اسبها از یکدیگر تقلید کرده و از همین طریق عادات بد از قبیل تیک و این پا و آن پا کردن را فرا می گیرند .
حافظه قوی:
حافظه اسب به خصوص در مورد تنبیه ها دردناک بسیار قوی است . اگر در مقاطعی از طول عمر تربیتی با او بد رفتاری شود ، در شرایط مشابه او تبدیل به موجودی ناخوشایند خواهد شد و بنابراین خوش رفتاری با او از همان بدو شروع به کار و نوجوانی دارای اهمیت بسزائی است .
فهرست صفات ویژه برای به خاطر سپاری: زندگی اجتماعی (گله) ، چرنده ، پرسه زن ، تقلید کننده ، کنجکاوی ، حافظه برتر ، فرار کننده و جنگنده ، تابع قانون اطاعت برتر .
غرایز:
اسبها دارای رفتارهای غریزی قوی ای هستند . این غرایز ارثی اند ، که بصورت بازتاب های احساسی به شرائط و عوامل تاثیرگذار تجلی می کنند . این بازتاب ها را می توان در اندام یا بینی آنها مشاهده کرد.
ترس:
در فضای باز اسب ترسیده رم میکند. او به سرعت به دور خود می چرخد و بعد فرار می کند . گاهی دیده می شود که پدیده ای باعث فرار او شده او رمیده و سپس بازگشته و به آن خیره شده است. اگر پدیده آنچنان تهدید کننده نباشد . او با سر به پائین کشیده شده و فرنه کنان در حالیکه همچنان خود را آماده فرار کردن نگه می دارد ، به موضوع نزدیک می شود .
در حال سواری ممکن است صدائی و یا حرکتی ناگهانی اسب را به جهیدن به طرف مخالف آن وادارد که اگر خطر ادامه داشته باشد ممکن است به سرعت چرخیده و رم کند.
در اصطبل اسب تا حد ممکن خود را از موضوع مورد ترس دور نگه می کند و به گوشه ای از آن پناه می برد. سر را بالا میگیرد ، مورد ترسناک را با چشمانی از حدقه درآمده و خیره می نگرد ، پره های بینی باز شده و فرنه می کند ، گوشهایش سیخ و جنبنده اند تا هر صدائی را با سرعت بشنوند. بدن خود را در امتداد موضوع ترسناک نگه داشته و تا می تواند آن را بالا کشیده و عضلات خود را منقبض می کند .
در حال سواری ممکن است صدائی و یا حرکتی ناگهانی اسب را به جهیدن به طرف مخالف آن وادارد که اگر خطر ادامه داشته باشد ممکن است به سرعت چرخیده و رم کند.
در اصطبل اسب تا حد ممکن خود را از موضوع مورد ترس دور نگه می کند و به گوشه ای از آن پناه می برد. سر را بالا میگیرد ، مورد ترسناک را با چشمانی از حدقه درآمده و خیره می نگرد ، پره های بینی باز شده و فرنه می کند ، گوشهایش سیخ و جنبنده اند تا هر صدائی را با سرعت بشنوند. بدن خود را در امتداد موضوع ترسناک نگه داشته و تا می تواند آن را بالا کشیده و عضلات خود را منقبض می کند .
عصبیت :
سر را بالا گرفته چشمان را از حدقه بیرون زده و هوشیارند. پره های بینی باز شده و فرنه می کشد یا صدائی خرخر گونه از بینی خارج می کند. گوشهای سیخ ، جنبان و حساسند. اندام کشیده شده و منقیض آماده فرار. اسب ممکن است بلرزد ، رعشه بگیرد و یا عرق کند. ضربان قلبش تندتر می شود و به تناوب پهن می اندازد.
خشم:
اسب عصبانی سرش را کمی پائین می گیرد . گوش ها را به عقب می خواباند. گردن را به جلو می کشد. چشمان تنگ می شوند ، لب ها را برای نشان دادن دندان ها از هم باز می کند. حالت پرخاش جویانه به خود می گیرد و عقب خود را به طرفین می چرخاند. ممکن است سعی کند لگد زده و یا گاز بگیرد.
درد:
ضربات دردناک اسب را می رماند . اگر گیر بیافتد ، گردنش افراشته چشمان تنگ و ممکن است سردست زده لگد بزند و یا گاز بگیرد .
ضربات دردناک اسب را می رماند . اگر گیر بیافتد ، گردنش افراشته چشمان تنگ و ممکن است سردست زده لگد بزند و یا گاز بگیرد .
مهمترین بازتاب ضربه های دردناک ماندگاری و خاطره ناخوشایند آنست که ممکن است نه فقط رم کند بلکه با الاکلنگ و یا سردست زدن سوار را به زمین بزند. الاکلنگ واکنشی است در قبال خطری از پشت ، که ممکن است ناشی از پریدن گرگی درند بر پشت اسبی بوده باشد. الاکلنگ را می توان نشانی از شادی یا هیجان هم دانست .
خوشنودی:
اسب در این حالت در آرامش کامل و راحت ، عضلاتش شل ، پوستش شفاف است . گوشهایش به آرامی در جستجوی صدا می جنبند.
ناخشنودی :
اسب در این حالت در خود فرو رفته ، خمود ، بی روحیه ، بی حال است و یا برخوردی خصمانه دارد. سرش پائین ، چشمان بی حال و نگاه خسته ، گوشها افتاده و پوستش کدر است . ادامه این حالت اسب را به ناهنجاری های درون اصطبل و یا پرخاش جوئی مبتلا می کند.
توجه جلب شده:
توجه جلب شده:
گردن کمانی ، پره های دماغ گشاد ، گوشها جنبان ، بدون انقباض ، چشمان براق ، پوزه به جلو کشیده شده و کنجکاو .
هیجان زده :
سر بالا گرفته می شود ، تنفس تند ، پره های بینی باز و فرنه کنان ، گوشها سیخ و چشمان براقند. اسب ورجه ورجه کرده و احتمالا الاکلنگ می کند ، بدن هوشیار ، دم سیخ و ممکن است عرق کند .
شرارت:
گوشها به عقب ولی نه کاملا خوابیده ، چشمان تنگ با نگاههای معنی دار ، پره های دماغ بسته ، اسب ممکن است لگد گاوی و یا از عقب بزند .
بازیگوشی:
ممکن است با دست زمین را بکند . به سرعت حرکت کرده ، دویده شلنگاهیش کوتاه باشد و الاکلنگ کند کره ها بیشتر بازی می کنند ولی اسبهای مسن هم گاهی از بازیگوشی غافل نیستند.
هوشیاری:
هوشیاری:
گوشها سیخ و جنبان ، چشم ها شفاف و هشیار ، بدن بدون انقباض ولی آماده است .
نبرد بر سر قلمرو:
نبرد بر سر قلمرو:
ممکن است ، با گردن کشیده شده ، به پائین باشد و یا با گردن کمانی به بالا نگه داشته شود. دندان ها ممکن است نمایان و لب ها تهدید کننده باشند ، گوشها کاملا به عقب خوابیده ، چشمها تنگ و تهدید کننده . بدن کشیده و تهدید کننده ، گاهی با دست زمین را می کنند . یا عقب خود را به طرفین می چرخانند و آماده لگد زدن هستند .
اصوات:
صدای اسب می تواند مبین احساسات درونی او و یا عملی باشد که در شرف انجام آن است .
شیهه:
شیهه:
برای دعوت اسب های دیگر و یا وسیله ایست برای جلب توجه ، اغلب این صدا به هنگام جدا شدن کره از مادر شنیده می شود .
شیهه ملایم :
این نوع صدا به هنگام هیجان و یا ایجاد تنشی شنیده می شود
هرهر:
دعوت از اسبی در نزدیک . اظهار آشنائی با شخص نزدیک شونده و اظهار خوشحالی . به خصوص به هنگام دادن خوراک لذیذ.
صدای خارج شده از دماغ:
نشان دهنده هیجان ، خوشحالی است . ممکن است به عنوان اولین علائم ترس هم شنیده شود و یا اسب خواسته باشد دماغ خود را تمیز کند .
شیهه جیغ مانند:
نشان دهنده خشم ، پرخاش جوئی ، ترس و درد است .
فرنه:
به هنگام تعیین قلمرو و بو کردن پهن به گوش می رسد.
Below: نسق گیری ، معمولا به هنگام درگیری سیلمی ها شنیده می شود.
جیغ:
صدای مادیان به هنگام فحلی و کره ها به هنگام بازی است و ممکن است مادیانی به هنگام تنبیه کره اش هم این صدا را خارج کند .
آه:
صدائی که می تواند نشان دهنده رضایت کامل و یا خستگی باشد .
سوارکاران ، پرستاران و اسبداران پس از مدتی که با اسب سر و کار داشته باشند با این صداها به خوبی آشنا شده و آن را به عنوان زبان و بیان اسب تلقی می کنند . به عنوان مثال مراقبی با شنیدن صدای جیغ از داخل پادوک اطمینان پیدا می کند که درگیری اتفاق افتاده است .
صدائی که می تواند نشان دهنده رضایت کامل و یا خستگی باشد .
سوارکاران ، پرستاران و اسبداران پس از مدتی که با اسب سر و کار داشته باشند با این صداها به خوبی آشنا شده و آن را به عنوان زبان و بیان اسب تلقی می کنند . به عنوان مثال مراقبی با شنیدن صدای جیغ از داخل پادوک اطمینان پیدا می کند که درگیری اتفاق افتاده است .
اسب براي زندگي در دشتهاي وسيع و باز آفريده شده تا به تاخت از دست حيوانات درنده فرار كند در جستجوي غذا به مسافتهاي دور برود و بالاخره آفريده شده تا در گله يا رمه زندگي كند. اسب براي سواري دادن بوجود نيامده بشر از ديرباز خود اين نقش را كشف نمود و به عنوان وسيلهاي آن را به خدمت گرفته است.
اسب حيواني فريبنده و سحرآميز است كه داراي زيبايي، وقار، حساسيت و توانايي ورزشي بالائي است.
از آنجا كه حيواني اجتماعي است نه تنها نياز مبرمي به زندگي گروهي دارد بلكه داراي سيستم دقيق ارتباطي است.
برخي از علائم اسبها صوتي است و ما ميتوانيم بدون هيچ مشكلي آنها را تشخيص دهيم.
اسب شكارچي نيست شكار است. پس به طور طبيعي موجودي است ترسو او مبارزهجو نبوده و بيشتر ميدود. اندام بزرگ و سرعت وسايل دفاعي او هستند.
اسب موجودي بسيار حساس و زودرنج است اگر به او احترام گذاشته نشود نميتوان از او انتظار احترام متقابل داشت. او با حافظهاي استثنايي تابع عادت است. كارهاي او از قبيل لگد زدن، گاز گرفتن و …. نتيجه ترس از ناشناختههاست و تنها وسايل دفاعي او هستند.
اسب حيواني وفادار و نجيب است كه نسبت به صاحب خود دلبستگي فراوان دارد اما بايد توجه داشت كه اسب به همان اندازه كه وظيفهشناس و عاطفي است متوقع نيز ميباشد و بيمهري صاحبش را تحمل نميكند. ميزان وظيفهشناسي و عطوفت اسب در ميدانهاي جنگ پيشين ديده شده است. عكسالعملهاي اسب دفاعي است. او در بستر طبيعت به مانند ديگر موجودات از اصل تنازع بقا پيروي ميكند و حركاتي غريزي و طبيعي را براي بقاي نسل خود دنبال ميكند.
حركات اسب گوياي حالت روحي و رواني اوست. مثلاً شيهه اسب كه اگر به صورت بلند و با صداي زير باشد حاكي از عصبانيت اوست. ديگر علامت خطر در اسبها گوش و دم اين حيوان است كه اگر گوشها كاملاً به عقب خوابيده و دم ضربات شلاقي داشته باشد اسب حالت تهديدآميز و عصبانيت خود را بيان ميكند.
در اسبها گوشه دهان و لبها در بيان حيوان نقش بسيار مهمي دارند اگر حيوان عصبي يا هيجانزده باشد فكش قفل ميشود. وقتي حركات مزه كردن و يا ليسيدن را انجام ميدهد ميتوان فهميد كه اسب آرام است. اسبها خيلي دير ياد ميگيرند كه اگر غذايي هم هست بايد به طور مساوي تقسيم شود.
آنها بر سر اولين لقمه با هم جنگ و نزاع ميكنند. اما آنهائي كه به عقب رانده ميشوند دست از تلاش براي گرفتن سهمشان نميكشند. به همين دليل بردن غذا به محلي كه اسبهاي آزادي وجود دارند كار خطرناكي است و احتمال دارد كه اسبها در نزاعشان باني خير را لگد زده و يا پرت كنند و در اين مواقع اغلب كودكان صدمه ميبينند.
اغلب ماديانها به هنگام تخمكگذاري بسيار حساس و زودرنج و عصبي ميشوند. سليميها به هنگام شروع فصل جفتگيري گاهي تا به سر حد جنون ميرسند. اگر مادياني كره خود را پس از زايمان از دست دهد غم و اندوه را ميتوان در رفتار او مشاهده كرد. كرهاي كه پس از چندي از مادر جدا ميشود تا مدتها بيتابي ميكند. پس بايد كسي كه ميخواهد اصول سواري را بياموزد از اسب و نشانهها و علايم رفتاري او آگاه باشد و در همه موارد دومين اصل را در نظر گرفته و فراموش نكند.
برچسبها: چگونه با اسب خود رفتار کنم
اسب حيواني فريبنده و سحرآميز است كه داراي زيبايي، وقار، حساسيت و توانايي ورزشي بالائي است.
از آنجا كه حيواني اجتماعي است نه تنها نياز مبرمي به زندگي گروهي دارد بلكه داراي سيستم دقيق ارتباطي است.
برخي از علائم اسبها صوتي است و ما ميتوانيم بدون هيچ مشكلي آنها را تشخيص دهيم.
اسب شكارچي نيست شكار است. پس به طور طبيعي موجودي است ترسو او مبارزهجو نبوده و بيشتر ميدود. اندام بزرگ و سرعت وسايل دفاعي او هستند.
اسب موجودي بسيار حساس و زودرنج است اگر به او احترام گذاشته نشود نميتوان از او انتظار احترام متقابل داشت. او با حافظهاي استثنايي تابع عادت است. كارهاي او از قبيل لگد زدن، گاز گرفتن و …. نتيجه ترس از ناشناختههاست و تنها وسايل دفاعي او هستند.
اسب حيواني وفادار و نجيب است كه نسبت به صاحب خود دلبستگي فراوان دارد اما بايد توجه داشت كه اسب به همان اندازه كه وظيفهشناس و عاطفي است متوقع نيز ميباشد و بيمهري صاحبش را تحمل نميكند. ميزان وظيفهشناسي و عطوفت اسب در ميدانهاي جنگ پيشين ديده شده است. عكسالعملهاي اسب دفاعي است. او در بستر طبيعت به مانند ديگر موجودات از اصل تنازع بقا پيروي ميكند و حركاتي غريزي و طبيعي را براي بقاي نسل خود دنبال ميكند.
حركات اسب گوياي حالت روحي و رواني اوست. مثلاً شيهه اسب كه اگر به صورت بلند و با صداي زير باشد حاكي از عصبانيت اوست. ديگر علامت خطر در اسبها گوش و دم اين حيوان است كه اگر گوشها كاملاً به عقب خوابيده و دم ضربات شلاقي داشته باشد اسب حالت تهديدآميز و عصبانيت خود را بيان ميكند.
در اسبها گوشه دهان و لبها در بيان حيوان نقش بسيار مهمي دارند اگر حيوان عصبي يا هيجانزده باشد فكش قفل ميشود. وقتي حركات مزه كردن و يا ليسيدن را انجام ميدهد ميتوان فهميد كه اسب آرام است. اسبها خيلي دير ياد ميگيرند كه اگر غذايي هم هست بايد به طور مساوي تقسيم شود.
آنها بر سر اولين لقمه با هم جنگ و نزاع ميكنند. اما آنهائي كه به عقب رانده ميشوند دست از تلاش براي گرفتن سهمشان نميكشند. به همين دليل بردن غذا به محلي كه اسبهاي آزادي وجود دارند كار خطرناكي است و احتمال دارد كه اسبها در نزاعشان باني خير را لگد زده و يا پرت كنند و در اين مواقع اغلب كودكان صدمه ميبينند.
اغلب ماديانها به هنگام تخمكگذاري بسيار حساس و زودرنج و عصبي ميشوند. سليميها به هنگام شروع فصل جفتگيري گاهي تا به سر حد جنون ميرسند. اگر مادياني كره خود را پس از زايمان از دست دهد غم و اندوه را ميتوان در رفتار او مشاهده كرد. كرهاي كه پس از چندي از مادر جدا ميشود تا مدتها بيتابي ميكند. پس بايد كسي كه ميخواهد اصول سواري را بياموزد از اسب و نشانهها و علايم رفتاري او آگاه باشد و در همه موارد دومين اصل را در نظر گرفته و فراموش نكند.
برچسبها: چگونه با اسب خود رفتار کنم
اسب حيواني است که از ديرباز زندگي خود را آزادانه در مراتع سپري مي نموده است ولي انسان متمدن به دلايل مختلف اين حيوان را به اصطبلهاي محصور محدود نموده و با سوء مديريتهاي خود باعث ايجاد رفتارها و عادات غير طبيعي در اسب تحت عناوين: اختلال عصبي، اختلال رواني، رفتارهاي کليشه اي و عادات ناپسند، گرديده است. از نمونه هاي اين عادات مي توان به موارد زير اشاره کرد:
رفتارهاي عصبي، گاز گرفتن، چرخش در جايگاه، گاز گرفتن لبه ها، جفتک زدن، سم کوبيدن، گاز گرفتن بدن خود، حرکت پاندولي سر و گردن، بلع هوا و چوب جويدن (۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۲).
حدود ۵ الي ۲۰ درصد از اسبهاي محصور در اصطبل چنين رفتاري را از خود نشان داده و سندرم تا کنون در حيوانات آزاد گزارش نشده است (۸).
از ديد رفتارشناسي اين اعمال به صورت زير طبقه بندي مي شوند:
۱- رفتارهايي که چندين مرتبه تکرار مي شوند، زيرا علل مسبب آنها پابرجا و ممتد است. به عنوان مثال اگر يک ماديان را از کره اش جدا نمايند طبيعي است که مادر مرتب به زمين پنجه بکشد و اين عمل را تا پيوستن به کره خود انجام دهد. اينگونه رفتارها متفاوت بوده و بستگي به تغييرات محيطي دارند.
۲- رفتارهايي که کليشه اي مي شوند: زماني که رفتار و عادتي مرتب و در زمانهاي زيادي تکرار شود نسبت به يک محرک طبيعي پيدا کرده و آسان و سريع در برابر چنان محرکهايي تکرار خواهد شد. پاداش مي تواند اين پروسه را سريعتر کند که لزومي نداشته و بدون پاداش هم پيشرفت مي کند. در اين حالت ما يک رفتار و عادتي ثابت داريم که با کوچکترين محرکي بروز و ظهور پيدا مي کند.
۳- رفتارهاي کليشه اي شده: با گذشت زمان به نظر مي رسد اين رفتارها فقط با يک محرک خاص ايجاد نمي شوند بلکه هر زمان حيوان به يک درجه از تحريک برسد پديد آمده يا کلا" خود به خودي بروز مي يابند. به عبارتي اين رفتارها از آن علل مسبب اصلي خود آزاد مي شوند. در اين زمان يک تغيير در محيط، تغيير در رفتار را در پي نخواهد داشت و اين رفتار به عنوان علامتي از آن چه در گذشته بوده است باقي مي ماند.
با اين طبقه بندي، علت مشکل بودن درمان اين رفتارها مشخص شد، هم چنين طبقه بندي فوق لزوم دريافت يک تاريخچه و معاينه دقيق جهت تفريق آنها از يکديگر را نشان مي دهد (۸).
عواملي که باعث اينگونه رفتارهاي تکرار شونده مي گردند عبارتند از:
۱- حيوان فرا مي گيرد به محرکهاي وسيعي پاسخ بدهد. فرض کنيد اسب در موقع غذا به در اصطبل ضربه مي زند و هنگامي که شما وارد محوطه اصطبلها مي شويد با ديدن شما و اينکه زودتر يا ديرتر از ديگر اسبها غذا به او داده شود عکس العمل نشان داده و حتي عمل حرکت پاندولي سر و گردن را از خود نشان مي دهد، زماني که اسب تغذيه شد غذا را پاداش براي خود مي داند و از آن به بعد هر زمان شما را مي بيند اين عمل را انجام مي دهد به عبارتي به محرکهاي وسيعي پاسخ مي دهد.
۲- عجز و ناتواني: اسب مواردي را مشاهده مي کند در حاليکه نمي تواند عملي انجام دهد، به عنوان مثال اسبي که در اصطبل است نمي تواند ارتباط اجتماعي با بقيه اسبها برقرار کند. اسب يک موجود شديدا" اجتماعي است ولي به دليل اصطبل و محيط بسته از اين عمل محروم شده است، پس صدا، بو و ديدن بقيه اسبها او را تحريک مي کند تا اين رفتارهاي جايگزين مثل حرکت پاندولي سر و گردن انجام دهد.
همچنين ممکن است رفتارهايي ديده شود که با اين ناتواني ها و محدوديتها ارتباط دارند که به صورت زير بيان مي شود:
الف) رفتارهاي پاسخي: پاسخي طبيعي نسبت به محرکي که نمي شود به آن دسترسي پيدا کرد. در اين مورد ممکن است اسب در باکس دور برود به دليل اينکه نمي تواند در محوطه راه برود، که امکان دارد تکرار شده و حالت کليشه اي يافته که به آن چرخش در جايگاه گويند.
ب) رفتارهاي جايگزيني: به دليل محدوديتهايي که در يک رفتار داردبه رفتار ديگري روي مي آورد. مانند چوب جويدن که به علت محدوديهايي که در غذا خوردن وجود دارد جايگزين غذا خوردن مي شود.
ج) بايدها يا نبايدها: توالي از اعمال متضاد که يا خود به خودي يا اختياري مي باشند. به نظر مي رسد اسب از گروهش جدا شده و دو مرتبه بر مي گردد. اين حالت را از عاملهاي بالقوه مسبب در حرکت پاندولي سر و گردن نام برده اند.
د) رفتارهاي عصبي: نوع ديگري از پاسخ به برخي محدوديتها مي باشد، از نمونه اين رفتارها مي توان به جفتک به در، گازگرفتن لبه ها و بلع هوا اشاره کرد که ممکن است جويدن چوب، بلع هوا يا گاز گرفتن لبه ها جايگزين قطع غذا شده باشد (۸).
اسبها به جهت اينکه انرژي خود را به نحوي تخليه کنند به عادتهاي بد رو مي آورند که اين عادات براي خود اسب و فردي که با اسب سر و کار دارد خطرناک بوده و حتي در برخي موارد مي تواند توان توليد مثلي سيلمي را کاهش دهد (۹). اين رفتارها بيشتر در اسبهاي عصبي ديده مي شود (۴) و بيشتر به علت سر رفتن حوصله اسب يا بيکاري پديد مي آيد و جزو ناهنجاريهايي طبقه بندي مي شوند که از تواناييهاي طبيعي اسب و بازدهي آن مي کاهد (۳).
تعدادي از رايج ترين رفتارهاي نامطلوب در اسب در ذيل توضيح داده مي شود:
جفتک به در و ديوار جايگاه
يکي از مخربترين رفتارها لگد زدن به در و ديوار اصطبل مي باشد که نه تنها ضررهاي مادي به اصطبل مي زند بلکه به خود اسب هم صدمات جدي وارد مي کند. ضربه به اندامهاي اسب بر اثر لگد زدن به ديوار مي تواند به رباطها، وترها، عضلات و مفاصل آسيب برساند که البته اين موارد جزو عيوب ظاهري هستند و از لحاظ زيبايي اهميت دارند اما اگر ادامه يابد مي تواند به يک عيب ساختاري منتهي شود. عواملي که سبب مي شوند اسب به اين کار اقدام کند عبارتند از:
۱- عصبانيت: حبس کردن اسب، وقتي شاهد دويدن و بازي کردن ديگر اسبها مي باشد.
۲- زمان تغذيه: هنگامي که در زمان تغذيه، فرد تغذيه دهنده وارد سالن مي شود اين عمل را انجام مي دهند که نشان از بي طاقتي است که بعد از مدتي به صورت رفتار غير قابل جلوگيري در مي آيد. ديگر اينکه اسبها در اصطبل غذاي کنسانتره خورده که حداکثر يک ساعت طول مي کشد در حاليکه در طبيعت يک اسب در طول روز ۱۶ ساعت به چرا مي پردازد، در نتيجه اسبها کسل شده، پس با ضربه زدن مي خواهد جلب توجه کند يا اينکه فقط کاري کرده باشد، اين حالت با دادن غذاهاي علوفه اي و فيبري بر طرف مي شود.
۳- فضا و ارتباط: سعي کنيد اسبها را نار هم نگه داريد . نگهداري دوستانه اسبها کنار هم استرسها را کم مي کند، در حاليکه تماس فيزيکي ندارند، اما حضور يک اسب دوست مي تواند اثر آرام بخش شديدي داشته باشد. جداسازي حيواني که اجتماعي است باعث عصبيت آن مي شود. حتي مي توان يک بز آرام يا جوجه را در اصطبل در کنار اسب نگهداري کرد که با آن زندگي کند، البته اين روشها بايد بسته به محل حدس زده شده و مناسبها اجرا گردد.
۴- تنهاگرايي: برخي اسبها ترجيح مي دهند که خودشان باشند چرا که بدين صورت رشد يافته و تربيت شده اند. اگر اسب کناري به اصطبل او بيايد حس مي کند محلش مورد تهديد واقع شده و عکس العمل نشان داده و لگد مي زند.
۵- محيط جديد: اگر اسبي به اصطبل جديد منتقل شود و يا در کنار اسبهاي جديد ديگري برود و لگد بزند، اين حالت را ممکن است در برگشت به محل قبلي خود حفظ کند. ماديان فحل و نرياني در کنار نريان ديگر نيز مي تواند باعث اين حالت شود (۲، ۵ و ۷).
گازگرفتن لبه ها
يک رفتار اکتسابي است که اسب جسمي را مثل لبه آخور يا درب اصطبل يا هر چيز جامدي را با دندانهاي جلويي گرفته، سپس گردن خود را کماني کرده و با دپرس کردن زبان و بالا کشيدن خنجره به سمت بالا و عقب هوا را مي بلعد و صداي خرخر مانندي توليد مي کند. به صورت اوليه به خاطر سر رفتن حوصله و بيکاري در اسبهايي که به مدت طولاني در باکس هستند و تمرين ندارند پديد مي آيد.
اين اعمال باعث صدمه به دندانهاي پيش، دل دردهاي متناوب، تجمع گاز در روده و ... خواهد شد.
اين حالت بايد از جويدن چوب و از گنده خواري به دليل کمبود مواد معدني تفريق گردد. اصطبلهاي چوبي ممکن است باعث تشويق اين عمل شوند. در هر سني ديده مي شود اما در اسبهاي مسن که کار کمتري دارند بيشتر مشاهده مي گردد (۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰).
بلع هوا
رفتاري است که اسب گردن خود را خم و کماني کرده و هوا را مي بلعد که مي تواند جسمي را بگيرد و يا بدون گرفتن جسمي اين عمل را انجام دهد.
اين رفتار نيز به خاطر سر رفتن حوصله و بيکاري در اسبها پديد مي آيد و مي تواند باعث دل درد، کاهش اشتها، صدمات دنداني، اتساع معده و سوء هضم گردد.
بايد توجه داشت که يک اسب مي تواند هواخوار باشد بدون اينکه لبه را گاز بگيرد اما لبه را گاز مي گيرد تا هوا را ببلعد (۲، ۳، ۵، ۸، ۹، ۱۰).
حرکت پاندولي سر و گردن
به رفتاري اطلاق مي شود که اسب در داخل اصطبل سر و گردن خود را به صورت آهنگين و به حالت پاندولي از يک طرف به طرف ديگر تکان مي دهد و هماهنگ با آن وزن را از يک اندام قدامي به اندام قدامي مقابل رها مي کند که باعث صدمه به اندامهاي حرکتي قدامي و همچنين از دست دادن انرژي بدن و خستگي مي گردد. اين حالت نيز بر اثر بيکاري و سر رفتن حوصله در اسب صورت مي گيرد و مي بايستي مراقب تقليد ديگر اسبها نيز بود (۲، ۳، ۴، ۵، ۸، ۹ و ۱۰).
چوب جويدن
اسبها ذاتا" اصرار بر جويدن دارند، اما اين اسبها قسمتهاي داخلي اصطبلهاي چوبي را مي جوند زيرا ميل سيري ناپذيري نسبت به فيبر دارند. همچنين مي تواند به علت خمودگي و يا از کمبود مواد معدني باشد. اين رفتار اگر با شدت ادامه يابد مي تواند باعث کاهش صدماتي در دستگاه گوارش به علت بلع خرده هاي چوب گردد (۷ و ۸).
گاز گرفتن بدن خود
اين عمل بر خلاف بقيه رفتارها تنها يک تظاهر سر رفتن حوصله نمي باشد بلکه سب و صاحبش را شديدا" پريشان مي کند. در اين حالت اسب پاها، شانه ها و کتف خود را گاز مي گيرد و صدمات قابل توجهي به خود مي زند.
اين حالت به خصوص بعد از جفتگيري بروز مي کند. اگر اين دليل اصلي باشد مي توان با شستن نريان بعد از جفتگيري اين حالت را کاهش داد زيرا حدس مي زنند مربوط به بوي ماديان باشد. اما اگر نريان به صورت عادت اين عمل را انجام مي دهد کار زيادي نمي توان براي آن انجام داد و با پوزه بند مي توان از صدمه زدن به خودش جلوگيري کرد (۲، ۹ و ۱۲).
گاز گرفتن
بيشتر در سيلميها ديده مي شود ولي در اخته ها و ماديانها هم ديده شده است اما چون نريان بيشتر عصبي مي شود پس بيشتر احتمال گاز گرفتن وجود دارد. حتي در مواقع تيمار کردن اسب اين عمل را از روي شيطنت انجام مي دهد اما حاصل دردناکي دارد و نبايد تشويق شود (۵ و ۹).
پر نوشي
به علت سر رفتن حوصله پديد مي آيد که به صورت آشاميدن و ادرار کردن مکرر مشاهده مي گردد که با محدود کردن آب در دسترس حيوان اين عمل قطع مي شود (۱۰).
رفتارهاي عصبي
برخي سيلميها رفتارهاي عصبي شديدي از خود نشان مي دهند که باعث صدمه به حمل کننده و ماديان خواهد شد. اين حالتها به خاطر طرز خاص مهار کردن، محيط هاي خاص يا افراد خاص بروز مي کند. بنابراين با حذف اين موقعيتها از اين حالت جلوگيري خواهد شد. به هر حال همه اين موارد مربوط به عدم مديريت مناسب در دوران جواني اسب مي باشد (۹).
خود ارضايي
در نريانهايي که کاري براي انجام دادن ندارند و بيکارند ديده مي شود به خصوص آنهايي که با محدوديتهاي جنسي روبرو هستند. آلت تناسلي را از داخل پوشش خود خارج کرده و به زير شکم مالش مي دهند. در موارد شديد باعث انزال و هدر رفتن اسپرمها خواهد شد. اين حالت با کم کردن اوقات بيکاري اسب و همچنين اطمينان از فعاليتهاي جنسي مناسب کاهش مي يابد. اسبهاي تيزر اگر اجازه جفتگيري نيابند اين حالت را پيدا مي کنند. درمان مشکل است اما نتايج خوبي با کارگذاري حلقه هاي اطراف آلت گزارش شده است که باعث درد در موقع خود ارضايي مي شود اما زماني که اين حلقه را برداريد بار دير عادت قبلي از سر گرفته خواهد شد (۹).
درمان
در درمان اين حالات تذکر اين نکته ضروري مي باشد که مهار کردنهاي فيزيکي باعث وخيم تر شدن وضع خواهد شد.
ممکن است برخي از رفتارهاي کليشه اي نشان از بيماري اوليه عمومي باشد. به عنوان مثال تکان دادن سر مي تواند در پاسخ به حشرات مزاحم يا نشان از هيجان باشد و يا اينکه نشان از يک بيماري باشد.
کوک (۱۹۸۰) حدود ۵۸ مورد را جهت تکان دادن مداوم سر ارايه کرد که اگر درمان نشوند مي توانند به رفتارهاي کليشه اي تبديل شده که حتي بعد از درمان هم باقي بمانند.
غير ممکن است که يک علت را جهت رفتار کليشه اي عنوان کرد. اين رفتارهاي کليشه اي يک نشانه است نه تشخيص. همه اسبها در يک محيط خاص به اين رفتارها رو نمي آورند، بنابراين حدس زده مي شود مسايل ژنتيکي و ارثي هم دخيل باشد. مک گروي و همکاران (۱۹۹۵) عاملهاي مختلفي را در بالا بردن ريسک اين رفتارها دخيل دانسته اند که عبارتند از:
۱- علوفه کمتر از ۸/۶ کيلوگرم در روز
۲- بستر غير از کاه
۳- محوطه ها و اصطبلهايي که کمتر از ۷۵ سر اسب دارند
۴- باکسهايي که کمترين ارتباط را با اسبهاي اطراف دارند
۵- استفاده از يونجه تنها به عنوان منبع علوفه
۶- نبودن پادوک
به عنوان درمان موارد زير پيشنهاد شده است:
۱- پيشگيري
۲- از بين بردن مسبب
۳- عوض کردن محيط
۴- تغيير رفتار به رفتارهايي که مشکل ساز نباشند
۵- تشويق رفتارهاي خوب تا از بروز عادات بد جلوگيري شود
بهترين روش آن است که علت را بيابيم. در برخي موارد بهتر است اسب را به حال خود رها کرده و با آن رفتار آن را پذيرفت (۸).
راههاي اختصاصي زير نيز عنوان شده است:
جهت بلع هوا و گازگرفتن لبه ها: مي توان اجسام دندانگير را جمع آوري کرد، لبه ها را حذف نمود و تمام محل را با Cribox يا Creostote يا رنگ تند مزه مشابه آغشته نمود. مي توان از پوزه بند يا تسمه ممانعت کننده که اطراف گلو بسته مي شود و از کشش عضلات گردن که باعث بلع هوا مي شود جلوگيري مي کند استفاده نمود. راه ديگر اين است که اسب را در محوطه رها و آزاد گذاشت. راه حل نهايي عمل جراحي است که عضلات و عصبي که در اين عمل دخالت دارند قطع مي شود. از جراحي ديگري که ابتدا در اسکانديناوي صورت مي گرفته نيز مي توان ياد کرد. در اين روش دو حفره دايمي در دو طرف دهان اسب ايجاد مي کنند. اين حفرات از ايجاد خلا در دهان و حلق که لازمه بلع هواست جلوگيري مي کند. بيهوشي عمومي لازم است ولي عمل بسيار ساده اي مي باشد. يک برش ۵ سانتيمتري افقي در اطراف دندان اول گونه اي داده و تا دهان ادامه مي يابد. لايه مخاطي به پوست متصل مي شود تا يک فيستول دايمي داشته باشيم. براي اطمينان از عدم بسته شدن مجرا يک کانولاي پلاستيکي را به مدت ۶ ماه کار مي گذارند. اين عمل در هر دو طرف اجرا مي گردد. در چند روز اول حيوان در آشاميدن آب مشکلاتي دارد اما به سرعت عادت مي کند (۱، ۳،۴، ۵، ۸ و ۱۰).
جهت حرکت پاندولي سر و گردن: اينگونه اسبها بايد جدا نگهداري شوند تا از تقليد ديگر اسبها جلوگيري به عمل آيد، غذا را کم و متناوب در اختيارشان بايد گذاشت. آزاد گذاشتن حي.ان يا استفاده از وسيله ممانعت کننده اين عمل بهترين راه حل است هر چند آنهايي که مزمن شده اند باز اين عمل را در اصطبل انجام مي دهند (۳، ۵، ۹ و ۱۰).
جهت رفتارهاي عصبي: اگر اين رفتارها غير قابل کنترل است نريان را مي توان اخته کرد. ۹۵٪ موارد اسب اخته ديگر آن حالت عصبي را از خود بروز نمي دهد اما اگر به خاطر ارزش آن بايد حفظ شود پس اقدامات تامين امنيت جهت حمل کننده و ماديان بايد در نظر گرفته شود. حتي برخي مواقع فقط با تلقيح مصنوعي مي توان از آنها توليد نسل به عمل آورد (۹).
جهت گاز گرفتن: اين عمل بايستي در سنين پايين با کشيدن و ضربه دهنه و ضربه روي پوزه جهت سرزنش کردن اصلاح شود. اگر اين عادت ادامه يابد چنين نرياني غير قابل حمل و نقل مي شود. چنين نريانهايي در موقعيتهاي خاص گاز مي گيرند که حتي الامکان بايستي از به وجود آمدن اين فرصتها جلوگيري کرد (۹).
جهت گاز گرفتن بدن خود: مهار فيزيکي لازم است و اسبهاي کمي به حالت اوليه بر مي گردند (۱۲).
جهت جفتک به در ديوار جايگاه: با حفاظت دستها و پاها با بانداژ و محافظتهاي نفاصل و همچنين ديوارهاي پد گذاري شده از آسيب اين کار مي توان جلوگيري کرد (۷).
جهت پر کردن اوقات اسب مي توان از اسباب بازيهايي جهت او استفاده کرد اما بايستي مراقب بود که باعث بدتر شدن وضع نشويم (۷ و ۸).
برخي منابع با توجه به اينکه علت اين رفتارها را ترشح اندورفينهاي طبيعي در بدن دانسته اند استفاده ازNaloxane را به عنوان درمان پيشنهاد کرده اند.
در پايان مجددا" اشاره مي گردد اين رفتارها به دليل سوء مديريتها پديد مي آيد، پس با مديريت مناسب در دوران کره گي و فراهم آوردن شرايط مناسب مي توان از عادات فوق جلوگيري نمود.
برچسبها: چگونه با اسب خود رفتار کنم
+ نوشته شده در ساعت توسط فرهاد | آرشیو نظرات
همیشه شنیده ام و گفته ام و اعتقاد دارم اولین گام برای سوارکار شدن و یاد گرفتن سوارکاری ، یاد گرفتن برقراری ارتباط با خود اسب است..ما همیشه باید یاد بگیریم که سوارکاری همه چیزنیست یک سوارکار خوب سوارکاری است که به خوبی با اسب ارتباط برقرار می کند.شما اگر نتوانید با اسب خود ارتباط برقرار کنید حتی اگر سوارکار ماهری هم باشید نمی توانید هیچ وقت از سواری لذت ببرید.و این بدترین حالت برای یک سوارکار خواهد بود..شما باید خلق و خو ی اسب خود و یا اسبی که قرا است سواری بگیرید را یه خوبی درک کنید و بشناسید و به خوبی با اسب ارتباط برقرار کنید تا اسب فرامین شما را بهتر درک کند و اجرا نمایید..این رو بدانید که شما پشت ماشین ننشسته اید!! در واقع سوار موجودی هستید که عقل و درک و قدرت و اختیار دارد.....خوب قبل از سواری یا حالا زین کردن اسب بهتر است با اسب ارتباط برقرار کنیم !! درواقع اسبها زبان برای سخن گفتن ندارند اما از حرکات اندام اسب و برخی اعمال ما را متوجه منظورشان خواهمند کر که خیلی ساده با کمی توجه می توانیم متوجه منظورشان شویم.در اسب گوشها بعضی اوقات نماینگر برخی حرکات بعدی خواهند بود...بهتر است قبل از نزدیک شدن به اسب به وضعیت گوشها دقت کنید به خصوص اگر برای اولین بار است که به او نزدیک می شوید آن هم بدون حضور صاحب یا مهتر!!اسب هایی که در این هنگام قصد شیطنت لگد زدن یا گاز گرفتن را دارن قبل از اینکه شما از حد مجاز نزدیکتر شوید گوشهای خود را به سمت عقب می خوابانند.و گوشها جمع می شوند..گفتم اگر شما کمی توجه داشته باشید متوجه حرف اسب خواهید شد در واقع شما از این حرکت متوجه می شوید که اسب هنوز به شما اعتماد نکرده و در واقع شما رو عامل خطر می پنداره! در این حالت بهتره نزدیک اسب نشویید!!کمی صبر کنید تا او به حضور شما عادت کند و اطمینان از اینکه شما خطری نخواهید داشت بعد به آهستگی پیش روید،، چرا که او نیز اجازه می دهد..اگر کمی جلو رفتید و اسب دوباره همان حالت را به خود گرفت و عقب رفت بهتر است بدانید که هنوز زود است!! یک نکته مهم این است که هیچ وقت چه در ارتباط و چه در سواری عجله نباید کرد و باید صبور بود و صبر کرد..و همیشه به یاد داشته باشید که زور و جبر همه جا جواب گو نیست!! هیچ وقت به یک باره دست را به سمت اسب نبرید برای نوازش چراکه اسب به شدت می ترسد و دلیل دوم اینکه برخی اسب ها نیز به شدت به یک باره گازتان خواهند گرفت!!البته برخی از اسبها بر اساس عادت تنها گوش می خوابانند و لب پرت میکنن در واقع نه گاز می گیرند و نه کاره دیگری!! به آرامی دست خود را جلو برده و حیوان را نوازش کنید!!در اینجا اطمینان اولیه حاصل شده!!اسب ها نیز مثل انسانها خلق و خوی متفاوت دارند برخی ها سری اخت می شوند و برخی خیلی دیر!! برخی هاشونم شایداصلا با هاتون حال نکنن و به خوبی با شما ارتباط برقرار نکن!! همون چیزی که در بین انسانها هم رایجه!! سعی کنید برای اولین بار تا جائی که امکان داره تنها وارد بکس اسب نشویید به شدت خطر ناک خواهد بود اگر اسب بخواهد شیطنت کند..با اسب حرف بزنید انها به خوبی خواهند فهمید حتی از تن صدای شما امری بودن ، تنبیهی(خشن) بودن یا محبت یا تشویقی بودن کلمه را می فهمند،وقتی اسب به شما اعتماد کرد و به راحتی به او نزدیک شدید و اورا دست زدید ؛ از او تشکر کنید حتی با یک یا دوضربه آرام روی گردن مثل(آفرین ...)اگر قند یا هویج یا سیب هم داشته باشید که دیگه تمومه!! اسب ها به شدت عاشق همویج و سیب و قند اند.در این مدت نزدیکی با او کاری نکنید که اسب بترسد یا موجب رنجش او شود چراکه اعتماد بدست آمده تا حدودی خدشه دار می شود و دوبار اسب از شما دور خواهد شد. هر گاه به سمت عقب اسب می روید یا به پشت حیوان بهتر است با کشیدن ممتد دست روی بدن اسب او را متوجه عمل . حضور خود در اون ناحیه کنید..چرا که در صورت احساس خطر در اون شرایط وضعیت بسیار خطرناک خواهد شد و اسب لگد خواهد زد.....همیشه بهتر است از سمت چپ به اسب نزدیک شوید.....!!هیچ وقت ترس خود را به اسب انتقال ندهید و از کوچکترین حرکت او مثل لب انداختن یا شیطنت کردن فرار نکنید و نترسید !! در واقع اسب به خوبی متوجه ترس شما خواهد شد و خواهد فهمید که شما از او می ترسید ودیگر حسابی از شما نخواهد برد.و سرکش خواهد شد... پس با او حرف بزنید در مواقع لازم اورا تشویق و تحسین کنید البته به یاد داشته باشید که اگر شیطنتی کوچکی خواست انجام بده در این مرحله دیگر می توانید با صدای بلند او را سزنش کنید مثلا اگر خواست لب بندازد یا گاز بگیرد با یک ضربه کوچک روی پوزه و گفتن نکن اورا متوجه کاره اشتباهش می کنید،دیگر اسب این کار رو تکرار نمی کند.همیشه قند را دکف دستان خود قرار بدهید و به اسب بدهید در غیر اینصورت خطر گاز گرفتی انگشتان تان وجود دارد...به او اعتماد کنید از اینکه دیگر به شما لگد نخواهد زد یا شما رو گاز نمی گیرد چراکه او هم بتواند به شما اعتماد کند...البته احتیاط لازم رافراموش نکنید !! حالا توانسته اید یک ارتباط خوب با اسب برقرار کنید..این کار باید ادامه پیدا کند تا به مرور زمان اسب کاملا با شما اخت شود و دیگر به شما عادت کند.و کاملا با شما راحت باشد....و دیگر از حضور شما احساس خطر نکند..فراموش نکنید اسب حافظه قوی در ضبط خاطرات دارد و خاطرات به خصوص خاطرات بد به خوبی در ذهن اش باقی می ماند پس سعی کنید که خاطرات خوشی برایش بسازید تا از بودن کنارتون لذت ببرد و خودش بخواهد کنار شما باشد!!قدم به یورتمه:برای فرمان قدم به یورتمه از همان فرمان ایست به قدم ولی با نیروی بیشتری استفاده می شود،کاملاً روی اسب بنشینید،با جلو آوردن سینه آماده یورتمه شوید.عضلات نشیمنگاه را روی زین فشار دهید و از طریق دستجلو تماس دائم را با دهان اسب را برقرار نمائید و دستجلو را کوتاه تر بگیربد،ساق هر دو پا را تا حد لزوم فشار دهید،در صورتیکه اسب پاسخ ندا می توانید با پاهایتان ضربه بزنید،حتی با حرکت دست ها هم می توانید اسب را به یورتمه رفتن تشویق کنید،تا زمانی که اسب شروع به یورتمه رفتن می کند و حرکات بالا و پائین یورتمه را حس می کنید،بعد می توانید اسب را با نشستن و برخواستن همراهی کنید که در زیر با نحوه آن آشنا می شوید.....آموزش نشستن و بر خاستن در یورتمه:بعد از اعتماد به نفس کافی در قدم رفتن،زمان آموختن یورتمه است،یورتمه نوعی از حرکت همزمان دست و پاهای اسب به صورت اوریب با یکدیگر است که شما را بالا و پائین می اندازد.در ابتدا ممکن است تعادل تان را از دست بدهید که علت اصلی آن هل کردن شما و سفت گرفتن دست هایتان و محکم کردن بدنتان است،در این حالت اگر هرچه کمتر تقلی کنید و تلاش کنید راحتتر روی اسب می نشینید،اگر تعدلتان ریخت بهم ابتدا می توانید تسمه گردنی و یا قاچ جلوی زین را و یا یال را محکم بگیرید تا تعادلتان را بتوانید حفظ کنید و به حالت اصلی برگردید.ولی به هیچ وجه برای حفظ تعادل از دستجلو ها کمک نگیرید و استفاده نکنید.در هنگامیکه اسب از قدم به یورتمه در می آید عضلاتتان را شل کنید و به اسب بچسبید و با انعطاف پذیری کمرتان تکانهای اسب را خنثی کنید،در هنگام شروع یورتمه توجه کنید که پا هایتان درست در زین قرار گرفته باشد(نوک یا پنجه در رکاب و فشار روی ساق پا و اندکی به داخل و برای کنترل بهتر پا ها را کمی به پشت تنگ انتقال دهید.)،دستجلو ها رو یک کم کوتاه تر کنید یعنی کوتاه تر بگیرید نه اینکه بکشید و به دهن اسب ضربه بزنید،تا حدی که بتونید فشار روی دهان اسب رو کنترل کنید و اسب در دستانتان باشد،بهترین راه برای آموزش یورتمه درست مثل آموزش قدم همراه با لنژ توسط مربی ،تمرین یورتمه با لنژ نیز بسیارمفید و موثر است(در پائین به آن می پردازم).یک تمرین پیشنهادی اینکه در هنگام ایست و توقف می توانید حرکات یورتمه را در روی اسب اجرا کنید و تمرین،در هنگام یورتمه برای هماهنگ کردن بدن و حفظ تعادل باید حرکت برخاستن و نشستن را انجام دهیدیعنی با آهنگ حرکات پای عقب اسب بلند شوید و با فرود پای عقب بنشینید(زمانی که دست و پای مورب بلند می شود از زمین شما نیز از روی زین بلند می شوید و زمانی که دست و پای مورب به زمین بر می گردند شما هم می نشینید روی زین)می توانید با صدای بلند بگوئید بالا پائین تا زمانی که هماهنگ شوید(1و2و3) این کار رو باید اینقدر تمرین کنید و ادامه دهید تا هماهنگ شوید و با حرکت اسب هم آهنگ بشید،ابن کار بسیار سخت و به تمرکز و تعادل و تمرین مکرر و مداوم نیاز داره،گاهی که نه حتما بعد از یورتمه رفتن در روز های ابتدائی آموزش عضله های روی ران تون به شدت درد می گیره و خسته و کوفته می شه، نشستن و برخاستن در یورتمه بدون از دست دادن تعادل و تبدیل آن به گامهای دیگر بسیار اهمیت دارد.دقت کنید دست ها ی خود را در وضعیت خود حفظ کنید یعنی در هنگام یورتمه دست هایتان باز و بسته نشود و بدون حرکت باشند وزانو هایتان را محکم به برگ زین بچسبانید و در هنگام بلند شدن فشارتان روی رکاب باشد و درست در روی زین بنشینید و قوز نکنید و نترسید،در هنگام توقف می توانید به آرامی بلند شوید و دوباره بنشینید،نشستن و برخاستن را در هنگام یورتمه تمرین کنید،در هنگام بلند شدن و نشستن باید هر 3 قسمت(نشیمنگاه،ران و زانو) بدن با هم هماهنگ و صحیح عمل کنند برای بلند شدن از روی زین باید از زانو هایتان کمک بگیرید،،تا بتوانید یک یورتمه درست را انجام دهید،سرتان را بالا بگیرید،گردن منقبض نکنید زیرا در نرمی ستون فقرات تائیر می گذارد،شانه هایتان جلو تر از پنجه های پایتان نرود..توجه کنید یک بار دیگر حتماً مهارت های قبلی و نحوه دستجلو گرفتن رو بخونید ،کلاس یک یورتمه صحیح در نحوه درست نشستن و برخاستن در درجه اول و بعد دست ها می باشد ،برای یک یورتمه کلاسیک توجه کنید که دستجلو را در دستتان یک اندازه و مساوی گرفته باشید،دو دستتان از هم فاصله نگیرد در هنگام یورتمه،دستتان از آرنج خم و راست و یا باز نشود حتی در هنگام بلند شدن و نشستن،باید دست های خود را درست و در نزدیکی قاچ جلوی زین بدون حرکت نگه دارید،خیلی سخت نیست،اگه واقعا تمام مهارت های قبل رو خوب یاد گرفته باشید و انجام بدید و مهارت های این بخش رو هم به خوبی متوجه شده باشید با کمی تمرین مداوم به خوبی یورتمه رو یاد می گیرید،راستی برای آموزش صحیح برخاستن و نشستن و هم آهنگ شدن با اسب می تونید از روش شمارش استفاده کنید با شمارش عدد 1 بلند شید با عدد 2 همونطور باقی بمانید و با عدد3 روی زین دوبار بنشینید؛1و2و3. بلند شید،2 مکث کنیدو3 بنشینید،یعنی بصورت طبیعی که می شمورید همون 1-2-3 خودمونه!اما یک نکته گاهی تازه اسبتون راه می افته و داخل مانژ نشدید و یا در مسیر هستید و اسب دارای یورتمه کوتاه است دقت کنید که یورتمه نشسته برید یک کم کلاسیک تر و حرفه ای تره،چیزه خاصی نیست اما تنها کافی خودتون رو شل کنید و کمرتون رو آزاد که با حرکات اسب هماهنگ شه،خودتون رو روی اسب نگهدارید و دیگه بلند نشید و کمرتان را با تکانهای اسب تکون بدید،همین،بهمین سادگی،...یک نکته در هنگام یورتمه اگر احساس کردید از سرعت گامهای اسب داره کم می شه و اسب به حالت قدم داره بر می گرده نباید فشار رو فراموش کنید تنها کافی است که با پا هایتان به شکم اسب فشار و یا چند ضربه ارام وارد کنید تا اسب گامهاشو تغییر نده،فشار رو روی اسب باید نگهدارید و اگه فشارتون ناخودآگاه کم شه از سرعت گامها نیز کم می شه و اسب آروم تر و گاهی به حالت قدم بر می گرده ،البته وقتی خود اسب داره یورتمه می ره دیگه نیازی به فشار مجدد نیست بلکه تنها زمانی که احساس کردید از سرعت معمول داره کم می شه فشار بیاورید،..... یورتمه در لنژ: موثر ترین راه کسب تعادل و مهارت در جهت فراگیری سواری خوب می باشد،درصورتیکه درست انجام نشود می تواند خطر ناک باشد.جهت یک لنژ راحت و مفید و مطمئن یک مربی کار آزموده و یک اسب قابل اطمینان ضروری می باشد..چون مربی کنترل اسب را برعهده دارد و شما دستجلو ها را در دست ندارید در نتیجه اعتماد به نفس دارید،مربی اسب را با یک سرعت یکنواخت هدایت می کند و شما نیز باید به تذکر ات او گوش دهید تا یاد بگیرید.یورتمه بدون رکاب: پس از حفظ تعادل و احساس امنیت کامل از یورتمه با رکاب ،تمرین را بدون رکاب ادامه دهید،وجود تسمه دور گردنی برای گرفتن مواقعی که احساس نا امنی می کنید ضروری است.پا هایتان را به سمت پائین بطور مستقیم بکشید و چسبندگی پا ها را به بدن اسب بیشتر کنید. برای خنثی شدن حرکات دو مرحله ای در یورتمه قسمت بالای بدنتان را شل کنید. یورتمه به قدم:با نشست کامل روی زین و حفظ تعادل و آماده کردن اسب برای قدم رفتن انجام می شود.روی اسب بنشینید و با نشیمنگاه و پا هایتان اثر بگذارید و با دستانتان اسب را آرام کنید،هنگامیکه اسب حرکت خود را از یورتمه به قدم تبدیل کرد دستجلو ها رو کمی شل کنیدو فشاری روی سر و گردن اسب نیاورید،با کشیدن کم کم دستجلو و فشار پاها در رکاب و فشار نشیمنگاه بروی زین این کار را انجام دهید و یعد از قدم شدن حرکت اسب دوباره فشار خود را کم کنید
برچسبها: چگونه با اسب خود رفتار کنم
+ نوشته شده در ساعت توسط فرهاد | آرشیو نظرات
اسبها نياز به سواري وتعليم دارند كه از كارايي وطول عمر خوبي برخوردار باشند
لذا چنانچه شما مالكين محترم اسبهايتان در اين شريط بسر نمي برند
تماس بگيريد.تا در اولين فرصت از برنامه مشاوره وتعليم اصولي براي اسبتان بهرمند شويد.
مشاور و مباشر شما در امور باشگاهي و پانسيوني در تهران.
تعيين نژاد اصيل.ادوات سواري.تربيت اسب وسوار....
با تجربه علمي و آكاداميك بيش از 20سال و متد روز دنيا
ويا با شماره09128430480 تماس حاصل فرماييد.
فرهاد فريدي faridi780@gmail.com
یکی از مسایل مهم و مورد نیاز در هر واحد اسبداری ثبت مشخصات اسبهای موجود در آن است. از این بخش در تنظیم شناسنامه، کارتهای بهداشتی و…. نیز استفاده های زیادی می شود. در اینجا خلاصه ای از آنچه که باید در این رابطه دانست می آوریم
روش های تعیین هویت:
الف) ثبت علایم ظاهری: در این روش کلیه علایم و رنگ های طبیعی اسب شامل تمامی نشانه های صورت، دست، پا، خطوط پشت، رنگ بدن و نوع پیچش مو ثبت می شود. این روش در عمل چندان موثر واقع نشد چون این احتمال وجود دارد که بخش یا بخشهایی از علایم نادیده گرفته شود.
رنگ ها و علایم بدن اسب در قسمت پرورش اسب توضیح داده شده است. در مورد پیچش مو هم با استفاده از صفحات گل رس طرح پیچش موی پیشانی اسب را قالب زده و چون این پیچش ها مشابه نیست برای شناسایی اسب استفاده می کنند ولی تهیه این صفحات و همچنین خواندن آنها دشوار است و دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد.
ب) خالکوبی لب: در این روش یک رنگ پاک نشدنی بر روی بافت های زیر پوست در سطح داخلی لب اسب تثبیت می شود. این روش به دلیل محمدود بودن اطلاعات قابل ثبت مخصوصا” در کره ها به دلیل کوچک بودن سطح لب، پاک شدن به مرور زمان و همچنین به وسیله اشعه لیزر و ایجاد جابجایی و نیز احتمال انتقال بیماریها به خوصوص کم خونی عفونی و مسری اسب در اثر استفاده مکرر شماره های میخ دار، منسوخ شده است.
پ) داغ گرم: در این روش از آهن سرخ شده استفاده می شود و با توجه به دردناک بودن، بزرگ بودن شماره ها و حروف و محدودیت ثبت اطلاعات، زخم شدن و مشکلات دیگر، مورد استفاده قرار نمی گیرد. این نوع داغ بر روی دیواره سم هم انجام می گیرد تا بدون درد باشد اما با توجه به رشد سم هر ۷-۵ ماه نیاز به تجدید دارد و محدودیت ثبت علایم بیشتر است.
ت) داغ سرد: عبارت است از قرار دادن یک فلز منجمد مسی بر روی پوست اسب. داغ سرد سلول های رنگ ساز پیاز موهایی را که مستقیما” زیر داغ مسی قرار دارند، از بین می برد و موی ناحیه داغ زده به رنگ سفید می روید که سطح آن بسیار تیز و زبر است.
این روش برای شماره گذاری از سیستم قراردای اعداد و حروف بهره نمی گیرد بلکه از نوعی سیستم زاویه ای استفاده می کند که در مقایسه با روش اعداد و حروف دقیق تر است و توان شماره گذاری را افزایش می دهد، به این معنا که می توان تعداد زیادی اسب را بدون تکرار شماره ها شناسایی یا علامت گذاری نمود. این روش برای اسب دردآور نیست و اسب فقط سوزشی را در ناحیه داغ احساس می کند که البته به منظور جلوگیری از هرگونه واکنش ناگهانی با اسب توسط لواشه مهار شود.
لوازم مورد نیاز: داغ مسی، ازت مایع، الکل، ماشین یا تیغ موزن، یخدان یونولیتی برای حفظ ازت، برس نایلونی برای تمیز کردن دستگاه، وسایل مهار کامل اسب.
اعداد قراردادی بین المللی جهت داغ اسب عرب (و همچنین دره شوری)
مراحل اجرا: پس از مهار اسب، ناحیه مورد نظر را مشخص و موهای آن را می تراشیم. این محل در اسب های نژاد عرب و دره شوری در زیر یال روی گردن و در سایر نژاد ها بر روی کتف سمت چپ می باشد. سپس شماره و اعداد مورد نظر را با دقت در دستگاه قرار می دهیم، دستگاه را در یخدان یونولیتی داخل ازت مایع (۱۹۶- درجه) قرار می دهیم، محل تراشیده شده را با الکل مرطوب کرده تا ضمن ضد عفونی باعث سرد شدن موضع و کاهش جریان خون شود و دستگاه دیرتر گرم شود، حالا دستگاه منجمد را به صورت یکنواخت روی پوست بفشارید و مواظب باشید که جابجا نشود. مدت زمان نگه داشتن دستگاه بر روی پوست به رنگ اسب بستگی دارد هر چه اسب تیره تر و جوان تر باشد مدت زمان کمتر و هرچه روشن تر باشد به مدت بیشتری نیاز دارد به هر حال این زمان با ازت بین ۲۰ – ۸ ثانیه و با یخ خشک بین ۳۸ – ۲۸ ثانیه است. اسب ها را از ۱۸ ماهگی به بالا داغ می زنند به جز اسب های عرب که از ۴ ماهگی به بعد نیز با دستگاه کوچک داع می کنند. برای داغ زدن هر اسب شماره ها به دقت تنظیم و با برس تمیز کنید. محل داغ پس از چند دقیقه ورم می کند و پس از مدتی محو می شود و موهای موضع پس از حدود ۱ ماه می رویند. در اسب های تیره که زمان کمتر صرف می شود رنگدانه ها از بین می رود و در محل داغ موی سفید می روید و در اسب های سفید که زمان بیشتر صرف می شود پیاز مو می سوزد و دیگر مو نمی روید و در نتیجه شماره ها به رنگ سیاه نمایان می شود.
انواع داغ های سرد مورد استفاده در ایران:
در اسب عرب:
دستگاه داغ اسب عرب مستطیل بوده و شکل آن اینگونه است:
۰۱ مربوط به اسب عرب خالصی است که در اختیار دولت می باشد (معاونت فنی فدراسیون)
۰۲ اسب عرب عشایری
۰۳ اسب عرب خالص شخصی
۰۴ اسب دوخون عرب و یک نژاد بومی دیگر کشور
۰۵ اسب دو خون عرب و تاروبرد
۰۰KH اسب عرب خالص خوزستان که در ابتدا با ۰۲ نشان داده می شده و بعدها با این داغ شناسایی و ثبت گردیده است.
امروزه (تا سال۸۴ شمسی) از این میان فقط از سه داغ ۰۱، ۰۳ و ۰۰KH استفاده می شود و برای نژاد دره شوری نیز ۰۰Dدرج می گردد.
در سایر نژادها:
این دستگاه تقریبا” مربع بوده و شکل داغ آن به این صورت می باشد:
نشان دهنده این است که اسب در ایران داغ خورده و دوخون یا تاروبرد است (این تفاوت نژاد در شناسنامه ذکر می شود). به جای IR برای نژاد کرد –K، ترکمن –T، ورزشی –S و اسب خزر –P قرار می گیرد.
دو رقم سمت راست بالا نشان دهنده سال تولد به شمسی و چهار رقم پایین بیانگر شماره شناسنامه یا سریال کامپیوتر می باشد که در شناسنامه بعد از پیش شماره نژاد ذکر می شود. در شناسنامه هر نژاد با یک پیش شماره مشخص می شود که شماره داغ ترکیب شده و شماره شناسنامه اسب را تشکیل می دهد، مانند:
۱۰: ترکمن ، ۱۱: تاروبرد ، ۱۲: دوخون و . . .
نحوه خواندن داغ اسب های غیر عرب در ایراناسب ایرانی: لازم به توضیح است که از سال ۸۴ به بعد میکروچیپ جایگزین داغ شده و کلیه اسب ها از این طریق شناسایی و ثبت می شوند. فعلا” (سال۸۷) در شناسنامه ها نیز فقط نژاد عرب، ترکمن، تاروبرد، ورزشی و بومی ایران درج می شود.
ث) میکروچیپ: این روش راحت ترین و مطمئن ترین روش شناسایی و تشخیص هویت اسب می باشد. در این روش توسط یک تفنگ مخصوص یا آمپول کد رمزداری به اندازه دانه برنج در زیر پوست در ناحیه گردن اسب کاشته می شود. میکروچیپ استریل بوده و با بافت بدن حیوان همخوانی داشته و تا آخر عمر در بدن وی محفوظ و باقی می ماند. روش خواندن اطلاعات میکروچیپ بسیار آسان است. با دستگاه بازخوان از فاصله ۵ تا ۷ سانتی پوست اسب مورد نظر، اطلاعات موجود در زیر پوست را بازخوانی می کنند.
ج) اسکن چشم: در این روش توسط دستگاه مخصوص از عنبیه چشم اسب عکسبرداری می شود و این روشی بسیار دقیق برای شناسایی اسب ها می باشد و مخصوصا” در اسب های کورس از این روش استفاده می شود.
تشخیص سن اسب از روی دندان:
به تدریج که سطح برشی دندان های ثنایا ساییده می شود شکل رویه دندان تغییر می کند. به این ترتیب یک فرد مجرب می تواند با معاینه دندان های اسب سن آن را تخمین بزند. نخست لازم است که دندان های شیری را از دائمی تشخیص داد. دندان های ثنایای شیری کوچک و سفید بوده و به طرف لثه نوک تیز به نظر می رسند در صورتیکه دندان های دائمی بزرگتر و زردتر هستند.
دندان های ثنایا شامل دندان ها مرکزی ۲ تا در وسط، جانبی ۲ تا در دو طرف مرکزی و ۲ تا گوشه ای در کناره ها در هر فک می باشند.
بعد از آنکه اسب دندان های دائمی اش کامل شد سن آنها از طریق تغییر شکل سطح دندان ها و زاویه ای که دندان ها به تدریج با بالارفتن سن اسب تشکیل می دهند و همچنین شکل سطح مقطع دندان ها که از بیضی به مثلثی تغییر می کند تخمین زده می شود. هرچه اسب پیرتر می شود جودان کم عمق تر می شود تا آنکه به حالتی می رسد که آن را اصطلاحا” علامت ((Mark می گویند. به تدریج که دندان ساییده می شود حفره ریشه دندان که محتوی رشته های عصبی و عروق خونی است نمودار شده و به منظور جلوگیری از درد، دانتین ثانویه به وجود می آید تا حفره ریشه را محافظت کند.
این امر موجب می شود که یک ستاره دندانی بر روی سطح دندان ایجاد شود. برای دوران کوتاهی هم این ستاره دندانی و هم آن علامت بر روی سطح دندان دیده می شوند ولی به تدریج که سن اسب بالا می رود تنها ستاره دندانی مشهود بوده و بیشتر و بیشتر به حالت مرکزی بر روی سطح دندان در می آید.
این امر موجب می شود که یک ستاره دندانی بر روی سطح دندان ایجاد شود. برای دوران کوتاهی هم این ستاره دندانی و هم آن علامت بر روی سطح دندان دیده می شوند ولی به تدریج که سن اسب بالا می رود تنها ستاره دندانی مشهود بوده و بیشتر و بیشتر به حالت مرکزی بر روی سطح دندان در می آید.
سن کره ها از طریق سنجش رشد و مرحله رشد دندان ها مشخص می شود. معمولا” ثنایای مرکزی در هنگامی که کره به ۴ هفتگی می رسد بیرون می زند و دندان های جانبی بین سنین ۱ تا ۳ ماهگی در می آیند. هنگامی که کره به سن یکسالگی می رسد یک سری کامل از ثنایای شیری و سفید در دهانش قرار دارد ولی لبه های دندان های گوشه ای به همدیگر نمی رسند.
یک کره دو ساله دهانی پر از ثنایای شیری دارد که تماما” جا افتاده و به کار گرفته می شوند. در حدود دو سال و نیمی ثنایای مرکزی شیری با ثنایای دائمی جایگزین می شوند، به این ترتیب یک کره سه ساله دارای دندان های مرکزی دائمی است که کاملا” به کار گرفته می شوند. در سنین سه سال و نیمی ثنایای جانبی شیری با دندان ها دائمی جایگزین می شوند که به این ترتیب یک اسب چهار ساله دارای هشت دندان دائمی است که مورد استفاده هستند. در سن چهار و نیم سالگی ثنایای گوشه ای با دندان های دائمی جایگزین می شوند که در نتیجه یک اسب پنج ساله دهانش پر از دندان های ثنایای دائمی است که تنها لبه پیشین ثنایای گوشه ای مورد استفاده قرار می گیرد.
در این هنگام دندان های نیش در نریان ها، اکثر اسب های اخته و بعضی مادیانها بیرون آمده اند. دهان یک اسب شش ساله با تمام ثنایای دائمی که مورد استفاده هستند و سکوی رویین آنها یکدست و جودان های آنها تیره و واضح می باشد پر است.
جودان های مرکزی در یک اسب ۷ ساله از بین رفته اند و تنها علامتشان که به تیرگی آنها نیست باقی مانده است. در این سن دمچلچله در پشت ثنایای گوشه ای بالایی ظاهر می شود. تا سن ۸ سالگی جودان های دندان های جانبی از بین رفته اند و علامت خود را به جای می گذارد و ثنایای مرکزی دارای یک خط تیره هستند که اصطلاحا” ستاره دندانی خوانده می شود. این خط تیره نزدیک جلوی دندان واقع شده است.
در این سن دم چلچله از بین می رود. در سن نه سالگی جودان دندان های گوشه ای از بین می رود و علامت خود را به جا می گذارد و ستاره دندانی بر روی دندان های جانبی ظاهر می شود. ثنایای مرکزی ساییده شده و مثلثی تر می شوند. در این سن نیز دمچلچله ظاهر می شود که کوچکتر از آن در سن ۷ سالگی است. تفاوت واضح این سن با ۷ سالگی در شیار گالوین می باشد. این شیار در سن ۹ سالگی در وسط دندان های گوشه ای بالایی از سمت بالا شروع به ظاهر شدن می کند. اسب های ۱۰ ساله دارای ستاره و علامت بر روی کلیه دندان هایشان هستند ولی علامت ها بیشتر نا مشخص بوده در حالیکه ستاره ها واضح تر هستند. ثنایای جانبی ساییده تر شده و مثلثی شکل تر می شوند. شیار گالوین در این سن کاملا” در بالای دندان دیده می شود.
دندان های یک اسب ۱۲ ساله فقط دارای ستاره دندانی بر روی ثنایای مرکزی هستند و دندان ها بیشتر مثلثی شکل می شوند. شیار گالوین یک چهارم بالای دندان می رسد. یک اسب ۱۵ ساله تنها دارای ستاره دندانی بر روی سکوی (رویه) دندان ها بوده و دندان های دو فک شیب بیشتری پیدا می کنند و در عین حال شیار گالوین به نیمه دندان می رسد. در حدود ۲۰ سالگی شیار گالوین دندان را به دو قسمت راست و چپ تقسیم می کند و پس از آن از بالا به پایین شروع به محو شدن می کند و در حدود ۳۰ سالگی دیگر دیده نمی شود.
در این سن دم چلچله از بین می رود. در سن نه سالگی جودان دندان های گوشه ای از بین می رود و علامت خود را به جا می گذارد و ستاره دندانی بر روی دندان های جانبی ظاهر می شود. ثنایای مرکزی ساییده شده و مثلثی تر می شوند. در این سن نیز دمچلچله ظاهر می شود که کوچکتر از آن در سن ۷ سالگی است. تفاوت واضح این سن با ۷ سالگی در شیار گالوین می باشد. این شیار در سن ۹ سالگی در وسط دندان های گوشه ای بالایی از سمت بالا شروع به ظاهر شدن می کند. اسب های ۱۰ ساله دارای ستاره و علامت بر روی کلیه دندان هایشان هستند ولی علامت ها بیشتر نا مشخص بوده در حالیکه ستاره ها واضح تر هستند. ثنایای جانبی ساییده تر شده و مثلثی شکل تر می شوند. شیار گالوین در این سن کاملا” در بالای دندان دیده می شود.
دندان های یک اسب ۱۲ ساله فقط دارای ستاره دندانی بر روی ثنایای مرکزی هستند و دندان ها بیشتر مثلثی شکل می شوند. شیار گالوین یک چهارم بالای دندان می رسد. یک اسب ۱۵ ساله تنها دارای ستاره دندانی بر روی سکوی (رویه) دندان ها بوده و دندان های دو فک شیب بیشتری پیدا می کنند و در عین حال شیار گالوین به نیمه دندان می رسد. در حدود ۲۰ سالگی شیار گالوین دندان را به دو قسمت راست و چپ تقسیم می کند و پس از آن از بالا به پایین شروع به محو شدن می کند و در حدود ۳۰ سالگی دیگر دیده نمی شود.
تخمین سن اسب بعد از تکمیل دندان های دائمی و مخصوصا” بعد از ۱۰ سالگی تقریبی است چونکه نوع تغذیه حیوان می تواند در تمامی نکات مذکور تاثیر داشته باشد.
روش هاي تعيين هويت:
الف) ثبت علايم ظاهري: در اين روش کليه علايم و رنگ هاي طبيعي اسب شامل تمامي نشانه هاي صورت، دست، پا، خطوط پشت، رنگ بدن و نوع پيچش مو ثبت مي شود. اين روش در عمل چندان موثر واقع نشد چون اين احتمال وجود دارد که بخش يا بخشهايي از علايم ناديده گرفته شود.
رنگ ها و علايم بدن اسب در قسمت پرورش اسب توضيح داده شده است. در مورد پيچش مو هم با استفاده از صفحات گل رس طرح پيچش موي پيشاني اسب را قالب زده و چون اين پيچش ها مشابه نيست براي شناسايي اسب استفاده مي کنند ولي تهيه اين صفحات و همچنين خواندن آنها دشوار است و ديگر مورد استفاده قرار نمي گيرد.
ب) خالکوبي لب: در اين روش يک رنگ پاک نشدني بر روي بافت هاي زير پوست در سطح داخلي لب اسب تثبيت مي شود. اين روش به دليل محمدود بودن اطلاعات قابل ثبت مخصوصا" در کره ها به دليل کوچک بودن سطح لب، پاک شدن به مرور زمان و همچنين به وسيله اشعه ليزر و ايجاد جابجايي و نيز احتمال انتقال بيماريها به خوصوص کم خوني عفوني و مسري اسب در اثر استفاده مکرر شماره هاي ميخ دار، منسوخ شده است.
پ) داغ گرم: در اين روش از آهن سرخ شده استفاده مي شود و با توجه به دردناک بودن، بزرگ بودن شماره ها و حروف و محدوديت ثبت اطلاعات، زخم شدن و مشکلات ديگر، مورد استفاده قرار نمي گيرد. اين نوع داغ بر روي ديواره سم هم انجام مي گيرد تا بدون درد باشد اما با توجه به رشد سم هر 7-5 ماه نياز به تجديد دارد و محدوديت ثبت علايم بيشتر است.
ت) داغ سرد: عبارت است از قرار دادن يک فلز منجمد مسي بر روي پوست اسب. داغ سرد سلول هاي رنگ ساز پياز موهايي را که مستقيما" زير داغ مسي قرار دارند، از بين مي برد و موي ناحيه داغ زده به رنگ سفيد مي رويد که سطح آن بسيار تيز و زبر است.
اين روش براي شماره گذاري از سيستم قرارداي اعداد و حروف بهره نمي گيرد بلکه از نوعي سيستم زاويه اي استفاده مي کند که در مقايسه با روش اعداد و حروف دقيق تر است و توان شماره گذاري را افزايش مي دهد، به اين معنا که مي توان تعداد زيادي اسب را بدون تکرار شماره ها شناسايي يا علامت گذاري نمود. اين روش براي اسب دردآور نيست و اسب فقط سوزشي را در ناحيه داغ احساس مي کند که البته به منظور جلوگيري از هرگونه واکنش ناگهاني با اسب توسط لواشه مهار شود.
لوازم مورد نياز: داغ مسي، ازت مايع، الکل، ماشين يا تيغ موزن، يخدان يونوليتي براي حفظ ازت، برس نايلوني براي تميز کردن دستگاه، وسايل مهار کامل اسب
مراحل اجرا: پس از مهار اسب، ناحيه مورد نظر را مشخص و موهاي آن را مي تراشيم. اين محل در اسب هاي نژاد عرب و دره شوري در زير يال روي گردن و در ساير نژاد ها بر روي کتف سمت چپ مي باشد. سپس شماره و اعداد مورد نظر را با دقت در دستگاه قرار مي دهيم، دستگاه را در يخدان يونوليتي داخل ازت مايع (196- درجه) قرار مي دهيم، محل تراشيده شده را با الکل مرطوب کرده تا ضمن ضد عفوني باعث سرد شدن موضع و کاهش جريان خون شود و دستگاه ديرتر گرم شود، حالا دستگاه منجمد را به صورت يکنواخت روي پوست بفشاريد و مواظب باشيد که جابجا نشود. مدت زمان نگه داشتن دستگاه بر روي پوست به رنگ اسب بستگي دارد هر چه اسب تيره تر و جوان تر باشد مدت زمان کمتر و هرچه روشن تر باشد به مدت بيشتري نياز دارد به هر حال اين زمان با ازت بين 20 – 8 ثانيه و با يخ خشک بين 38 – 28 ثانيه است. اسب ها را از 18 ماهگي به بالا داغ مي زنند به جز اسب هاي عرب که از 4 ماهگي به بعد نيز با دستگاه کوچک داع مي کنند. براي داغ زدن هر اسب شماره ها به دقت تنظيم و با برس تميز کنيد. محل داغ پس از چند دقيقه ورم مي کند و پس از مدتي محو مي شود و موهاي موضع پس از حدود 1 ماه مي رويند. در اسب هاي تيره که زمان کمتر صرف مي شود رنگدانه ها از بين مي رود و در محل داغ موي سفيد مي رويد و در اسب هاي سفيد که زمان بيشتر صرف مي شود پياز مو مي سوزد و ديگر مو نمي رويد و در نتيجه شماره ها به رنگ سياه نمايان مي شود.
الف) ثبت علايم ظاهري: در اين روش کليه علايم و رنگ هاي طبيعي اسب شامل تمامي نشانه هاي صورت، دست، پا، خطوط پشت، رنگ بدن و نوع پيچش مو ثبت مي شود. اين روش در عمل چندان موثر واقع نشد چون اين احتمال وجود دارد که بخش يا بخشهايي از علايم ناديده گرفته شود.
رنگ ها و علايم بدن اسب در قسمت پرورش اسب توضيح داده شده است. در مورد پيچش مو هم با استفاده از صفحات گل رس طرح پيچش موي پيشاني اسب را قالب زده و چون اين پيچش ها مشابه نيست براي شناسايي اسب استفاده مي کنند ولي تهيه اين صفحات و همچنين خواندن آنها دشوار است و ديگر مورد استفاده قرار نمي گيرد.
ب) خالکوبي لب: در اين روش يک رنگ پاک نشدني بر روي بافت هاي زير پوست در سطح داخلي لب اسب تثبيت مي شود. اين روش به دليل محمدود بودن اطلاعات قابل ثبت مخصوصا" در کره ها به دليل کوچک بودن سطح لب، پاک شدن به مرور زمان و همچنين به وسيله اشعه ليزر و ايجاد جابجايي و نيز احتمال انتقال بيماريها به خوصوص کم خوني عفوني و مسري اسب در اثر استفاده مکرر شماره هاي ميخ دار، منسوخ شده است.
پ) داغ گرم: در اين روش از آهن سرخ شده استفاده مي شود و با توجه به دردناک بودن، بزرگ بودن شماره ها و حروف و محدوديت ثبت اطلاعات، زخم شدن و مشکلات ديگر، مورد استفاده قرار نمي گيرد. اين نوع داغ بر روي ديواره سم هم انجام مي گيرد تا بدون درد باشد اما با توجه به رشد سم هر 7-5 ماه نياز به تجديد دارد و محدوديت ثبت علايم بيشتر است.
ت) داغ سرد: عبارت است از قرار دادن يک فلز منجمد مسي بر روي پوست اسب. داغ سرد سلول هاي رنگ ساز پياز موهايي را که مستقيما" زير داغ مسي قرار دارند، از بين مي برد و موي ناحيه داغ زده به رنگ سفيد مي رويد که سطح آن بسيار تيز و زبر است.
اين روش براي شماره گذاري از سيستم قرارداي اعداد و حروف بهره نمي گيرد بلکه از نوعي سيستم زاويه اي استفاده مي کند که در مقايسه با روش اعداد و حروف دقيق تر است و توان شماره گذاري را افزايش مي دهد، به اين معنا که مي توان تعداد زيادي اسب را بدون تکرار شماره ها شناسايي يا علامت گذاري نمود. اين روش براي اسب دردآور نيست و اسب فقط سوزشي را در ناحيه داغ احساس مي کند که البته به منظور جلوگيري از هرگونه واکنش ناگهاني با اسب توسط لواشه مهار شود.
لوازم مورد نياز: داغ مسي، ازت مايع، الکل، ماشين يا تيغ موزن، يخدان يونوليتي براي حفظ ازت، برس نايلوني براي تميز کردن دستگاه، وسايل مهار کامل اسب
مراحل اجرا: پس از مهار اسب، ناحيه مورد نظر را مشخص و موهاي آن را مي تراشيم. اين محل در اسب هاي نژاد عرب و دره شوري در زير يال روي گردن و در ساير نژاد ها بر روي کتف سمت چپ مي باشد. سپس شماره و اعداد مورد نظر را با دقت در دستگاه قرار مي دهيم، دستگاه را در يخدان يونوليتي داخل ازت مايع (196- درجه) قرار مي دهيم، محل تراشيده شده را با الکل مرطوب کرده تا ضمن ضد عفوني باعث سرد شدن موضع و کاهش جريان خون شود و دستگاه ديرتر گرم شود، حالا دستگاه منجمد را به صورت يکنواخت روي پوست بفشاريد و مواظب باشيد که جابجا نشود. مدت زمان نگه داشتن دستگاه بر روي پوست به رنگ اسب بستگي دارد هر چه اسب تيره تر و جوان تر باشد مدت زمان کمتر و هرچه روشن تر باشد به مدت بيشتري نياز دارد به هر حال اين زمان با ازت بين 20 – 8 ثانيه و با يخ خشک بين 38 – 28 ثانيه است. اسب ها را از 18 ماهگي به بالا داغ مي زنند به جز اسب هاي عرب که از 4 ماهگي به بعد نيز با دستگاه کوچک داع مي کنند. براي داغ زدن هر اسب شماره ها به دقت تنظيم و با برس تميز کنيد. محل داغ پس از چند دقيقه ورم مي کند و پس از مدتي محو مي شود و موهاي موضع پس از حدود 1 ماه مي رويند. در اسب هاي تيره که زمان کمتر صرف مي شود رنگدانه ها از بين مي رود و در محل داغ موي سفيد مي رويد و در اسب هاي سفيد که زمان بيشتر صرف مي شود پياز مو مي سوزد و ديگر مو نمي رويد و در نتيجه شماره ها به رنگ سياه نمايان مي شود.
کلیات : شناسائی سن، در اسب شناسی اهمیت بسزائی دارد . چه علاوه بر اینکه بهداشت ، تغذیه و تعلیف تابع سن می باشد از لحاظ دامپزشکی نیز بعضی از بیماری های مشخص در سنین معینی ظاهر می شوند . بنابر این بعضی از ناخوشی ها در جوانی و برخی دیگر در پیری پدید می آید و پیروی از قوانین فیزیولوژی ، در سنین مختلف زندگی وضع خوراک و پوشاک و نحوه عمل بهداشت تغییر می کند . از اینرو دانستن سن دامهای اهلی برای دامپزشک چه از نظر پیش بینی و پیش گیری امراض و چه از لحاظ درمان اهمیت مخصوصی دارد . برای دامپروران و خریداران دام از نظر بهره برداری و بکار گماردن حیوان در سرویسهای گوناکون دانستن سن دام یکی از نکات اساسی محسوب می شود و در قیمت دام داری اثر محسوس می باشد . بدیهی است که دام نسبتا مسن وپیر اگر چه ظاهر خوب و فریبنده ای داشته باشد از نظر کار ارزش زیادی ندارد و همچنین ارزش دامهای خیلی جوان که چند سال نگهداری و تغذیه لازم دارند تا بتوانند ثمر بخش واقع شوند خیلی کمتر می باشد تا آنهائیکه از همان روز اول خریداری مورد استفاده قرار می گیرند . ضمنا روش نگهداری و استفاده از دام با تغییرات سن متغییر است . روی این اصول است که شناسائی سن در اندام شناسای اهمیت مخصوص دارد و متخصصان فن باید بطور دقیق، با اشتباهائی هر چه کمتر بتوانند آنرا معین کنند . تاریخچه : قضاوت سن دامهای اهلی از روی دندانها و شاخ عملی می شود . این فن را هنرمندان مربوطه از خیلی قدیم می دانستند و تاریخ پدید آمدن آن در مورد اسب خیلی قدیمی و شاید از همان زمان اهلی کردن این دام شروع شده باشد . چه بشر پس از اهلی کردن این دام علاقه مخصوصی بدان پیدا کرد و این حیوان را رفیق شفیق و خدمتگذار حقیقی خود دانست و برای مسافرت و حمل و نقل بار و بنه ، تفریح و شکار ، جنگ و جدال و تجارت وجود آنرا چنان ضروری تشخیص داد که آنی از مراقبت آن غفت نمی ورزد . بدین سبب بود که این حیوان را خوب شناخت و اطلاعات خیلی بیشتری درباره سلامتی و بیماری و نقاهت و کسالت و درمان آن بدست آورد . در نتیجه مطالعات دائم خواص نژادی و فردی و همچنین زشتی و زیبائی و عیوب و نواقص آنرا خیلی زودتر و بهتر از دامهای دیگر درک کرد . اسب داران و علاقمندان به اسب از خیلی قدیم متوجه شدند که بمرور زمان دندانهای اسب تغییر شکل می دهند و علامتهای گوناگونی در روی آن ظاهر می شود از روی آن علامات متخصصان فن سن تقریبی او را معین می کردند اما روش آنها تجربه هائی بشمار می رفت که با یکدیگر متفاوت بود و جنبه علمی نداشت . مثلا در فرسنامه ای بنام( مضمار دانش) که در تاریخ 1090 قمری برابر 1055 شمسی توسط نظام الدین احمد نوشته شده، تا سن پنج سالگی یعنی از هنگام رویش دندانهای شیری تا موقع تخت شدن دندانها، تقریبا تشخیص سن را درست ذکر کرده است. ولی از آن ببعد اشتباهات فراوانی را مرتکب شده و عوض توجه به سطح سایش دندان به تغییر رنگ دندان توجه کرده است . کتابهای فراوانی بزبان پارسی در قرون گذشته نوشته شده است که رویهم رفته همین اشتباهات را تکرار کرده اند . در این اواخر دامپزشکان متخصص، روش نوینی را برای تعیین سن اسب ابداع کردند. ولی با این روش فقط تا سن هشت سالگی امکان تشخیص سن وجو داشت و از هشت سالگی ببعد سن را حدث میزدند، تا اینکه پرفسور(پسینا) توانست سن اسب را از روی سطح آزاد دندان تا زمان پیری تعیین کند . علائم( پسینا) برای تعیین سن، کاملا صحیح نبود و اشتباهات فراوانی در بر داشت . در سال 1824 برای نخستین بار پرفسور( ژیرارد) روش کلاسیک قابل اعتمادی برای تشخیص سن اسب تا بیست سالگی در نامه دامپزشکی منتشر کرد . بعدها( ژیرارد) در سالهای 1824 و 1834 آنرا مجددا چاپ کرد و در چاپ سال اخیر تعیین سن گاو و گوسفند و سگ و خوک را بوسیله دندانها و شاخ بدان افزود . از آن ببعد غالب مولفان همان نوشته ها و مشاهدات( ژیرارد) را مورد قبول قرار دادند و با همان اشتباهات منتشر میکردند. (سیدنی گالواین) در کتاب خود بنام( سن اسب ) سن این حیوان را تا سی سالگی از روی دندانها تعیین کرد .عقیده یو آت نیز در موضوع سن اسب کاملا شبیه ( ژیرارد) بود و همان اشتباهات را داشت . در سال 1894( لبر) و( کرنوان) عقاید( ژیرارد) را مورد مطالعه و تجدید نظر قرار دادند و با تصحیح بعضی نکات و تغییر برخی از قسمتها، کتاب مفیدی بطبع رسانیدند. پرفسور( برآون) با اعتقاد باصول عقاید او را در قسمت شناسائی سن گاورا تائید کرد، ولی اصول عقاید او در قسمت شناسائی سن گاو و تاثیر زودرسی را در دندانها خیلی دور از حقیقت یافت . وی تجارب خود را در یکی از بنگاههای دامپروری آغاز کرد و متوجه شد که دندانهای گاو در کمتر از 5/3 سالگی (بعضی اوقات کمتر از 3 سال و در یک حالت در دو سال و 10 ماهگی ) و گوسفند در سه سالگی ( بعضی اوقات کمتر از 3 سال و در یک حالت در دو سال و 10 ماهگی ) و گوسفند در سه سالگی و خوک کمی بعد از یکسال و نیمی تخت می شوند در صورتیکه بر حسب عقیده( ژیرارد) دندانهای گاو در 4 تا 5 سالگی و گوسفند در 4 سالگی و خوک در 3 سالگی باید تخت شود . « سن اسب » اصولا اسبهای سنگین نسبت به اسبهای سبک زیادتر رشد می کنند و زودتر هم پیر می شوند . سن اسب را بطور حقیقی ، تقریبی و یا قراردادی معین می کنند . سن اسب موقعی حقیقی است که از روی ورقه هویت و تاریخ تولد تعیین شود و در موقعی تقریبی است که از روی علایم خارجی و تغییرات ظاهری بعضی از اعضاء مخصوصا دندانها معین شود. برای برخی از نژادها بین اسبداران رسوم خاصی است که بر حسب آن سن اسب را به طور غیر حقیقی یا قراردادی معین می کنند. مثلا برای نژاد خالص انگلیسی (چتیت) فرض شده است که تمام کره ها در روز اول ژانویه متولد می شوند ، بنابر این تمام نوزادهای متولد شده در جریان سال را در اول ژانویه سال بعد کره های یک ساله می گویند. بطوریکه کره متولد شده در 25 دسامبر را در روز اول ژانویه ( یعنی نوزاد پنج روزه را ) کره یک ساله فرض کرده اند و از همین قرارداد و رسم در کورسها استفاده می شود. بدین مناسبت است که صاحبان اسبهای اصیل که مخصوصا از نظر کورس و مسابقه به پرورش اسب پرداخته اند می کوشند که تمام نوزادها در جریان ماه ژانویه متولد شوند و گرنه به زیان آنها تمام خواهد شد. تشخیص سن اسب خیلی جوان و خیلی پیر آسان است. در کره های جوان هیکل خمره ای دو شاخه ضخیم. پیشانی برآمده و تنه روی دست و پای بلندقرار گرفته است. در صورتیکه در دامهای خیلی پیر، لبها نازک و آویزان دو شاخه نازک و برنده نمکدان یا گودال گودرفته. رخ گاو. ماهیچه های پشت تحلیل رفته می باشد. بعلاوه چینهای مرتب پلک دلیل بر سن زیاد می باشد. ضمنا رنگهای تیره به مرور زمان روشن می شود. از روی این علائم فقط می توان فهمید که اسب خیلی جوان یا خیلی پیر است. تنها دندانها هستند که از روی آنها می توان سن تقریبی دام را معین کرد و از بین آنها دندانهای ثنایا چه در فک بالا و چه در فک پایین ارزش فراوانی دارند. « دندانهای ثنایا » از روی فرمول دندانی 3/3 س ب 3/3 س ک 0/0 یا 1/1 الف 3/3 ث معلوم می شود که اسب دارای شش عدد ثنایا در فک پایین و شش عدد در فک بالا می باشد. این دندانها در روی قوسی قرار گرفته اند که به اسم قوس دندانی معروف است. در هر قوس دو ثنایای جلو را ( پیشها ) و دو ثنای آخر را ( گوشه ها ) و دو دندانی که بین پیش و گوشه قرار گرفته است ( میانها ) می نامند.ثنایای بالغ : ثنایای بالغ اسب دارای تاج-ریشه و طوق می باشند. تاج : رشد تاج در دندان ثنایای اسب بالغ تقریبا تا آخر دوره زندگانی طبیعی ادامه دارد. تاج دارای یک سطح جلوی یا لبی یک سطح زبانی یا عقبی، یک سطح آزاد یا سطح سایش و دولبه داخلی و خارجی می باشد. ( شکل 42 ). در سطح لبی تاج شیاری موجود است که خود یکی از علائم مشخص بین تاج دندان بالغ و شیری به شمار می رود. سطح زبانی تاج از طرفی به طرف دیگر محدب و بیشینه تحدب در نزدیک ریشه می باشد. جدار داخلی از جدار خارجی ضخیم تر است. سطح بالایی یا سطح سایش برای جویدن بکار می رود. در موقعیکه دندان دست نخورده باشد در روی سطح آزاد حفره مخروطی شکل مشاهده می شود که قاعده تقریبا بیضی شکلش در بالا و راس آن در پایین و در داخل دندان قرار گرفته و به نام جودان خوانده می شود. عمق جودان بیش از یک سانتی متر و محورش بطور خیلی ملایم محور اصلی دندان را قطع می کند بطوریکه راس مخروط بطرف سطح داخلی دندان متمایل می شود. ( ش 43 ). در دندان دست نخورده مینای تاج در سطح سایش و سطوح مجاور متصل می باشد ولی در اثر از بین رفتن آن در روی سطح آزاد به دو قسمت تقسیم می شود:(شکل44)قسمتی که در سطوح خارجی واقع است به نام مینای پوششی و قسمتی که جودان را مفروش می کند به نام مینای مرکزی خوانده می شود. در انتهای گودی جودان مقدار خیلی کمی سیمان قرار گرفته که دور آنرا مینای مرکزی فرا گرفته است و بنام جرم جودان نامیده می شود. در دندانیکه هنوز ساییده نشده جدار جلو دندان چند میلیمتر از جدار عقبی آن بلندتر است و در نتیجه سایش از این جدار شروع می شود. به زودی دو جدار در یک سطح قرار گرفته و از آن به بعد هم به یک نسبت ساییده می شوند. بتدریج در اثر سایش دائم، عمق حفره کوتاه و حفره آن تنگ می شود تا آنکه بکلی از بین می رود و به غیر از سیمان مرکزی که از مینا احاطه شده است چیزی باقی نمی ماند. در این موقع می گویند که دندان تراشیده شده است چنانکه با دست روی چنین دندانی را لمس کنند برجستگی مینا احساس میشود. پس از مدتی از حجم این برجستگی نیز کاسته می شود و به طرف جدار عقب دندان متمایل می شود و بعد به کلی از بین می رود. در این حالت گویند که دندان تراز شده است. بعد از تراز شدن دندان، در روی سطح آزاد فقط یک لکه زرد رنگ مدور دیده می شود که قبلا به شکل نوار عرضی بین سیمان مرکزی و جدار جلوی ظاهر و به اسم ستاره د ندانی نامیده می شود و آن عبارت از عاج ثانوی حفره داخلی دندان است که در اثر سایش در روی سطح دندان نمایان می شود. در سالهای آخر زندگی ممکن است سطح آزاد دندان از تاج پایین تر هم برود که، در اینصورت ابتدا مینای سطح زبانی و سپس مینای سطح لبی از بین خواهد رفت. زیرا در سطح جلوی دندان مینا، پایینتر از سطح زبانی آن کشیده شده است. ریشه : در امتداد تاج واقع است و ضخامت آن به طور محسوسی از بالا به پایین در امتداد جلو به عقب زیاد و از طرفی به طرف دیگر کم می شود. در انتهای ریشه منفذ حفره داخلی دندان واقع است. این حفره که محتوی مغز دندان و عروق و اعصاب می باشد نخست بزرگ و هر قدر به طرف سطح آزاد دندان پیش می رود باریک می شود و کمی از راس قیفی شکل جودان می گزرد و در جلو آن قرار می گیرد. ضمنا به تدریج از عاج ثانوی که رنگش از عاج اصلی زردتر است پر می شود و قشر نازکی از سیمان روی ریشه را فرا می گیرد، به علاوه سیمان در فررفتگیهای قسمت آزاد دندان جمع می شود و مقدار مختصری از آن در انتهای قیف جودان موجود است که به نام جرم جودان خوانده می شود.تغییرات سطح آزاد دندان : اگر یک دندان ثنایای بالغ دست نخورده اسب را ازحفره دندانی خارج کنیم دیده می شود شکل آن شبیه هرمی است که قاعده اش به طرف بالا و انتهایش به طرف پایین یعنی در حفره دندانی قرار گرفته است . ضمنا خمیدگی در آن مشاهده می شود.(شکل45)این هرم در قاعده از جلو به عقب و در راس ازطرفی به طرف دیگر مسطح می باشد. این هرم در قاعده از جلو به عقب و در راس از طرفی به طرف دیگر مسطح می باشد. بدین معنی که قطر طول مقطع عرضی دندان در مجاورت سطح آزادش از یکطرف به طرف دیگر و در راس آن از جلو به عقب می باشد و بدیهی است که حالت میانه در وسط دندان مشاهده می شود. در حقیقت در اثر جویدن اغذیه رفته رفته سطح آزاد دندان ساییده می شود و از بین می رود و بتدریج قسمتی که در لثه قرار گرقته است تبدیل به سطح آزاد می شود. و به نوبت خود از بین می رود. با در نظر گرفتن شکل دندان در نتیجه ساییده شدن. سطح آزاد آن به اشکال مختلف در می آید که برای شناسایی سن بسیار مهم است. این سطح که در ابتدا بیضی است بتدریج بیضوی ، مدور، سه گوشه و دو گوشه می شود. ضمنا در اثر همین سایش، جودان بتدریج از بین می رود و ابتدا ( تراشیده ) و بعد، تراز می شود و ضمنا ستاره دندانی نیز پدیدار میشود. ( ش 45 ) تغییرات قوس دندانی بر حسب سن : شکل قوس ثنایا بر حسب سن تغییر پذیر است. قوس دندان که در جوانی نیم دایره کامل را تشکیل می دهد. در پیری خیلی به خط مستقیم نزدیک می شود و بدیهی است که حالتهای میانه ای در سنین بین جوانی و پیری در روی قوس مشاهده می شود.تغییرات اتصال دو قوس بر حسب سن : چنانکه در موقع جوانی دو لب بالا و پایین اسب را از یکدیگر باز کنیم و از نیم رخ اتصال دو قوس را مشاهده کنیم،ملاحظه می شود که اتصال آنها تقریبا نیم دایره ای را تشکیل می دهد که به شکل دو دهانه گازانبر روی یکدیگر قرار گرفته اند. در موقع پیری این حالت از بین می رود و محور دندانهای ثنایا تقریبا در امتداد محور فک قرار می گیرد و بدین ترتیب اتصال دو قوس دندانی زاویه ای تشکیل می دهد و در نتیجه بزاق از دهان جاری میشود. این حالت در موقعی که اسب خیلی پیر است مشاهده می شود. بدیهی است که حالت های میانه در سنین بین جوانی و پیری در اتصال دندانها پدیدار می گردد که از روی آن میتوان سن تقریبی را تخمین زد ( ش 48 و 49 و 50 )ادامه:تغییرات امتداد ثنایای یک قوس نسبت به سطح میانه فک بر حسب سن : این امتداد بر حسب سن تغییرپذیر می باشد بدین معنی که در موقع جوانی قسمت هایی از دندان که در داخل حفره های دندانی قرار گرفته اند و در سنین پیری بر عکس قسمت های آزاد دندان به همدیگر نزدیک می شوند یا به طور خلاصه هنگام جوانی ریشه متقارب و در پیری تاجها متقارب می شوند.اختلاف بین ثنایای یک فک : بزرگی پیشها و میانها تقریبا یکسان است ولی گوشه ها کوچکتر می باشند ضمنا همانطور که رشد و نمو دندان از پیشها شروع می شود ساییدگی نیز از این دندان ها شرع می شود. جدار خارجی دندان چه از حیث ارتفاع و چه از حیث ضخامت از پیشها به گوشه ها کم می شود. در گوشه ها اختلاف سطح دو جدار جودان زیاد و خطوط بسیاری در سطح زبانی این دندان دیده می شود ضمنا جرم جودان آن کمتر از دندانهای دیگر است. اختلاف بین ثنایای دوفک : ثنایای فک بالا بزرگتر و بنابر این از نظر محیط کمی از ثنایای فک پایین جلوتر است. یک قسمت از سطح آزاد گوشه های فوقانی در نتیجه بزرگ بودن با دندانهای مخالف خود اصطکاک حاصل نکرده و در نتیجه ساییده نمی شود و باعث برجستگی قسمتی از سطح آزاد دندان می شود. جودان در ثنایای بالا عمیق تر و جرم آن کوچکتر است.اختلاف بین ثنای بالغ و ثنایای شیری : اشتباه بین ثنایای شیری و بالغ باعث تشخیص غلط سن می شود بطوریکه ممکن است کره یکساله را به عوض اسب شش ساله و کره دو ساله را به جای اسب 8 ساله فرض کرد. علائم چندی برای تشخیص دندان شیری و بالغ موجود است که مهمترین آنها عبارتند از شیار ، طوق و حجم دندان: در سطح لبی ثنایای شیری شیاری موجود نیست و حال آنکه در دندانهای بالغ این علامت کاملا هویدا است.(شکل 51) در دندانهای شیری طوق به زودی نمایان می گردد . از آن موقع به بعد طول دندان کم می شود. ثنایای شیری خیلی کوچکتر از بالغ است و چنانکه در روی قوس دندانی ، دندانهای بالغ و شیری با هم یافت شوند، تمییز آنها خیلی آسان می باشد. چون به خوبی هویداست که سطح آزاد دندانهای شیری کاملا ساییده شده در صورتیکه دندانهای بالغ دست نخورده می باشد. دندانهای شیری در اثر عدم یا مقدار کم سیمان دارای رنگ سفیدتر از دندانهای بالغ می باشد. عمق جودان در دندانهای شیری کمتر از دندان بالغ است و نیز حفره داخلی به زودی از عاج ثانوی که به رنگ زرد قهوه ای است پر می شود. ریشه دندانهای شیری به شکل هرمی است که در روی سطوح ان شیارهایی دیده می شود و ضمنا تغییراتی که از نظر شکل در روی سطح آزاد ثنایای بالغ دیده می شود. در ثنایای شیری یافت نمی شود. بنابر آنچه گفته شد، شیار، طوق، سفیدی، بزرگی عمق جودان، رنگ عاج ثانوی حفره داخلی، وضع ریشه و سطح آزاد دندان باعث تشخیص دندانهای شیری و بالغ از یکدیگر می شود. « انیاب » از روی فرمول دندانی مشاهده می شود که اسب در هر فک دارای دو دندان انیاب می باشد و مادیان انیاب ندارد. معذالک خیلی به ندرت ،انیاب در مادیان نیز دیده شده است اما هیچگاه به بزرگی دندان انیاب نمی رسد. سابقا وجود آنرا در مادیان به غلط علامت نازایی می دانستند. اخته کردن اسبها در رشد و نمو انیاب تاثیری ندارد و انیاب فک پایین به ثنایا نزدیکتر می باشند تا در فک بالا ( ش 49 ) و از روی این علامت شناختن دو فک در موقعیکه حتی فقط دو قوس دندانی موجود باشد خیلی ساده و آسان است. دندانهای انیاب هیچگاه با یکدیگر اصطکاک پیدا نمی کنند. رویش و اندازه رشد آنها تا حدی به شناسایی سن اسب کمک میکند. دندانهای انیاب در فک بالا و پایین کاملا متشابه می باشند جز آنکه طول و تیزی انیاب فک بالا بطور نامحسوسی کوچکتر از دندانهای فک پایین می باشد. در دندانهای شیری، انیاب وجود ندارد فقط روی فک اسبها ممکن است اثری از آن مشاهده شود.(شکل 52)« علایم سن ( اسب ) » برای سهولت شناسایی سن ، دوره زندگانی اسب را به هفت دوره به شرح زیر تقسیم کرده اند.1 - دوره رویش ثنایای شیری.2- دوره سایش و تراش ثنایای شیری.3 - دوره رویش ثنایای بالغ.4 - دوره سایش و تراش ثنایای بالغ.5 - دوره مدور شدن سطح آزاد ثنایای پایین و ترتش ثنایای بالا.6 - دوره سه گوشه شدن سطوح سایش ثنایا و تراز شدن آنها.7 - دوره دو گوشه شدن سطوح سایش ثنایا. 1 - دوره رویش ثنایای شیری این دوره از آغاز تولد تا سن 12 ماهگی را نشان می دهد. معمولا در موقع تولد دندانهای پیش در دهان موجود هستند ولی، در نتیجه کوچک بودن فک برای آنکه هر دو بتوانند در جلو واقع شوند، کمی مورب در پهلوی یکدیگر قرار گرفته اند. ( ش 53 ) گاهی لبه جلویی سطح آزاد آنها مشاهده می شود و زمانی تمام دندان از لثه پوشیده می باشد ولی برآمدگی آنها در دهان مشاهده می شود و در هر حال پیشها در 15 روزه اول کاملا ظاهر می شوند. در 30 یا 40 روزگی میانی ها ظاهر می گردند و در دو ماهگی با رشد مناسبی در دهان دیده می شوند. ( ش 54 )گوشه ها خیلی به تانی خارج می شوند ( ش 55 ) در سن هفت ماهگی اولین علامت خارج شدن آنها ظاهر می شود. در 9 ماهگی جدار جلویی آنها با یکدیگر تماس حاصل می کند بطوریکه اگر دو لب را از یکدیگر باز کرده و از نیم رخ نگاه کنند فضای مثلثی شکل در بین آنها دیده می شود. بالاخره گوشه ها در یکسالگی با یکدیگر اصطکاک حاصل می کنند ( ش 56 ). علایم تکمیلی : سه دندان آسیای شیری چنانکه در موقع تولد در دهان دیده نشوند در دو یا سومین هفته زندگی ظاهر می شوند. رویش آسیای سوم کمی کندتر می باشد. اولین نشانه خروج چهارمین آسیا یا اولین آسیای عقب در سن 9 ماهگی ظاهر و در یکسالگی با سه دندان آسیای شیری هم سطح می شود بدون آنکه هیچ نوع سایش وجود داشته باشد. این حالت بهترین علامت برای شناسایی کره یکساله می باشد. ( ش 57 ) با ذکر آنچه گفته شد رویش دندانهای شیری بشرح زیر خلاصه می شود .ظهور پیش ها در ...... . - 6 - 15 روزه گی .ظهور میانی ها در 30 - 40 روزگی .ظهور گوشه ها در 7 ماهگی .ظهور دندانهای آسیای شیری در ...... . - 14 - 21 روزه گی .ظهور چهارمین آسیا در ...... 9 ماهگی .هم سطح شدن چهارمین آسیا یا آسیاهای شیری بدون سائیدگی در 12 ماهگی .ادامه:2 - دوره سایش و تراش ثنایای شیری دوره تراش ثنایای شیری از 12 ماهگی شروع و در دو سالگی خاتمه پیدا می کند . معمولا در دو ماهگی سطح آزاد پیش ها از جدار جلوئی جودان شروع به سائیده شدن میکند . بین دو تا شش ماهگی بتدریج رشد و نمو پیش ها و میانی ها زیاد شده و در سن شش ماهگی دندانها در دهان کاملا واضح می شوند. در سن یکسالگی پیش ها تراشیده می شوند . سائیده شدن میانیها و گوشه ها به ترتیب از 4 ماهگی و 15 ماهگی شروع و در سن 15 ماهگی و 24 ماهگی تراشیده می شوند .علائم تکمیلی : پنجمین دندان آسیا یا دومین آسیای عقبی در 18 ماهگی در دهان ظاهر می شود و در آخر سال دوم با سایر دندانهای آسیا هم سطح می شوند. این حالت بهترین علامت برای تشخیص کره یکساله از دو ساله می باشد . ( ش 59 ) برآمدگیهائی که در روی دندان واقع است نشان می دهد که باستثناء گوشه داخلی بقیه دندان کاملا دست نخورده می باشد. چنانکه ثنایای شیری را با ثنایای بالغ اشتباه کنند کره یکساله را اسب 5 ساله و کره دو ساله را اسب شش ساله فرض خواهند کرد. این اشتباهات مخصوصا در تاتوهای جنگلی که حالت کره گی را خیلی زود از دست می دهند رخ داده است . در حال عادی بیشترین کره های یکساله و دو ساله اشتباه می شوند در این حالت دندانهای آسیای چهارم برای کره های یکساله و آسیای پنجم برای کره های دو ساله بهترین علامت برای تشخیص سن می باشد . ( ش 57 و 56 ) غالبا تراش دندانهای ثنایا پیرو قانون فوق نبوده و در تاریخهای مختلف اتفاق می افتد . در اینصورت برای دانستن سن حقیقی بمقدار سائیده شدن گوشه ها متوسل می شوند. چنانچه گوشه ها دست نخورده باشد حیوان تقریبا یکساله و اگر تراشیده باشد ،دو ساله است . همچنین باید موقعی از سال را که کارشناس مشغول آزمایش است در نظر گرفت ، زیرا معمولا کره ها در بهار بدنیا می آیند بنابر این چنانچه دام در آخر بهار مورد امتحان قرار گیرد و در این هنگام گوشه ها دست نخورده یا مقدار جزئی از جدار جلوئی جودان سائیده شده باشد حیوان 14-15 ماه است و اگر در همین موقع گوشه ها کاملاتراشیده شده باشند و طوق ثنایا نمایان باشد اسب دو سال را تمام کرده است. گاهی دیده شده است که در اخر سال دوم با انکه شکل خارجی گوشه ها تغییر کرده است معذالک قسمتی از جدار عقبی جودان آنها دست نخورده مانده اند . ( ش 58 ) 3 - دوره رویش ثنایای بالغ ایندوره از 5/2 سالگی شروع و در 5 سالگی خاتمه می یابد . کمی بعد از 2 سالگی یا در دو سال و سه ماهگی لثه در مجاورت طوق دندان پائین می رود و رنگ آن تغییر کرده و تیره تر می شود و در 5/2 سالگی پیشهای بالغ در دهان ظاهر می شوند در این سن چنانکه دو لب را از یکدیگر جدا کرده و از جلو به دندانها نگاه کنند، حالت مخصوصی مشاهده می شود بدین معنی که پیشها، رشد خود را به نیمه رسانده اند و فضای خالی بین پیشهای فک بالا و پائین توجه را جلب می کنند . ( ش 60 ) بندرت ممکن است در این سن یکی از پیشهای شیری در دهان باقی مانده باشد ولی این امر با درنظر گرفتن دندان بالغ فک مخالف باعث اشتباه در سن نمیشود . در دو سال و نه ماهگی جدار جلوئی سطح آزاد پیش های بالا و پائین با یکدیگر تماس حاصل می کنند بدون آنکه هیچگونه علائم سائیدگی وجود داشته باشد. بعلاوه در این سن بین دو جدار عقبی پیشهای فک بالا و پائین فضای خالی موجود است . در سن 3 سالگی تماس کمی حاصل شده و جدار جلوئی و عقبی سطح آزاد دندان در یک سطح قرار می گیرند . بدون آنکه تمام سطح آزاد یکنواخت سائیده شده باشد بدین معنی که در دورتادور جودان هنوز قسمتهای دست نخورده یافت می شود . چنانچه سائیدگی در تمام سطح آزاد دندان مشاهده شود سن دام کمی بیش از 3 سال می باشد . با درنظر گرفتن قسمتهای گفته شده در سن 3 سالگی اشتباه تقریبا غیر ممکن است .( ش 62 و 61 ) تغییرات مذکور در بالا کمی پس از گذشتن سن سه سالگی در میانی ها نیز ظاهر و در 4 سالگی با سایرین هم سطح می شود و میانیها مخالف با یکدیگر تماس حاصل می کنند . همچنین گوشه های بالغ در 4/5 سالگی در دهان دیده شده و در سن 5 سالگی با سایرین هم سطح می شوند و میانیهای مخالف با یکدیگر تماس حاصل می کنند .( ش 64 ) همچنین در سن 4/5 سالگی در دهان دیده شده و در سن 5 سالگی با سایرین هم سطح می شوند .( ش 65 ) در این سن غالبا گوشه ها فقط بوسیله دو جدار جلو تماس حاصل می کنند بطوریکه اگر دو لب را از یکدیگر جدا کرده و از نیم رخ مشاهده نمایند فضای مثلث شکلی در بین گوشه های قوس بالا و پائین مشاهده می شود . علائم تکمیلی : در مدت رشد و نمو ثنایای بالغ تغییرات مهمی در دندانهای آسیا ظاهر می گردد . بدین معنی که بتدریج دندانهای آسیای بال جانشین آسیاهای شیری می شوند . در 5/2 سالگی با پدید آمدن یشهای بالغ اولین و دومین دندان آسیای شیری افتاده و جانشین آنها در دهان دیده می شود گاهی آسیای دوم کمی زودتر از آسای اول هویدا میشود. ( ش 66 ) زمانی تاج یکی از آنها در دهان باقی می ماند ولی این حالت سطحی است بدینمعنی که چسبندگی مختصری آنرا به لثه نگاهداشته و با کوچکترین حرکتی از جای کنده می شود . در سه سالگی یعنی مقارن هم سطح شدن پیشهای بالغ ،این دو دندان آسیا نیز با دیگران هم سطح می باشند بطوریکه اگر دهان را بازکنند، هیچ فاصله ای بین دندانها آسیای فک بالا و پائین موجود نیست . اما سطح آزاد دندانهای آسیا دست نخورده بوده و برآمدگیهای دندانی موجود،و خود باعث تمیز انها از دندان های قدیمی است. در سن چهار سالگی یعنی هنگام هم سطح شدن میانیها دندانهای آسیای سوم و ششم در دهان ظاهر می شوند ( ش 67 ) و تقریبا در محاذات سایر دندانها قرار می گیرند . ظهور انیاب : در همین موقع یعنی در سن چهار سالگی دندانهای انیاب از لثه خارج شده در سن 5 سالگی طول آنها باندازه دندانهای ثنایا و تا سن 6-7 سالگی این دندانها برشد خود ادامه می دهند . خیلی بندرت اتفاق می افتد که ا نیاب دیرتر از 5/4 سالگی روئیده شوند در سن 5 سالگی که تمام دندانهای بالغ در دهان ظاهر می گردند و تقریبا هم سطح می باشند می گویند که ( دهان تخت شده است ) .4 - دوره سایش و تراش ثنایای بالغ فک پائین این دوره از شش سالگی شروع و در بیست سالگی خاتمه می یابد همانطور که گفته شد در بین تمام دام های اهلی ، اسب از نظر شناسائی سن دارای مزایای خاصی می باشد. بدین معنی که از سن پنج سالگی به بعد علائمی که عبارت از (تراش – تراز – ستاره دندانی – تغییر شکل سطح سایش) می باشند در روی سطح آزاد دندان ظاهر و باعث تشخیص سن می شوند و حال آنکه در سایر دامهای اهلی ، پس از رشد و نمو دندانهای بالغ علائم خیلی مشخص برای تعیین سم وجود ندارد . همانطور که رویش دندانها از پیشها و از جدار جلوئی آنها آغاز می گردد ، سائیدگی نیز از این جدار شروع و اولین دندانهائیکه تراشیده می شوند، پیشها می باشند . اصولا در حدود شش ماه پس از پیدایش دندانها در دهان دو جدار جلوئی دندانهای مقابل با یکدیگر تماس حاصل کرده و شش ماه بعد جدار عقب بیکدیگر می رسند . معمولا پیشها در سن شش سالگی ( ش 68 ) و میانیها در هفت سالگی ( ش 69 ) و گوشه ها در هفت سالگی ( ش 70 ) تراشیده می شوند . در سن شش سالگی خط سایش دور تا دور جودان گوشه را فرا گرفته و فقط قسمت کوچکی در مجاورت میانیها دست نخورده می باشد . مقدار سائیدگی در جدار جلوئی بیشتر از جدار عقبی و خود جودان عمیق است . مینای مرکزی پیشها بیضی شکل و بطرف عقب متمایل می گردد ، ریشه انیاب کامل نشده و در انتهای آزاد آن حالت تیزی نمایان است . چون تراش ثنایا همیشه یکنواخت نیست بدین مناسبت بیشتر اوقات برای اطمینان بیشتر وضعیت و مقدار سائیدگی گوشه ها را مورد استفاده قرار می دهند . در سن هفت سالگی دورتا دور جودان تراشیده شده و سطح سایش بطور کامل تشکیل شده است. مینای مرکزی در میانیها بطرف عقب متمایل شده و شکلش از حالت بیضی خارج می شود. دم چلچله که عبارت است از پیدایش برجستگی در کنار خارجی گوشه های بالا و بطرف سطح پائین دهان است در این سن ظاهر می گردد. ضمنا انتهای انیاب مانند سن شش سالگی تیز نیست در سن هشت سالگی ستاره دندانی در بین مینای مرکزی و جدار جلوئی ظاهر شده و در ده سالگی اینحالت در میانی ها و گوشه ها مشاهده می گردد .باز هم ادامه:5 - دوره مدور شدن سطوح آزاد ثنایای پائین و تراش ثنایای بالا این دوره از 9 سالگی شروع و به 13 سالگی خاتمه می یابد. معمولا سطح سایش یا سطح آزاد ثنایا هیچگاه مدور نمی شود. وقتیکه جدار عقبی سطح آزاد دندان تشکیل قوسی را دهد که به نیم دایره نزدیک باشد گویند دندان مدور است. در این وضعیت قطرهای عرضی و طولی سطح سایش تقریبا برابر می شوند. اصولا پیشها در 9 سالگی ( ش 71 ) و میانیها در 10 سالگی ( ش 72 و 73 ) و گوشه ها در 12-11 سالگی ( ش 74. 75، 76 ) مدور می شوند. تراش ثنایای بالا از پیشها به گوشه ها به ترتیب در 9، 10، 11، 12 سالگی حاصل می شود. از سن 8 سالگی به بعد علامت فوق العاده مشخص که بتوان سن دام را بدون اشتباه معین نمود موجود نیست، اصولا در این دوره میناهای مرکزی ابتدا مثلثی شکل و بتدریج مدور شده و هر چه بیشتر به طرف جدار عقبی متمایل می شوند. ستاره دندانی کوتاه و ضخیم شده و مرکز دندان را اشغال می کند. بدیهی است که این تغییرات از پیشها شروع و به گوشه ها خاتمه می یابد. در 10 سالگی شیاری به شکل شکاف در قسمت بالای گوشه فوقانی مشاهده می شود. در 12-11 سالگی عرض گوشه های پایین در مجاورت لثه با سطح آزاد دندان برابر می شود. از 11 سالگی به بعد گوشه ها و میانیهای فک بالا نسبت به یکدیگر از طرف ریشه متباعد شده و در قسمت تاج بین آنها فضای مثلثی شکلی که قاعده اش به طرف بالا و نوک ان به طرف پایین است بوجود می آید.در 12 سالگی دندانهای انیاب از رسوبی ( Tartre ) پوشیده شده و انتهای آزاد آنها کاملا کند می باشد. قوس دندانی از حالت نیم دایره خارج و به طرف خط مستقیم متمایل می گردد اتصال دو قوس نیز از حالت گاز انبری خارج شده و به شکل تخم مرغی در می آید. مینای مرکزی از شکل مثلثی خارج و مدور شده و به طرف عقب متمایل می شود. ستاره دندانی از حالت خطی خارج شده و به طرف وسط دندان کشیده می شود.6- دوره سه گوشه شدن و تراز ثنایا موقعیکه قطر از جلو به عقب سطح آزاد دندان بزرگتر از قطر عرضی شود گویند که دندان سه گوشه ای شده است. در 13 تا 14 سالگی علامت دم چلچله شبیه به آنچه که در هفت سالگی ذکر شد در گوشه های فک بالا مشاهده می شود. اما این علامت مانند سن 7 سالگی کاملا مشخص نیست. تمام ثنایای فک پایین تراز شده و ستاره دندانی در تمام دندانها ظاهر و مرکز سطح آزاد آنها را اشغال نموده است. در سن 13 سالگی سه گوشه شدن، در پیشها شروع می شود. ( ش 77 ) در 14 سالگی پیشها ( ش 78 ) و در 15 سالگی میانیها ( ش 79 ) و در 17-16 سالگی گوشه ها نیز سه گوشه ای می شوند. ( ش 80 ) ضمنا اتصال، دو قوس بتدریج به طرف جلو کشیده شده و قوس دندانی جمع و بیشتر از دوره پنجم به خط مستقیم نزدیک شده است. در دوره ششم و دوره هفتم اشتباهاتی ممکن است روی دهد، چه خیلی اتفاق افتاده است که سطح آزاد دندانهای اسبهاییکه دارای یک سن می باشند یکنواخت نبوده و اختلافاتی در آنها وجود داشته است. ( ش 81 و 82 ).- دوره دو گوشه شدن موقعی می گویند که سطح دندان دوگوشه شده است که مثلث پدید آمده به طرف عقب کشیده شود و خط جلو به عقب بزرگتر از خط عرضی باشد. این حالت در 18 سالگی در پیشها ( ش 83 ) در 19 سالگی در میانیها ( ش 84 ) و در 20-21 سالگی در گوشه ها ( ش 85 و 86 ) دیده می شود. در این دوره تاجها نسبت به یکدیگر خیلی متقارب و تقریبا در امتداد فک قرار می گیرند بدین مناسبت اتصال دو قوس زاویه حاده ای را تشکیل داده و باعث می شود که لبها نتوانند دهان را خوب ببندندکه در نتیجه آب دهان جاری می گردد. قوس دندانی به خط مستقیم خیلی نزدیکتر از دوره ششم می شود. از این سن به بعد دو شاخه نازک و برنده شده و در وسط بینی فرورفتگی پدیدار می شود. بتدریج دندانها یا خیلی طویل یا آنکه خیلی کوتاه می گردند و به محاذات لثه می رسند. مینای پوششی ابتدا در عقب و سپس در جلو دندان از بین می رود. ( ش 85 و 86 ). *** *** در پیش گفته شد که( سیدنی گالوین) سن اسب را از روی شیار شکافی شکل حاصله در گوشه های فک بالا تا 30سالگی معین کرده است. این حالت برای اولین مرتبه بعد از سن 10 سالگی در مجاورت لثه گوشه فوقانی ظاهر می شود. در این هنگام عمق لانه دندانی کوچک شده و طول دندان نسبت به دوره های قبل اضافه می شود. بدین معنی که رشد و نمو دندان زیادتر از مقدار سایش می شود. در اثر سایش دائم شیار بتدریج پایین آمده و بعقیده اویازده سال وقت لازمست که به محاذات سطح آزاد دندان برسد. وجود شیار و وضعیت ویژه آن مخصوصا در سالهای آخر عمر که نشانه مشخص دیگری برای شناسایی سن وجود ندارد ارزش فراوانی را حائز است. از روی این علامت، شناسایی سن بین 10 و 11 سالگی خیلی دشوار و بایستی کارشناس، خیلی مجرب و کارآزموده بوده و در این زمینه تجربیات فراوانی داشته باشد. اما برعکس سن های 20، 25 و 30 سالگی را می توان به خوبی از روی آن تمییز داد. در هر حال این شیار در سن 10 سالگی فقط در مجاورت لثه دیده شده و بتدریج پایین می آیدو در سن 15 سالگی تقریبا به نیمه دندان می رسد و در 21 سالگی در تمام طول سطح لبی مشاهده می شود از این تاریخ به بعد در اثر نمو دائمی دندان و سایش آن در سطح آزادش شیار بتدریج از طرف بالا محو شده بطوریکه قسمتهای بالای دندان صاف و صیقلی می گردد. این حالت ادامه دارد تا سن 30 سالگی که در این موقع تقریبا در روی تمام دندان شیار زائل می شود و فقط قسمت کوچکی از آن در مجاورت سطح سایش موجود است. ( ش 87 ) سن اسب را در 11 سالگی و ( ش 88 ) در 15 سالگی و اشکال ( 89 و 90 و 91 ) به ترتیب سن اسب را در 21 و 25 و 30 سالگی نشان می دهد. بنابر آنچه گفته شد شناسایی سن اسب تا 8 سالگی آسان است از 8 سالگی تا 13 سالگی ممکن است اشتباهی از یک تا دو سال روی دهد از سیرده سالگی به بعد اشتباه زیادتر است بدین مناسبت است که بعد از 15 سالگی بذکر اسب پیر یا خیلی پیر اکتفا می نمایند. نامنظم بودن دندانها و بیماری تیک و تقلباتی که بوسیله دلالان ذی نفع ممکن است به عمل آید غالبا عمل کارشناس را از نظر شناسایی سن مشکل می کنند.غیر طبیعی بودن دندانها غیر طبیعی بودن دندانها را می توان به طریق پایین خلاصه نمود:1- تغییرات تاریخ رویش دندان : حدس زده اند که گاهی ممکن است در اثر تغذیه غیر کافی مخصوصا در مادیانهای آبستن و دام های مفلوک، رویش دندانها تاخیر افتد یا آنکه در اثر عوامل دیگری دندان زودتر از موقع طبیعی از لثه خارج شود. این حالات خیلی کم دیده شده و میتوان گفت که تاریخ رویش دندانهای بالغ در اسب خیلی بندرت ممکن است تغییر کند.2 - غیر طبیعی بودن تعداد دندانها : دندانها ممکن است زیاد و یا کمتر از تعداد طبیعی باشند. دندانهای اضافی فقط در دندانهای بالغ دیده می شود . این دندانها ممکن است در ردیف سایرین و یا پشت سر هم قرار گرفته باشند. در صورت اول تشخیص مشکل خواهد بود. ممکن است پیشها و یا میانیها و یا گوشه ها مضاعف روییده شوند. در یک حالت قوس دندانی بطور مضاعف دیده شده است. دندانهای اضافی غالبا دندانهای شیری هستند که در محل خود باقیمانده یا از طوق شکسته شده اند و یا در حقیقت دندانهای اضافی هستند که روئیده اند. در هر صورت وجود دندان اضافی باعث ایجاد تغییراتی در طرز ساییده شدن دندان می گردد و در نتیجه شناسایی سن را مشکل می سازد. کم بودن دندان در ثنایای شیری و بالغ ممکن است دیده شود چنانکه دندان شیری موجود نباشد، ممکن است دندان بالغ روییده شده قوس دندانی را کامل گرداند ویا آنکه استقامت دندان شیری باعث شود که دندان بالغ روییده نشود. کوچکی و یا نقصان دندان باعث می شود که قوس دندان کوچک شده، سایش سریع تر گشته و در نتیجه شناسایی سن مشکل شود. هنگامیکه روی قوس دندانی، دو دندان ثنایا بطور مضاعف موجود باشد غالبا بیکدیگر چسبیده و بنظر یکی می آیند. در اینصورت وجود دو جودان در یک دندان باعث هدایت کارشناس می شود. این علامت دلیل کافی برای دوتا بودن دندان نیست چه بسا دندان واحد با دو جودان مشاهده شده است. گاهی دندان در آرواره مانده و به جهاتی نتوانسته است خارج شود. در اینصورت فقط عکس برداری وجود آنرا ظاهر می سازد. انیاب طبیعتا در مادیان موجود نیست ولی دراسب بندرت ممکن است که در یک فک وجود نداشته و یا انکه در دو قوس دندانی منحصر به یک عدد گردد. چنانکه یکی از دندانهای آسیا در نیاید دندان مخالف بیش از حد معمول به رشد خود ادامه داده و باعث زخم کردن آرواره مقابل می شود.3 - غیر طبیعی بودن شکل و ساختمان دندان : بندرت دیده شده است که ساختمان دندان از لحاظ شکل یکنواخت نباشد گاهی عمق جودان زیادتر از حد طبیعی شده و یا آنکه ضخامت جرم مرکزی کم می باشد. در اینصورت عمل تراش بتعویق می افتد. این حالت را بج گویند. ( ش 92 ). بر عکس برخی اوقات ملاحظه می شود که ضخامت مینای مرکزی زیاد بوده و یا آنکه دندان سخت تر از حالت معمولی است، در نتیجه سایش سطح آزاد به کندی انجام می گیرد. در این صورت عمل تراز دیرتر از زمان طبیعی حاصل می شود. این حالت را بج مجازی می گویند.( ش 93 ) بج معمولا از سن شش سالگی تشخیص داده می شود. در اینصورت پایه شناسایی سن را سطح آزاد دندانها و علائم دیگر قرار می دهند.برای مثال، اسبی که علامت دم چلچله که مشخصه سن 7 سالگی است در او ظاهر شده باشد و حال آنکه پیش ها تراشیده نشده باشند بج می باشد.برای بج بودن ثنایای فک بالا، چندان اهمیتی قائل نمی شوند و همچنین اسبی که سطح دندانی آن سه گوشه شده ولی هنوز تراز نشده اند بج مجازی می باشد و سن آن کمتر از 13 سال نیست و بر حسب سه گوشه بودن پیشها، میانیها و یا گوشه ها سن دام 14 و 15 و یا 17-16 ساله است.بج مجازی ثنایای فک بالا در شناسایی سن چندان موثر نمی باشد. 4 - غیر طبیعی بودن استحکام و دوام دندان استحکام دندانهای اسب کمتر تغییر کرده و باعث گمراه شدن کارشناس میشوند. اصولا طول دندانها از لثه به بعد ثابت بوده، پیشها به درازای هجده و میانیها پانزده و گوشه ها سیزده میلیمتر می باشد ثنایای بالا چند میلیمتر از ثنایای فک پایین بلندتر است. ضمنا سطح داخلی هر دندان از سطح خارجی آن کمی کوتاهتر می باشد. از طرفی نمو و سایش سالیانه مساوی و در حدود سه میلیمتر می باشد و همین امر باعث می شود که طول دندان همواره ثابت بماند. حال چنانکه دندان از حال طبیعی سست تر باشد سایش سالیانه زیادتر از معمول بوده در نتیجه طول دندان کم شده و سطح آزاد دندان اسب را پیرتر از سن حقیقی نشان می دهد. در این مورد سن دام را با مقایسه به سطح آزاد و طول دندانش باید تصحیح نمود. برای مثال چنانکه سطح آزاد پیشها، سن اسب را سیزده ساله نمایش دهد و حال آنکه طولش در ازاء هجده میلی متر فقط نه میلی متر باشد سن اسب را باید سه سال جوانتر فرض کرد و بدین طریق اسب ده ساله است. برعکس اگر دندان سخت باشد رشد سالیانه زیادتر از مقدار سایش شده و در نتیجه بطول دندان اضافه می شود. در این مورد سطح آزاد دندان، دام را جوان تر از سن حقیقی نمایش می دهد. در این حال نیز با در نظر گرفتن درازا و سطح آزاد دندان، سن را تصحیح می نماید. مثلا اسبی که از روی سطح آزاد دندانها دوازده ساله و طول پیشهایش سی میلیمتر یعنی دوازده میلیمتر زیادتر از رشد طبیعی باشد سن تقریبی دام را باید شانزده ساله فرض کرد. گفته شده است که سختی دندانها در نژادهای اصیل از اسبهای معمولی زیادتر و در نتیجه از سن 8 سالگی به بعد حیوان خود را یکی دو سال جوانتر نمایش می دهد.5 - غیر طبیعی بودن سطح میانی دو قوس دندان دو فک بالا و پایین تقریبا از حیث طول مساوی و در وضع طبیعی ، دندانهای قوس بالا، ثنایای قوس پایین را پوشانیده و کمی از آن می گزرد. از طرفی چون فک پایین دارای قدرتی است که می تواند از جلو به عقب و از طرفی به طرف دیگر حرکت کند سطوح آزاد دندانها بطور یکنواخت ساییده شده و در نتیجه این عمل، سطح میانی دو قوس دندان روی محور دهان منطبق می باشد. گاهی در اثر عادت حیوان به جویدن علوفه با یکطرف دهان، سایش دندانهای مربوطه زیادتر و در نتیجه سطح میانی به آنطرف متمایل می گردد. زمانی این سطح در اثر اختلالاتیکه در حرکت فک پایین دست می دهد از عقب به جلو و به طرف پایین یا بر عکس به طرف بالا متمایل می شود. در حالت اول جدار عقبی ثنایای بالا و جدار جلویی ثنایای پایین بیشتر از حد معمول ساییده شده و جدار جلویی ثنایای بالا بیش از اندازه رشد و نمو کرده و تولید حالتی را می کند که به منقار طوطی معروف است. ( ش 94 ) برعکس در صورتیکه جدار جلویی ثنایای پایین بیشتر از حد معمولیرشد کند، وضعیتی در اتصال دو قوس دندانی مشاهده می شود که به اسم منقار طوطی معکوس معروف است. ( ش 95 ) گاهی انحراف سطح میانی دو قوس از محور دهان در اثر کوتاه بودن فک پایین یا بالا می باشد که در این دو حال نیز منقار طوطی و منقار طوطی معکوس دیده خواهد شد. تمام این حالات باعث تغییرات غیر طبیعی در سطح آزاد دندان می شود که در نتیجه عمل شناسایی سن اسب را مشکل می سازد. و آخرین بخش:6 - ساییده شدن غیر طبیعی دندان در اثر تیک کلیه حرکات و عادات زشت حیوان را تیک می گویند. مثلا ، تیک خرسی و آن موقعی است که اسب دائما به خود حرکات طرفی می دهد و تیک جوندگان وقتیکه دام تماما اشیاء و لولزم از قبیل دیوار، دهنه و غیره را گاز بگیرد. هنگامیکه تنها به ذکر کلمه تیک اکتفا کنند منظور این است که این دام عادت زشت هوا بلعیدن را دارد. این بلعیدن هوا گاهی به قدری زیاد است که باعث ایجاد نفخ شکم می شود. اسب در دو وضعیت می تواند هوا را بلع نماید. بدون اتکاء و با اتکاء. در حالت اول حیوان گردن خود را مانند قو جمع کرده و مقداری هوا بلع می نماید. از بلع شدن هوا صدایی ایجاد می شود که سابقا آنرا به غلط سکسکه یا آرق فرض می کردند. در حالت دوم برای سهولت عمل حیوان انتهای سر و یا دندانها را به محلی تکیه داده و هوا را بلع می کند. بر حسب وضعیت تکیه دادن دندانها آثار چندی ظاهر می شود که عموما باعث اشکال در شناسایی سن می گردد. ( ش 96 و 97 ). گاهی حیوان دندانها را رویهم قرار داده . سطح پیشهای بالا و یا پیشهای پایین و یا تواما هر دو را به دیواره آخور و یا محل دیگری تکیه می دهد. در اینصورت بدیهی است که جدار جلویی دندانهای مربوطه بیش از اندازه ساییده می شود. این ساییدگی بتدریج زیاد شده تا انجا که ممکن است سطح خارجی دندان از بین رفته و جودان از جلو نمایان گردد. فشاریکه حیوان به دندانها وارد می آورد گاهی به اندازه ای شدید است که باعث شکستن و یا چرخش دندان می گردد . زمانی حیوان یکطرف دندانها را به تکیه گاه قرار داده در نتیجه میانیها و گوشه های مربوطه بیش از طرف دیگر سائیده می شود. بالاخره ممکن است حیوان شئی را در دهان وارد کرده و آنرا در عقب جدار دندانی و یا مابین دندانها گذارده و با تکیه دادن دندانها یا گاز گرفتن شئی هوا را بلع نماید بدیهی است که بر حسب وضعیت و حالات مختلف تکیه ، سائیدگی غیر طبیعی در قسمت های مختلف دندان پدیدار گردد و وضعیت سایش دندانها نشان می دهد که حیوان چگونه ورودی چه دندانی برای بلع هوا تکیه کرده است . موقعیکه سایش در روی تمام سطح دندانها یکنواخت باشد تعیین سن دشوار و حیوان پیرتر از سن حقیقی حود بنظر می رسد. چنانکه قسمتی از دندانها سائیده شده باشد لازمست که دندان را سالم فرض نموده و با کمک سایر علائم تکمیلی سن را معین نمود . گاهی با جدا کردن لبها مشاهده می شود که در اثر تیک تماس بعضی از ثنایا از بین رفته و برخی دیگر سالم و طبیعی در جای مانده اند در اینصورت از روی دندانهای سالم سن اسب را تعیین می کنند . همانطور که گفته شد بیماری تیک همیشه مستلزم سایش غیر طبیعی دندانها نیست چه در (تیک بدون اتکاء ) دندانها سالم خواهند بود و از طرفی ممکن است علل دیگری غیر از بیماری تیک سبب سایش غیر طبیعی گردد بنابر این برای پی بردن به بیماری باید دام را در حال بلعیدن هوا مشاهده کرد . پی بردن به این بیماری علاوه بر آنکه باعث رفع اشتباه در شناسائی سن می شود از نظر دامپزشکی مهم است چون در بعضی از کشورها قوانین خاصی در خرید و فروش این قبیل دامها موجود است .7 - تقلبات بمنظور تغییر سن : از نظر اقتصادی اسب در سن 5 یا 6 سالگی بالا ترین قیمت را دارا می باشد، یعنی موقعی که تمام دندانهای شیری بدندانهای بالغ تبدیل شده اند ، بدین مناسبت ممکن است بعضی از فروشندگان بخیال پیر کردن یا جوان نمودن دام خود بیفتند این عمل غیر قانونی و غیر وجدانی است و بایستی کارشناس طرقی را که این اشخاص مورد استفاده قرار میدهند بداند تا بموقع بتواند تقلب را کشف کند .- برای پیر کردن : برای پیرتر نشان دادن حیوان یک طریقه بیش نیست و آن عبارت است از کشیدن دندانهای شیری قبل از موقع. چنانکه گوشه های شیری اسب چهار ساله را از جا درآورند او 5/4 سال بنظر می رسد بعلاوه رویش گوشه های بالغ چند ماهی بجلو می افتد . در چنین موردی اگر کشیدن دندان جدید باشد جای آن متورم و حساس و اسب مانع آن می شود که کارشناس موضع را لمس نماید . ضمنا تغییرات سطح آزاد دندانهای مجاور با نبودن دندان وفق نمیدهد و نیز با چشم یا با دست ، دندان بالغ حس نمی شود و حال آنکه معمولا بعد از افتادن دندان شیری بطور طبیعی جدار جلوئی دندان بالغ نمایان است . بعلاوه در اثر کشیدن دندان شیری قوس دندانی پس از ثنایای بالغ نامنظم خواهند بود .(شکل 98)- برای جوان نمودن : برای جوان نمودن معمولا بطریق زیر عمل می کنند . غالب اوقات دندانهای اسبهای پیر خیلی طویل تر از حد معمول است . برای جوان نمودن ، بوسیله اره دندانها را کوتاه کرده و بطول طبیعی خود می رسانند . این عمل یاعث می شود که تکیه گاهائی ازمینا بپرد ، بعلاوه در موقعیکه دو لب را از یکدیگر باز می کنند دندانهای آسیا مانع می شود که ثنایای کوتاه شده روی یکدیگر قرار بگیرند در نتیجه فضای خالی مانند حالت تیک در بین ثنایا دیده می شود با این تفاوت که در تیک دندانهای سالم و طبیعی غالبا در مجاورت دندانهای سائیده شده دیده می شود . ضمنا سطح آزاد دندانهای کوتاه شده مانند حالت طبیعی صاف و صیقلی نیست . از همه بالاتر کوتاه کردن طول دندان نه فقط دام را جوان تر بنظر نمی آورد بلکه علائم سطح سایش ، آنرا پیر تر جلوه خواهد داد بطوریکه اگر 12 میلی متر از دندانها کسر نمایند دام دوازده ساله، بنظر شانزده ساله خواهد آمد .- حک جوان : بعضی از فروشندگان شکل جودان را در دندانهای تراشیده شده حک کرده و با مرکب چین اثر جرم را در عمق حفره نقش می نماینند . چنانکه مینای مرکزی هنوز موجود باشد کارشناس مجرب فورا متوجه خواهد شد که حیوان نمی تواند دارای دو جودان باشد. ( ش 99 )- عمیق کردن جودان : گاهی عامل به عمیق کردن جودان و برداشتن جرم آن اکتفا می کنند در اینصورت دندان وضعیت ثنایای ((بج)) را بخود گرفته و مانند آن حالت قضاوت می شود . موقعیکه جودان را در روی دندانهای تراز شده حک می کنند سطوح آزاد دندان که سه گوشه یا دو گوشه شده اند تقلب را فاش می سازد . ضمنا عدم مینای مرکزی در جودان مصنوعی باعث کشف حقیقت می شود .- از بین بردن علائم دم چلچله : بعضی از فروشندگان علامت دم چلچله را که در سن 7 سالگی ظاهر می شود بوسیله سوهان از بین می برند . این علامت نیز چون باید با سایر علائم تطبیق کند نمی تواند کارشناس را منحرف سازد .(شکل 99) بطور خلاصه برای پیر کردن ، دندانهای شیری را قبل از موقع می کشند و برای جوان نشان دادن دندانها طول دندانها را کوتاه یا علامت دم چلچله ای را سوهان و یا روی دندانها جودانهای مصنوعی حک می کنند .

50 سال پیش آقای جک کیلبی از شرکت تگزاس اینسترومنت نخستین میکروچیپ را دنیا معرفی کرد.
تصویری که در بالا می بینید همان میکروچیپ است. امروز تاثیر این اختراع بر زندگی روزانه ما کاملا مشهود است از وسایل کوچک و بزرگ الکترونیکی گرفته تا میکروچیپ های بسیار کوچکی که برای ردیابی حیوانات در حال انقراض بر روی آنها نصب میشود.
شکی نیست که اختراع میکروچیپ انقلاب بزرگی در دنیای الکترونیک به وجود آورد.
میکروچیپ را به فارسی ریزتراشه مینامند و نام دیگر آن IC است. که مخففintegrated circuit است.
در 12 سپتامبر 1958 جک کیلبی موفق شد کار نخستین میکروچیپ را به صورت عملی نشان دهد. و به خاطر این موفقیت جایزه نوبل در رشته فیزیک به آقای کیلبی تعلق گرفت.
میکروچیپ - سیستم شناسایی الکترونیکی جانداران
با توجه به پيشرفت علوم در جهان ، سيستم هاي نوين جايگزين روشهاي قديمي و سنتي گرديده و راندمان و بهره وري نيز بهمان ميزان توسعه مي يابد. استفاده از طرح شناسايي دام به روش مرسوم در جهان نيز در پيشبرد اهداف ملي ، اجتماعي ، بهداشتي ، صنعتي و اقتصادي جايگاه خاص خود را در جوامع امروزي پيدا كرده است. جمعيت دامي كشور اعم از كوچك و بزرگ و صنايع وابسته ، نظير ديگر صنايع مطرح در جامعه ، نيازمند داشتن تجهيزات اتومكانيكي و رايانه اي است و با پيدايش سيستم هاي اتوماتيك و سيستم اطلاعاتي غير قابل تغيير و واقعي و مؤثر ، بتدريج شرايط و اوضاع مطلوبتري را در اين زمينه بوجود خواهد آورد. بطور مثال در حال حاضر روشهاي اطلاعاتي علمي ، شناسايي كامل و دقيق از اين جمعيت دامي مستلزم جمع آوري آمار ، پلاكهاي الصاقي ، خالكوبي و ثبت دستي با تفسيرهاي نظري و فردي است كه نشان داده است هميشه معايب فراواني را با درصدهاي بالايي از خطا و اشتباهات دارا بوده ، اينجا است كه سيستم هاي نوين كاربرد خود را نشان داده و معتبرترين سيستم در جهان ، استفاده از روش شناسايي الكترونيكي و تكنولوژي ريز تراشه ها ( ميكروچيپ ) معرفي گرديده است. اين فن آوري به كمك مديران و صاحبان صنايع و دام اعم از بخش دولتي و خصوصي آمده و كاملترين اطلاعات را از وضعيت جوامع دامي در اختيار آنان قرار مي دهند نظير آگاهي از منشاء بيماريها ، كنترل و ريشه كني بيماريها نظير شيوع جنون گاوي يا تب برفكي و كنترل ضايعات و تاثيرات بيماريها در جوامع انساني از مؤثرترين كمك بحساب مي آيد. بطور كلي با بهره از اين سيستم ، وضعيت دامها از زمان تولد تا انتهاي عمر جاندار مشخص و معلوم گشته و بسرعت قابل شناسايي و در نهايت امكان ابراز نظر و تفسير حقيقي و راستين ميسر خواهد بود. اين روش در كليه موجودات اعم از بزرگ و كوچك نظير اسب ، گاو ، گوسفند ، طيور، آبزيان ، حيوانات آزمايشگاهي ، حيوانات خانگي ، حيوانات باغ وحش و بالاخره طبيعت وحش نيز كاربرد دارد. اجراي اين طرح با استفاده از آخرين تكنولوژي ، نه تنها دست آورد جديدي در كشور محسوب مي گردد بلكه بعنوان اطلاعات پايه اي و مرجع ، در تحقق و ساماندهي اهداف مسئولين اجرايي كشور ، برنامه ريزان ، محققان ، توليدكنندگان و سرمايه گذاران نقش بسزايي را ايفا مي نمايد.
با پيدايش تكنولوژي شناسايي توسط فركانس راديويي ، سيستم هاي شناسايي قديمي نظير ثبت دستي , نشانه گذاري و باركدها منسوخ مي گردند. تصور كنيد كه وارد فروشگاهي شده و كالاي مورد نظر خود را از قفسه فروشگاه برداشته و بدون ايستادن و انتظار جهت پرداخت وجه كالا , براحتي از درب فروشگاه خارج ميشويد در اصل پس از خروج از فروشگاه بطور اتوماتيك وجه كالا از حساب بانكي شما كسر شده و از طرفي ديگر بطور اتوماتيك , كالاي خريداري شده از آمار فروشگاه كسر مي گردد . آري دقيقاً اين روش توسط تكنولوژي فركانس راديويي امكانپذير مي گردد . از كاربرد اين سيستم مي توان به صدها مورد اشاره نمود كه در حيطه جانداران , شناسايي توسط اين سيستم مزيتهاي برتري نسبت به ساير روشهاي شناسايي در بر خواهد داشت. شناسايي دقيق جانداران در هر منطقه و صنعتي به عنوان اساس و پايه اصول مديريتي مطرح مي گردد و با توجه به اين اطلاعات ، برنامه ريزي هاي اختصاصي اعمال مي گردد. در حال حاضر و در محدوده امور دام و دامپزشكي و انجمن هاي مختلف نظير حمايت از حيوانات فعاليت گسترده اي اعمال شده بطوريكه در سال 2001 ميلادي مطابق گزارش كميته بين المللي ثبت حيوانات از طريق آزمايشات اختصاصي بر روي اين سيستم , منجر به صدور و انتشار تائيديه هاي قانوني شده است. همچنين در سال ١٩٩٦ ميلادی سازمان غذا و داروی ايالت متحده آمريكا- FDA تائيديه استفاده از ميكروچيپ قابل تزريق را در جانداران صادر كرده و در همان سال نيز سازمان USDA استاندارد اختصاصی محل كاشت ميكروچيپ در هر جاندار را تعيين نمود. در سال ٢٠٠١ ميلادی نيز كميته بين المللی ثبت حيوانات پس از آزمايشات اختصاصی، تائيديه قانونی استفاده از اين سيستم را اعلام نمودند. همچنين ميكروچيپ ها تحت استاندارد های جهانی ٩٠٠١ ISO طراحی و ساخته می شوند. در ايران نيز در سال ١٣٨٢ سازمان دامپزشكی كشور پس از بررسی و مطالعه اين تكنولوژی، بر اساس طرح جامع آقای دكتر جليلزاده، تائيديه علمی و فنی را اعلام نمود.

میكروچیپ به اندازه یك دانه برنج بوده كه عاری از هر گونه منبع الكتریكی می باشد . میكروچیپ در زیر پوست جاندار كاشته می شود . بطوری كه این عمل كاشت نظیر واكسیناسیون بوده و بسیار ساده و بدون درد انجام می پذیرد . هر میكروچیپ دارای یك كد اختصاصی بوده كه در زمان ساخت توسط اشعه لیزر طراحی می گردد . این كدها غیر قابل تغییر و یا جایگزینی بوده و در تمام مراحل حیات جاندار به عنوان عامل دقیق شناسایی استفاده می شود . میكروچیپ در داخل محفظه شیشه ای كه قابلیت تطابق با بافت زنده موجود را دارد قرار می گیرد . این محفظه از ایجاد واكنش های ایمنی جاندار جلوگیری می نماید لذا میكروچیپ تا انتهای عمر جاندار در بدن بدون هیچ گونه عارضه ای باقی می ماند . دستگاه بازخوان ، میكروچیپ را توسط امواج رادیویی فعال نموده و امواج برگشتی به دستگاه ، كد اختصاصی میكروچیپ را تعیین می نماید.

اساس تكنولوژي
اساس سيستم شناسايي الكترونيكي ترووان شامل دو بخش اصلي ذيل و بانك اطلاعاتي مي باشد:
- ميكروچيپ
- دستگاه بازخوان
ميكروچيپ: جهت فرآيند شناسايي ، ميكروچيپ در محل خاصي از بدن موجود تعبيه ميشود بطوريكه اين ميكروچيپ عاري از باطري يا هر گونه منبع نيرو بوده و بطوري طراحي گرديده است كه در بافت زنده و حتي محيطهاي نامساعد محفوظ باقي مي ماند.
: هر میکروچیپ شامل اجزا زير مي باشد:
- ميكروچيپ
- آنتن فنري
- محفظه شيشه اي

ميكروچيپ ها حاوي اطلاعات از قبل طراحي شده بوده و عمر نامحدودي دارند. ميكروچيپ ها نياز به تعمير نداشته و داراي اشكال مختلف بوده و با توجه به نوع كاربرد آنها ، بطور اختصاصي طراحي و مورد بهره برداري قرار مي گيرند. آنتن فنري ميكروچيپ در اين سيستم به عنوان عامل دريافت و ارسال امواج راديويي از دستگاه باز خوان عمل مي نمايد . ميكروچيپ با امواج راديويي دريافتي ، فعال و اطلاعات ميكروچيپ را جهت ارسال آماده مي سازد . محفظه شيشه اي نيز قابليت تطابق با بافت زنده موجود را دارا مي باشد بنابراين بدون هيچگونه عارضه اي ميكروچيپ در درون موجود زنده باقي و محفوط مي ماند.

دستگاه بازخوان: دستگاه هاي بازخوان توسط آنتنهاي خود ، ميكروچيپ را به روش الكترومغناطيسي فعال نموده و بر اساس سيگنالهاي برگشتي از ميكروچيپ ، كد اختصاصي يا اطلاعات ثبت شده را بازخواني مي نمايند . اين عمل در فاصله زماني بسيار كوتاه انجام مي پذيرد. انواع دستگاههاي بازخوان اعم از ثابت و متحرك طراحي و ساخته شده اند كه با توجه به نوع كاربرد آنها مورد استفاده قرار مي گيرند.

در حال حاضر این سیستم به طور وسیعی در كشورهای مختلف جهان نظیر آمریكای شمالی ، آمریكای جنوبی ، اروپا ، آسیا ، استرالیا ، اقیانوسیه ، آفریقا و خاور میانه استفاده می شود .
ميكروچيپ عاری از باطری بوده و به منبع الكتريكی متصل نمی باشد . همچنين اجزاء ميكروچيپ قابليت تعويض و يا جداشدگی ندارد و طوری طراحی شده است كه تا انتهای عمر جاندار مورد استفاده قرار می گيرد و عمر نامحدود دارد .
ميكروچيپ بسيار ريز و دارای قابليت تطابق با بافت زنده جاندار می باشد بنابراين امكان ايجاد حساسيت و يا واكنشهای ايمنی وجود ندارد .
هنگامی كه عمل كاشت بدرستی انجام گرفت ، بافت زنده جاندار يك لايه نازك از بافت همبند را بدور ميكروچيپ ايجاد كرده و آن را در محل كاشت ثابت و محفوظ نگه می دارد و امكان حركت و تحرك ميكروچيپ در طول حيات جاندار وجود ندارد .
زمان كاشت ميكروچيپ بسته به نوع جاندار متفاوت می باشد به طور مثال در سگ و گربه بين ٥ تا ٨ هفتگی می باشد .
احتمال یافتن حیوانات گم شده ای که دارای میکروچیپ هستند بسیار بیشتر از حیواناتی است که فاقد آن هستند.
روش كاشت ميكروچيپ
ابتدا ميكروچيپ و سر سوزن داخل بسته استريل را تهيه و آماده نماييد . جهت اطمينان از صحت ميكروچيپ ، بدون باز نمودن بسته استريل ، كد آن را توسط دستگاه بازخواني نماييد. سپس بسته حاوي ميكروچيپ و سر سوزن استريل را باز كنيد. سر سوزن را به دستگاه كاشت متصل و آماده نماييد.
عمل كاشت ميكروچيپ نظير فرآيند واكسيناسيون نياز به ضدعفوني محل تزريق داشته بنابراين با توجه به نوع دام محل تزريق را ضدعفوني نماييد . همانطور که گفته شد محل تزريق در هر دام با توجه به استانداردهاي جهاني تعيين گرديده است به طور مثال در سگ ،گربه و دامهاي كوچك محل تزريق در ابتداي گردن ، در امتداد خط وسط ، بين دو كتف متمايل به سمت چپ تعيين شده است. پوست محل تزريق را توسط دو انگشت شست و نشانه گرفته و به سمت بالا كشيده و سر سوزن را مستقيماً به زير جلد وارد نموده و با فشار دسته وسيله كاشت ، ميكروچيپ وارد محل مذكور مي شود . سپس در همان راستا سر سوزن را خارج نماييد. جهت جلوگيري از عفونت ثانويه ، محل تزريق را مجدداً ضد عفوني نماييد جهت اطمینان از صحت عمل كاشت ، كد ميكروچيپ تزريقي را توسط دستگاه بازخوان مشخص نماييد.
با توجه به اهميت و كاربرد وسيعي كه روشهاي نوين دارند بنابراين منابع رسمي در جهان استانداردهاي اختصاصي را در كاربرد تكنولوژي هاي جديد تعيين و صادر مي نمايند كه در اين خصوص اتحاديه دامپزشكان اروپا نيز محل كاشت ميكروچيپ را در جانداران بشرح زير تعيين نموده اند:
۱- سگ و گربه و پستانداران کوچک
محل کاشت ميکروچيپ در اين نوع جانداران در ابتدای گردن ، در امتداد خط وسط و در بين دو کتف می باشد. در اين مورد بايستی سر سوزن حاوی ميکروچيپ را بطور کامل به زير پوست وارد نموده و سپس عمل کاشت انجام گيرد.
با توجه به سيستم تکنولوژی ، جهت رديابی ميکروچيپ ، دستگاه بازخوان را در چهار مسير طولی مختلف از اواسط گردن در امتداد کتف ها حرکت ميدهند به طوريکه در هر سمت جانبی بدن در دو مسير ، عمل بازخوانی صورت گيرد. در صورت عدم رديابی به روش فوق ، دستگاه بازخوان را در چهار مسير عرضی مختلف بر روی پشت بدن به صورت قوس ٩٠ درجه حرکت داده شود.
البته بايستی اين نکته را در نظر گرفت که حرکت دستگاه بازخوان در نزديکی بدن جاندار انجام پذيرد و يا به عبارتی در تماس با پوست و يا موی بدن باشد. همچنين در هنگام رديابی دگمه دستگاه را همواره به سمت پائين فشار و نگهداری شود تا زمانيکه سيگنال صوتی به معنای يافتن ميکروچيپ شنيده شود.
۲- اسبها
در اسبها عمل کاشت ميکروچيپ در ناحيه ميانی سمت چپ گردن در داخل رباط نوکالی بوده به صورتيکه ابتدا سر سوزن حاوی ميکروچيپ را به طور کامل وارد ناحيه نموده و سپس عمل کاشت انجام می پذيرد.
۳- دامهای پرورشی نظیر گاو گاومیش گوسفند و بز
عمل کاشت ميکروچيپ در زير پوست در ناحيه قسمت خارجی گوش سمت چپ انجام می گيرد.
۴- انواع گونه های مختلف پرندگان
عمل کاشت ميکروچيپ در پرندگان با وزن بيش از ١/٥ کيلوگرم و يا با پاهای طويل در زير پوست ناحيه قدامی اتصال گردن به بدن( شترمرغ ) در سمت چپ - در پرندگان کوچک با وزن کمتر از ١/٥ کيلوگرم در داخل عضله سينه ای انجام می گيرد.
۵- لاکپشتان
عمل کاشت ميکروچيپ در ناحيه اتصال لاک به بدن انجام می پذيرد. در گونه های با جثه بزرگتر سر سوزن را به طور کامل وارد ناحيه مذکور می شود. در گونه های با چثه کوچکتر و بچه ها تنها با وارد کردن ٣/٤ طول سر سوزن عمل کاشت انجام می گيرد.
۶- مارها
عمل کاشت ميکروچيپ داخل عضله در ناحيه گردن ، ٤-٦ سانتيمتری پشت سر انجام می گيرد. البته بايستی اين نکته را در نظر گرفت که سر سوزن را به طور موازی با سطح بدن وارد نمود.
۷- مارمولک ها
عمل کاشت ميکروچيپ درداخل عضله ضخيم در ابتدای دم انجام می گيرد. سر سوزن را بين دو فلس وارد می کنند.
۸- آبزیان
عمل کاشت ميکروچيپ در ماهيان با طول بيش از ٣٠ سانتيمتری در ابتدای ناحيه باله قدامی و در ماهيان با طول کمتر از ٣٠ سانتيمتری در داخل محوطه شکمی انجام می پذيرد.
۹- دوزیستان
عمل کاشت ميکروچيپ در ناحيه لمفاتيکی انجام می گيرد.

بانك اطلاعاتي
هنگامي كه در دهه 60 ميلادي مكانيزه نمودن سيستم هاي اطلاعاتي مطرح گرديد ، مهنديسين كامپيوتر تئوريهايي را مبني بر نگهداري و ذخيره اطلاعات در كامپيوتر ارائه كردند تا اطلاعاتي كه قبلاً روي كاغذ نگهداري مي شد , در كامپيوتر نيز به نحو مطلوبي ذخيره و مديريت شود. در آن زمان بود كه واژه (( بانك اطلاعات )) از اهميت چشمگيري برخوردار شد ، تا اينكه نظريههاي اوليه راجع به بانك اطلاعات پس از اثبات به كار گرفته شدند. يك بانك اطلاعاتي ساده شامل مجموعه اي از اطلاعات بوده كه روي كاغذ سازماندهي مي شود. به عنوان مثال يك فايل بانك اطلاعاتي مورد استفاده در يك شركت و يا سازماني كه از روش سنتي بهرهگيري ميكنند شامل مجموعه اي از فرمهاي كاغذي است كه داراي مكانهاي خالي جهت پر كردن اطلاعات ميباشند كه مكانهاي ذكر شده ميبايست از اطلاعاتي از قبيل كد پرسنلي , نام , نام خانوادگي , تاريخ تولد, آدرس و ..... پر شوند.يك بانك اطلاعاتي به مجموعهاي از اطلاعات سازمان يافته اطلاق ميشود كه هدف خاصي را دنبال كنند. بانك هاي اطلاعاتي بعنوان اساس هر تكنولوژي و سيستم هاي امروزي محسوب مي گردد .در واقع يك بانك اطلاعاتي مجموعه اي از داده هاي مرتبط و سازمان يافته مي باشد كه مي توان داده ها را آن بازيابي و استفاده نمود. در جهان الكترونيك امروزه ، نرم افزارهاي رايانه اي نقش مهمي در اين خصوص ايفا مي نمايند بطوريكه يك سيستم مديريت بانك اطلاعاتي توانايي ايجاد ، سازماندهي و مديريت داده هاي ذخيره سازي شده در بانك اطلاعاتي را پردازش ، بصورت مدون و در كمترين زمان و بيشترين كارايي در اختيار كاربران قرار مي دهد. با اجراي طرح شناسايي به روش ميكروچيپ , هر دام داراي كد اختصاصي شده و اين كد به همراه ساير اطلاعات دام در كارت شناسايي درج و وارد برنامه هاي نرم افزاري مربوط به بانك اطلاعاتي مي گردند بطوريكه بمحض شناسايي كد مربوطه دام توسط دستگاههاي بازخوان و ورود اين كد به برنامه بانك اطلاعاتي رايانه , كليه اطلاعات مربوط به دام پديدار مي گردد. اين برنامه بانك اطلاعاتي بطوري طراحي گرديده است كه كاربران مجاز بسته به نوع فعاليت خود, قادر به مشاهده اطلاعات به صورت شبانه روزي در هر نقطه از كشور از طريق سيستم اينترنت يا اينترانت مي باشند . در مراحل بعدي مراكز بانك اطلاعاتي به صورت مستمر اطلاعات جديد را دريافت و جايگزين اطلاعات قديمي مي نمايند.
لیست مراکز مجهزبه سیستم میکروچیپ گذاری اسب به تفکیک استانهای کشور:
آذربایجان شرقی - میکروچیپ گذاری اسب
کلینیک دامپزشکی سینا تبریز - خ ثقه الاسلام - سید حمزه - خ عارف - پلاک ١١١/١ ٥٢٥٨٢٧٠-٠٤١١
آذربایجان غربی - میکروچیپ گذاری اسب
دکتر امین اشرفی فرد ارومیه - خ مافی - خ ساحلی - ٢٠متری پرواز - کوچه چهارم - پلاک ٦٦ ٠٩١٤٩٣٥٧٦٣٢
اصفهان - میکروچیپ گذاری اسب
اداره کل دامپزشکی اصفهان اصفهان - اتوبان ذوب آهن - شهرک امیر حمزه ٧٨١٢٣٧٨-٠٣١١
تهران - میکروچیپ گذاری اسب
١ انجمن اسب خزر تهران - میدان هفت تیر - کوی مانی - پلاک ٢١ ٨٨٤٢٨٥٨٩ - ٠٢١
٢ انجمن اسب و فرهنگ تهران - میدان هفت تیر - نبش خیابان مانی - پلاک ٣٠ - طبقه اول ٠٩١٢١٣٩٤٧٠٨
٣ شرکت بیمه توسعه تهران - بزرگراه حقانی - چهار راه جهان کودک - پلاک ٤ ٨٨٨٨٧٠٢٠ - ٠٢١
٤ شرکت بیمه البرز تهران - زیر پل کریم خان - نبش خیابان سپهبد قرنی ٨٨٨٩١٨٦٧ - ٠٢١
٥ مرکز پرورش اسب خزر حمزوی محمد شهر - بلوار دشت بهشت - بن بست خیام - پلاک٧ ٦٢٠٣٦٢٦ - ٠٢٦١
٦ معاونت فنی فدارسیون سوارکاری تهران - تهرانپارس - اتوبان شهید دوران - روبروی تره بار پیروزی - جنب نیروی دریایی سپاه ٧٧٤٧٠٠٧٧ - ٠٢١
٧ مهندس فرامرز مهاجر تهران - شهرک غرب - فاز ٦ - خیابان گل افشان جنوبی مجتمع تجاری اداری گل افشان - طبقه چهارم - واحد ٥٠٥ ٨٨٠٨٤٥٧٩ - ٠٢١
٨ کلینیک دکتر نمازی کرج -
خراسان رضوی - میکروچیپ گذاری اسب
شرکت بیمه گران پارسا مشهد - بلوار احمد آباد - ابتدای خیابان قائم - سمت چپ - درب اول ٨٤٥٧٦٦٠-٠٥١١
خراسان شمالی - میکروچیپ گذاری اسب
معاونت امور دام بجنورد - سازمان جهاد کشاورزی خراسان شمالی - امور دام ٢٢٥٩٨٢٣-٠٥٨٤
فارس - میکروچیپ گذاری اسب
کلینیک عفیف آباد شیراز - خیابان عفیف آباد - جنب بیمارستان دکتر میر ٦٢٦٢٣٣٥-٠٧١١
کرمانشاه- میکروچیپ گذاری اسب
کلینیک آریا کرمانشاه - الهیه - شهرک گلها - لاله یک - پلاک ٢٢ ٨٣٦٤٠٩٧-٠٨٣١
معمولاً گفته میشود که اسب حافظه ضعیفتری نسبت به سگ دارد. شاید هم علت این گفته آن است که آنها با انسانهای بیشتری از قبیل پرورشدهندگان، سوارکاران و غیره سروکار دارند.
حتی اسبهای باری هم مجبور هستند که به انسانهای زیادی خدمت کنند و هر ساعت در اجاره فرد دیگری باشند. اما اگر یک اسب زمان زیادی در تملک یک نفر بماند گمشدة خود را حتی پس از گذشت ایامی زیاد بازمیشناسد و از دستش غذا میگیرد و به راحتی اجازه میدهد که نوازشش کند و هنگام سواری دادن هم نجیبانه احساساتش را محتاطانه به نمایشمیگذارد.
بعضیها معتقد هستند که اسب صاحب خود را فقط بر اساس علائم خارجی اندام او چون لباس و کلاه و کفش میتواند به خاطر بیاورد. به عنوان مثال فردی همانند «پروفسور گریزمک» در مقالهای که در مجله فیزیولوژی حیوانات منتشر کرده بود به اسبی اشاره کرد که صاحب خود را فقط از روی لباسش میشناخت و هنگامی که او لباسش را عوض میکرد اسب از شناختن او عاجز میشد.
بعضیها معتقد هستند که اسب صاحب خود را فقط بر اساس علائم خارجی اندام او چون لباس و کلاه و کفش میتواند به خاطر بیاورد. به عنوان مثال فردی همانند «پروفسور گریزمک» در مقالهای که در مجله فیزیولوژی حیوانات منتشر کرده بود به اسبی اشاره کرد که صاحب خود را فقط از روی لباسش میشناخت و هنگامی که او لباسش را عوض میکرد اسب از شناختن او عاجز میشد.
این پروفسور خود اسبهای زیادی را پرورش داده و سالهای عمر خود را به عنوان سوارکار سپری کرده بود. اما شاید در واقعیت چنین نباشد و بتوان چنین استنباط کرد که خلاف گفتههای این پروفسور نیز امکان دارد.
زیرا اسبها صاحب خود را در هر لباسی میشناسند و با عوض شدن لباس صاحب خود هیچ تغییر رفتاری در آنها دیده نمیشود. آنها هنگامی که صاحب خود را میبینند با گوشهای تیز و به جلو متمایل شده به استقبال او میآیند و زمانی که آنها خوشحال نیستند گوشهای خود را به عقب میبرند.
بیشتر اسبها هنگامی که صدای پای صاحب خود را از پشت در اصطبل میشنوند، شیهه میکشند و این نشان میدهد که آنها دارای گوشهای حساسی هستند و صداها را خوب میشنوند و تشخیص میدهند.
به گفته یکی از تربیتکنندگان اسب، وقتی که اسب سه سالهای را برای تربیت نزد او سپردند، و زمانی که دوره تربیت آن اسب به پایان رسید، شخص مورد نظر به یک مدرسه سوارکاری فرستاده شد و از آن اسب دور افتاد. اما هنگامی که پس از گذشت مدتی به یک مدرسه سوارکاری رفت و در آنجا اسب تربیت شده خود را دید که به سمت او آمد و نشان داد که هنوز خاطرات آن روزها را به یاد دارد.
برخی میگویند که اسبها با پاهای خود میآموزند و در میدانهای سیرک به نمایش دادن مشغول میشوند. اما اگر تربیت کنندگان بخواهند که حرکات جدیدی به آنها یاد بدهند دچار اشکال میشوند زیرا اسبها حرکات آموخته شده قبلی را مشکل فراموش میکنند.
فقط کافی است یک سوارکار مسیری را یک بار با اسب خود طی کند، اسب او به طور حتم تمامی جزئیات مسیر را در حافظه خود ضبط میکند. اگر سوارکار بار دیگر قصد داشته باشد که همان مسیر قبلی را طی کند و دهانه اسب را نیز رها کند، خواهد دید که اسب در محل تقاطع جادهها سر خود را از همان ابتدا به طرفی میگرداند که مسیر قبلی بوده است و به راههای دیگر توجهی نخواهد کرد.
به گفته یکی از تربیتکنندگان اسب، وقتی که اسب سه سالهای را برای تربیت نزد او سپردند، و زمانی که دوره تربیت آن اسب به پایان رسید، شخص مورد نظر به یک مدرسه سوارکاری فرستاده شد و از آن اسب دور افتاد. اما هنگامی که پس از گذشت مدتی به یک مدرسه سوارکاری رفت و در آنجا اسب تربیت شده خود را دید که به سمت او آمد و نشان داد که هنوز خاطرات آن روزها را به یاد دارد.
برخی میگویند که اسبها با پاهای خود میآموزند و در میدانهای سیرک به نمایش دادن مشغول میشوند. اما اگر تربیت کنندگان بخواهند که حرکات جدیدی به آنها یاد بدهند دچار اشکال میشوند زیرا اسبها حرکات آموخته شده قبلی را مشکل فراموش میکنند.
فقط کافی است یک سوارکار مسیری را یک بار با اسب خود طی کند، اسب او به طور حتم تمامی جزئیات مسیر را در حافظه خود ضبط میکند. اگر سوارکار بار دیگر قصد داشته باشد که همان مسیر قبلی را طی کند و دهانه اسب را نیز رها کند، خواهد دید که اسب در محل تقاطع جادهها سر خود را از همان ابتدا به طرفی میگرداند که مسیر قبلی بوده است و به راههای دیگر توجهی نخواهد کرد.
اما اگر سوارکار دهانه را محکم به دست بگیرد یا از قبل تغییری در مسیر بدهد، اسب دیگر کوششی در تعقیب مسیر پیشین انجام نمیدهد و خود را کاملاً در اختیار سوارکار قرار میدهد. به نظر میرسد که اسب در چنین حالتی از ارتکاب اشتباه میترسد.
بیشتر حیوانات خانگی، پرورش دهندگان خود را به خاطر میسپارند و اغلب هم موفق میشوند محل زندگی خود را پیدا کنند.پروفسور گریزمک این احساس را «احساس جهت نما» نامید و معتقد بود که دقت این احساس به میزان استعداد مشاهده و حفظ مشاهدات بستگی دارد.
ثبت مشخصات اسب ها ثبت مشخصات يکي از مسايل مهم و مورد نياز در هر واحد اسبداري ثبت مشخصات اسبهاي موجود در آن است. از اين بخش در تنظيم شناسنامه، کارتهاي بهداشتي و.... نيز استفاده هاي زيادي مي شود. در اينجا خلاصه اي از آنچه که بايد در اين رابطه دانست مي آوريم: روش هاي تعيين هويت: الف) ثبت علايم ظاهري: در اين روش کليه علايم و رنگ هاي طبيعي اسب شامل تمامي نشانه هاي صورت، دست، پا، خطوط پشت، رنگ بدن و نوع پيچش مو ثبت مي شود. اين روش در عمل چندان موثر واقع نشد چون اين احتمال وجود دارد که بخش يا بخشهايي از علايم ناديده گرفته شود. در مورد پيچش مو هم با استفاده از صفحات گل رس طرح پيچش موي پيشاني اسب را قالب زده و چون اين پيچش ها مشابه نيست براي شناسايي اسب استفاده مي کنند ولي تهيه اين صفحات و همچنين خواندن آنها دشوار است و ديگر مورد استفاده قرار نمي گيرد. ب) خالکوبي لب: در اين روش يک رنگ پاک نشدني بر روي بافت هاي زير پوست در سطح داخلي لب اسب تثبيت مي شود. اين روش به دليل محمدود بودن اطلاعات قابل ثبت مخصوصا" در کره ها به دليل کوچک بودن سطح لب، پاک شدن به مرور زمان و همچنين به وسيله اشعه ليزر و ايجاد جابجايي و نيز احتمال انتقال بيماريها به خصوص کم خوني عفوني و مسري اسب در اثر استفاده مکرر شماره هاي ميخ دار، منسوخ شده است. پ) داغ گرم: در اين روش از آهن سرخ شده استفاده مي شود و با توجه به دردناک بودن، بزرگ بودن شماره ها و حروف و محدوديت ثبت اطلاعات، زخم شدن و مشکلات ديگر، مورد استفاده قرار نمي گيرد. اين نوع داغ بر روي ديواره سم هم انجام مي گيرد تا بدون درد باشد اما با توجه به رشد سم هر 7-5 ماه نياز به تجديد دارد و محدوديت ثبت علايم بيشتر است. ت) داغ سرد: عبارت است از قرار دادن يک فلز منجمد مسي بر روي پوست اسب. داغ سرد سلول هاي رنگ ساز پياز موهايي را که مستقيما" زير داغ مسي قرار دارند، از بين مي برد و موي ناحيه داغ زده به رنگ سفيد مي رويد که سطح آن بسيار تيز و زبر است. اين روش براي شماره گذاري از سيستم قرارداي اعداد و حروف بهره نمي گيرد بلکه از نوعي سيستم زاويه اي استفاده مي کند که در مقايسه با روش اعداد و حروف دقيق تر است و توان شماره گذاري را افزايش مي دهد، به اين معنا که مي توان تعداد زيادي اسب را بدون تکرار شماره ها شناسايي يا علامت گذاري نمود. اين روش براي اسب دردآور نيست و اسب فقط سوزشي را در ناحيه داغ احساس مي کند که البته به منظور جلوگيري از هرگونه واکنش ناگهاني با اسب توسط لواشه مهار شود. لوازم مورد نياز: داغ مسي، ازت مايع، الکل، ماشين يا تيغ موزن، يخدان يونوليتي براي حفظ ازت، برس نايلوني براي تميز کردن دستگاه، وسايل مهار کامل اسب. اعداد قراردادي بين المللي جهت داغ اسب عرب (و همچنين دره شوري) مراحل اجرا: پس از مهار اسب، ناحيه مورد نظر را مشخص و موهاي آن را مي تراشيم. اين محل در اسب هاي نژاد عرب و دره شوري در زير يال روي گردن و در ساير نژاد ها بر روي کتف سمت چپ مي باشد. سپس شماره و اعداد مورد نظر را با دقت در دستگاه قرار مي دهيم، دستگاه را در يخدان يونوليتي داخل ازت مايع (196- درجه) قرار مي دهيم، محل تراشيده شده را با الکل مرطوب کرده تا ضمن ضد عفوني باعث سرد شدن موضع و کاهش جريان خون شود و دستگاه ديرتر گرم شود، حالا دستگاه منجمد را به صورت يکنواخت روي پوست بفشاريد و مواظب باشيد که جابجا نشود. مدت زمان نگه داشتن دستگاه بر روي پوست به رنگ اسب بستگي دارد هر چه اسب تيره تر و جوان تر باشد مدت زمان کمتر و هرچه روشن تر باشد به مدت بيشتري نياز دارد به هر حال اين زمان با ازت بين 20 – 8 ثانيه و با يخ خشک بين 38 – 28 ثانيه است. اسب ها را از 18 ماهگي به بالا داغ مي زنند به جز اسب هاي عرب که از 4 ماهگي به بعد نيز با دستگاه کوچک داع مي کنند. براي داغ زدن هر اسب شماره ها به دقت تنظيم و با برس تميز کنيد. محل داغ پس از چند دقيقه ورم مي کند و پس از مدتي محو مي شود و موهاي موضع پس از حدود 1 ماه مي رويند. در اسب هاي تيره که زمان کمتر صرف مي شود رنگدانه ها از بين مي رود و در محل داغ موي سفيد مي رويد و در اسب هاي سفيد که زمان بيشتر صرف مي شود پياز مو مي سوزد و ديگر مو نمي رويد و در نتيجه شماره ها به رنگ سياه نمايان مي شود. انواع داغ هاي سرد مورد استفاده در ايران: در اسب عرب: دستگاه داغ اسب عرب مستطيل بوده و شکل آن اينگونه است: 01 مربوط به اسب عرب خالصي است که در اختيار دولت مي باشد (معاونت فني فدراسيون) 02 اسب عرب عشايري 03 اسب عرب خالص شخصي 04 اسب دوخون عرب و يک نژاد بومي ديگر کشور 05 اسب دو خون عرب و تاروبرد 00KH اسب عرب خالص خوزستان که در ابتدا با 02 نشان داده مي شده و بعدها با اين داغ شناسايي و ثبت گرديده است. امروزه (تا سال84 شمسي) از اين ميان فقط از سه داغ 01، 03 و 00KH استفاده مي شود و براي نژاد دره شوري نيز 00Dدرج مي گردد. در ساير نژادها: اين دستگاه تقريبا" مربع بوده و شکل داغ آن به اين صورت مي باشد: IR نشان دهنده اين است که اسب در ايران داغ خورده و دوخون يا تاروبرد است (اين تفاوت نژاد در شناسنامه ذکر مي شود). به جاي IR براي نژاد کرد –K، ترکمن –T، ورزشي –S و اسب خزر –P قرار مي گيرد. دو رقم سمت راست بالا نشان دهنده سال تولد به شمسي و چهار رقم پايين بيانگر شماره شناسنامه يا سريال کامپيوتر مي باشد که در شناسنامه بعد از پيش شماره نژاد ذکر مي شود. در شناسنامه هر نژاد با يک پيش شماره مشخص مي شود که شماره داغ ترکيب شده و شماره شناسنامه اسب را تشکيل مي دهد، مانند: 10: ترکمن ، 11: تاروبرد ، 12: دوخون و . . نحوه خواندن داغ اسب هاي غير عرب در ايران اسب ايراني: لازم به توضيح است که از سال 84 به بعد ميکروچيپ جايگزين داغ شده و کليه اسب ها از اين طريق شناسايي و ثبت مي شوند. فعلا" (سال87) در شناسنامه ها نيز فقط نژاد عرب، ترکمن، تاروبرد، ورزشي و بومي ايران درج مي شود. ث) ميکروچيپ: اين روش راحت ترين و مطمئن ترين روش شناسايي و تشخيص هويت اسب مي باشد. در اين روش توسط يک تفنگ مخصوص يا آمپول کد رمزداري به اندازه دانه برنج در زير پوست در ناحيه گردن اسب کاشته مي شود. ميکروچيپ استريل بوده و با بافت بدن حيوان همخواني داشته و تا آخر عمر در بدن وي محفوظ و باقي مي ماند. روش خواندن اطلاعات ميکروچيپ بسيار آسان است. با دستگاه بازخوان از فاصله 5 تا 7 سانتي پوست اسب مورد نظر، اطلاعات موجود در زير پوست را بازخواني مي کنند. ج) اسکن چشم: در اين روش توسط دستگاه مخصوص از عنبيه چشم اسب عکسبرداري مي شود و اين روشي بسيار دقيق براي شناسايي اسب ها مي باشد و مخصوصا" در اسب هاي کورس از اين روش استفاده مي شود.
آشنایی با نژاداسب مورگان
آشنایی با نژاد اسب مورگان اسب نژاد مورگان اولین نژاد اسبی است که در آمریکا به ثبت رسیده است. نژاد اسب مورگان از یک نریان به نام "جاستین مورگان" (Justin Morgan) منشا گرفته است. در این بخش دنیای اسب می خواهد شما را با این نژاد بیشتر آشنا کند: جاستین مورگان که در سال 1789 در ورمونت (راندولف) متولد شد، در ابتدا "فیگور"(Figure) نامیده می شد، اما بعد از اینکه صاحبش درگذشت، او را به نام صاحبش (جاستین مورگان، معلم و آهنگساز) نامگذاری کردند. صاحب جدید این نریان که "رابرت ایوانز" نام داشت پی برد که این اسب کوچک با قد 14 وجب می تواند بسیار سریع بدود و بارهای بسیار سنگین را بکشد و در این زمینه ها از اسب های دیگر جلوتر است. به همین دلیل از او برای حمل و نقل بار، شخم زنی، جابجایی هیزم و از این قبیل امور استفاده می شد. جاستین مورگان در طول زندگی خود در هر نوع مسابقات پرش یا حمل بار و ... شرکت داده شد. و هرگز اسبی نتوانست او را شکست دهد. زندگی این اسب اعجاب انگیز در سال 1821 وقتی 32 ساله بود به علت لگد خوردن از یک اسب تربیت نشده به پایان رسید. همه ی اسب های نژاد مورگان امروزی حاصل زاد و ولد سه پسر معروف جاستین مورگان به نام های "شرمن" (Sherman)، "وودبری" (Woodbury) و "بولراش" (Bullrush) هستند. خود جاستین مورگان به احتمالا ترکیبی از نژاد پا کوتاه (تاتو) ویلزی و تروبرد بوده است. اسب های نژاد سدلبرد، استانداردبرد و تنسی واکینگ همگی دارای خون مورگان هستند. امروزه اسب های نژاد مورگان در فعالیت های سوارکاری، ارابه رانی و همچنین سواری تفریحی مورد استفاده قرار می گیرند. زمانی مورگان ها اسب رسمی ارتش آمریکا به شمار می آمدند.
اسب نژاد سدلبردامریکایی
اسب نژاد سدلبرد آمریکایی در سده 1800 میلادی در ایالت های غربی آمریکا به خصوص ایالت کنتاکی پیدا شد. این اسب در اصل کنتاکی سدلر (Kentucky Saddler) نام داشت و نتیجه کشش انتخابی از اسبهای نژاد کانادایی و Narragansett Pacer، اسبهای نژاد مورگان و اسبهای تروبرد برد. اسب نژاد سدلبرد یک اسب چشمگیر و خوش اندام بود و صحنه کشیدن کالسکه های کلیسا توسط این نژاد اسب در روزهای یکشنبه برای محلی ها بسیار دلنشین و تحسین برانگیز بود. اسب نژاد سدلبرد اگرچه به عنوان اسب کاری بسیار مفید واقع می شود، اما غالبا به عنوان اسب نمایشی در نظر گرفته می شود که با زین به نمایش گذاشته می شود. اسب سدلبرد با داشتن پنج نوع حرکت، با یال و دم کامل به صحنه نمایش برده می شود. اسب نژاد سدلبرد علاوه بر انواع حرکت معمول همه اسبها که شامل قدم، یورتمه و تاخت می شود، نوع دیگری حرکت آرام انجام می دهد که به صورت خرامیدن آهسته با چهار ضرب است که طی آن قبل از هربار ضربه زدن سم اسب بر زمین، یک مکث عمدی کوتاه وجود دارد. حرکت مخصوص و متفاوت دیگر اسب نژاد سدلبرد، حرکت "راک" است که حرکتی چهار ضربی و سریع است. اسب نژاد سدلبرد دارای 16 وجب قد است، و استفاده های آن علاوه بر نمایش، در زمینه دامداری، پرش با اسب، و سواری تفریحی و کاری می باشد. اسب نژاد سدلبرد در رشته درساژ بسیار خوب عمل می کند. اسبهای نژاد سدلبرد بسیار باهوش بوده و سرشت خوشایند و اخلاق خوبی دارند، توانایی و بنیه خوبی دارند، تعادلشان زیاد است و به عنوان اسب شخصی بسیار مطلوب است.
تربیت اسب
اصول و قواعد كلي تربيت اسب

صفات يك اسب كاملاً تربيت شده
كاملاً آرام و ملايم بوده و در عين حال تحرك مناسبي داشته باشد.
گامهايش كاملاً طبيعي و مناسب باشد.
كاملاً متعادل و سبكبال باشد.
دقيق و هوشيار، در حين كار خوشحال و بشاش باشد.
در طول مدت تمرين به دهنه بوده و پاها كاملا" به زير كشيده شده باشند.
بدون هيچگونه مقاومتي خود را در اختيار سوار قرار داده و به دلخواه او حركت كند.
سواري بر اسب تربيت شده بايد لذت بخش باشد. وقتي اسب به راحتي و سبكبال حركت ميكند كه متعادل شده باشد و هدف اصلي در تربيت اسب متعادل كردن اوست.
اطاعت از سوار در پي تعادل حاصل ميشود. در اين حالت اسب بايد با فشاري جزئي ساق به جلو رفته و يا با جمعشدن انگشتان به گام معكوس برگشته و يا متوقف شود. به اثرها جواب داده به دهنه بوده و پاهايش به زير بدن كشيده شده باشند. اگر اسبي به اين درجه از تربيت رسيد، به سواري نياز است كه قادر باشد از حداكثر توان او بهره گرفته و او را اداره كرده و بر او مسلط شود. ميزان تسلط بستگي به ميزان تربيت و مهارت سوار دارد.
دانستنيها
1- اثرها ساده، مفهوم و براي اسب قابل درك و اجرا باشند. بنابراين سوار بايد در استفاده از كمكها دقيق بوده و براي هر حركت هميشه از اثرهاي مشابه استفاده كند.
2 ـ پيشرفت كار بايد از حركت ساده به مشكل برنامهريزي شود.
3 ـ براي پيشرفت در تربيت اسب بايد حركتهاي ساده و ابتدايي را تكميل كرد به طوري كه اسب با سرعت و دقت آن حركتها را انجام دهد.
اين دستور فوقالعاده مهم است زيرا تكميل كردن يك حركت به اين معني است كه اسب بايد بدون هيچ انقباضي در هيچيك از اندامها در كمال سهولت و آساني آن حركت را اجرا كند، زيرا اگر انقباض برطرف نشده باشد نتيجهاش اين است كه مقاومت توليد شده و اگر اين مقاومت در حركتهاي ساده و آسان و ابتدايي برطرف نشده باشد در حركتهاي بعدي و مشكل، ادامه پيدا كرده و به نافرماني اسب منجر خواهد شد. به اين ترتيب مشاهده ميشود كه اسب ترقي معكوس كرده و وقت سوار بيهوده تلف شده است زيرا اگر اسب به اجراي حركتي به طور غلط عادت كرده باشد برطرف كردن اين عادت، جهت سوار فوقالعاده مشكل است. بنابراين چنين نتيجه گرفته ميشود كه سوار بايد تقاضاي خود را در حركتهاي ساده و آسان درجه بندي كند. با وجود اين كه به نظر ميرسد پيشرفت كار به تأني انجام ميگيرد ولي در حقيقت نتيجه عمل قطعي و رضايت بخش خواهد بود.
4 ـ تا موقعي كه اسب حاضر براي اجراي حركتي نشده، نبايد اجراي حركت را از اسب خواست. در حقيقت ممكن است اسب منظور سوار را درك نكرده يا در نتيجه نقص عضو، نتوانسته آن حركت را انجام دهد.
5 ـ بايد سعي كرد اسب حالت دفاعي به خود نگيرد. زيرا بعضي از اسبهاي جوان سعي ميكنند خود را از شر سوار ناشي و خشن به خصوص در دستها، خلاص كند.
6 - سوار نبايد در اختيار گرفتن را با خشونت اشتباه بگيرد. در حقيقت ميتوان بدون هيچ گونه خشونت اسب را مطيع كرد.
7 ـ نبايستي عادت بد و بد قلقي اسب را با عدم مهارت سوار اشتباه كرد. سوار بايستي توجه داشته باشد كه كمكهايش به درستي و به موقع مورد استفاده قرار بگيرند تا اسب منظور سوار را درك كند.
8 ـ وضعيت جسماني اسب بايد هميشه مورد توجه قرار بگيرد. تقاضاي سوار بايد متناسب با فهم و توان اسب باشد هر گونه تقاضاي سوار، اسب جوان را مجبور ميكند كه توجه و دقتش را زياد كند و چون افكارش كاملاً براي درك تقاضاهاي سوار مستعد نشده، مجبور به بذل توجه بيشتري است و نتيجهاش خستگي جسمي و فكري است و خستگي، اسب را عصباني ميكند و منجر به مقاومت، بداخلاقي و به اصطلاح بدقلقي ميشود. بنابراين به محض اين كه اسب حركتي را به درستي و دلخواه (بر حسب پيشرفت و ميزان تعليم و تربيت) انجام داد، بايد او را نوازش كرده و كمي هم به او استراحت داد.
در هر حال اجر و مزد و نوازش، بهترين وسيله يادآوري به حافظه اسب است كه اساس و پايه تعليم و تربيت را تشكيل ميدهد.
9 ـ در تمام مرحله تعليم و تربيت اسب، سوار سه موضوع را بايد در حافظه خود بگنجاند:
آرامش كامل اسب
راست و مستقيم بودن اسب
حاضر بودن اسب براي حركت به جلو
به گفته بزرگان جوهر سواري در اين سه كلام خلاصه ميشود.
آرام، مستقيم، به جلو.
بخش اول - كار آزاد
تجربه ثابت كرده، تربيت اسبهاي جوان حداقل به دو سال زمان نياز دارد. دوره تربيت اسب را ميتوان به دو مرحله تقسيم كرد.
1- سال اول از چهار سالگي تا پنج سالگي به منظور بدن سازي و انعطاف پذيري.
2- سال دوم از پنج سالگي تا شش سالگي به منظور هرچه بيشتر اطاعت پذيركردن او.
اين دو مرحله پيوسته است و هدف اين است كه اسب بتواند پس از طي اين دو دوره به اثرها و فشار جواب داده، راحت و سبكبال حركت كند. مربي بايد در تربيت اسب حوصله به خرج داده با زياده خواهي اسب را خسته و مفلوك نكند.
در ابتدا بايد اثرها هرچه سادهتر و روش كار و شرائط حاكم بر آن مشابه باشد تا، اسب هرچه بيشتر با خواستههاي مربي آشناتر شده خود را با او هماهنگ كند. فقط در نتيجه تكرار است كه ميتوان عادتي را كه در ابتدا براي اسب نامحقق است به يك عادت تقريباً جبلّي تغيير داد. خصوصيات ذاتي اسب تأثيري به سزا در امر تربيت او دارد كه برخي از آنها عبارتند از: نژاد - سن - جنس - اندام متناسب، استعداد كه اگر، پرستاري را هم بر آن بيافزايم كه در حقيقت شرائط لازم و كافي را مهيا كرده، تربيت در مسير خود سرعت بيشتري ميگيرد و يا برعكس، فقدان هريك از اين شرائط باعث كندي ميشود.
دستورات روزانه
مربي بايد تمام اين نكات را بررسي كرده و با استفاده از تجربه شخصي روشي را كه باعث نيل به مقصود ميشود انتخاب كند و اسب را هرچه سالمتر و تربيت شدهتر به هفت سالگي برساند. ضمن اين كه مربي بايد هميشه نكات زير را به خاطر بسپارد:
مربي تا خود مطمئن نشده كه چه ميخواهد، از چه راهي و در چه مدتي بايد به خواستههايش برسد، نبايد شروع به كار كند.
هميشه بايد براي بدست آوردن يك نتيجه مخصوص كمكهاي مخصوص به آن را استفاده كند.
قبل از هر حركت اسب را در وضعيت خاص آن قرار داد.
نبايد هيچ وقت از اسبي كه هنوز حركت قبلي خواسته شده را انجام نداده و پريشان است، حركت جديدي بخواهيم.
اگر دو عضو اسبي هم زمان منقبض بود، نخواهيم كه هم زمان آن را برطرف كنيم.
نبايد تنبلي و عدم مهارت سوار را گردن اسب انداخته او را سرزنش كنيم.
در آخر هر درس بايد مروري مختصر داشته و پس از نوازشهاي مكرر، كار را تمام كنيم.
در تمام مدت تعليم و تربيت بايد به جزئيترين پيشرفت قانع بود، زيرا عجله باعث تأخير در پيشرفت و تربيت اسب ميشود. عجله سم سواري و تربيت اسب و سوار است.
هدفهاي تربيت اسب جوان
اين دو هدف به ترتيب اولويت :
1 ـ ساختن و پرداختن عضلهها و مفاصل (بدن سازي) از طريق كار برنامهريزي شدهبا رعايت اصول پرستاري.
2 ـ آموزش اثرها و فشار، تا رسيدن به اطاعت و انقياد منطقي.
اهميت تمرين
عضلات و مفاصل اسب در اثر تمرينهاي پيوسته و برنامهريزي شده به تناسب توسعه پيدا كرده و هم حافظ سلامتي و هم ضامن توازن و تعادل او ميباشد. اگر هماهنگي بين سه اصل، تغذيه، كار و تيمار رعايت نشود و فقط به او بخورانيم، او به تدريج چاق شده و همواره در موقع خروج از اصطبل جست و خيز ميكند. اين در حاليست كه هم وزن اضافي خود و هم وزن سوار بر روي چهار دست و پاي او تحميل شده، آنها را تحريك ميكند و از طرف ديگر، مربي هم براي جلوگيري از اين جست و خيزها به دستجلوها متوسل ميشود كه خود مزيد بر علت شده، دهان او را آسيبپذير ميكند. پس بايد آنچنان هماهنگي بين كار، تيمار و تغذيه (پرستاري) به وجود آورد كه اسب همواره شاداب، آرام و ملايم باشد.
توضيح: استفادهازمچبندهاينمديبرايحفظ پاهاياسبمخصوصاً در موقع تسمه گردان (لنژ) توصيه ميشود.
مدت تمرين در صحرا به صورت طولاني و ملايم (حداقل يك ساعت و نيم) و در مانژ به مدت كم (نيم ساعت) توصيه ميشود.
تربیت اسب2
بخش دوم - دست گردان
توصيه ميشود، اسب جوان را در روزهاي اول به حالت دستكش با اسبهاي مسن در حال سواره حركت داد - يدك - تا هم بدون آسيب به دست و پا و دهان، نيروي اضافي را تخليه كرده و هم به همراه ديگر اسبها به محيط اطراف خو بگيرد. به علاوه لازم است در موقع دست گردان گاهي با دست راست و گاهي با دست چپ اسب را هدايت كرد تا، گردن او همواره به يك سمت متمايل نباشد.

بخش سوم - تسمه گردان (لنژ)
تمرين بسيار مفيدي است و:
اسب را ورزيده ميكند.
بدون سوار تمرين ميكند.
او را نرم ميكند.
1ـ ورزيدگي
در كتابهاي سواركاري به مطلبي برنميخوريد كه تسمه گردان در آن توصيه نشده باشد. چه بسا مربيهائي كه به دليل نداشتن وسائل و از مزاياي آن بهرهمند نميشوند. اين تمرين تا به آن اندازه عضلههاي اسب را پرورش ميدهد كه قادر باشند وزن سوار را از همان ابتداي سواري تحمل كنند. تسمه گردان در ابتدا بسيار ساده به نظر ميرسد، در صورتي كه اينگونه نيست و اجراي صحيح آن نيازمند مهارت است. به همين دليل بيشتر مربيها آن را حذف كرده و از انجام آن شانه خالي ميكنند. بعضي از آن را مخصوص اسبهاي كورس ميدانند چرا كه آنها از 2 سالگي در مسابقه شركت داده ميشوند و بايد در اين سن به ورزيدگي برسند. در صورتي كه تسمه گردان تمريني لازم براي تربيت هر اسبي به هر منظوري است. تسمه گردان در تربيت اسب براي پرش و آموزش سوار:
گاهي پرش از روي موانع را در حال تسمه گردان به اسب ميآموزند.
سواركارهاي مبتدي را كه كمي هم ميترسند، در حالت تسمه گردان سوار ميكنند و مربي او را آموزش ميدهد. اين نحوه آموزش اعتماد به نفس او را بيشتر كرده، ترس او زايل ميشود.
2ـ به كار واداشتن اسبي كه نميتوان سوارش شد
اگر اسب به هر علت قابل سوار شدن نباشد، نبايد او را عاطل و بيكار در اصطبل نگاه داشت، زيرا اين عمل جز اين كه اسب را تنبل و بيمار كند فايده ديگري نخواهد داشت. از اينرو ميتوان او را در حالت تسمه گردان تمرين داد. اسبهايي كه به راحتي ركاب نميدهند و يا به مجرد خروج از اصطبل جفتك مياندازند، اگر چند لحظه قبل از سوار شدن تسمهگردان شوند، نيروي اضافه را دفع كرده ملايم و آرام ميشوند.
اجازه بدهيد اسب در اول كه شاد و سردماغ است آزادانه چند جهش بكند.
اما بعد بخواهيد ساكت بايستد و كار را با تسمه كشيده شروع كنيد
3ـ نرمش
اگر اسب جوان به درستي تسمه گردان شود، تربيت پذيرتر ميشود. اگر مربي وقت ندارد، از تسمه گردان غافل نشده از مربي ديگر ميخواهد جور او را بكشد تمرين مفيد باعث هرچه نرمترشدن اسب جوان و يا رفع انقباض است. در تربيت اسب نرمش اهميت به سزائي دارد زيرا باعث ميشود كه اسب قواي خود را بيهوده تلف نكرده و در نتيجه كمتر خسته شود.
آنچه براي تسمه گردان لازم است
بند به عرض دو يا سه سانتيمتر، طول هفت متر، كلگير مخصوص و يا كلگير همراه با آبخوري، شلاق مخصوص، آشنا كردن اسب با اين كمكهاي مصنوعي. براي شروع بايد نفري ورزيده در كنار مربي به او كمك كند تا اسب به درستي روي قوس دايره قرار گرفته و حركت كند.
در ابتدا مربي اسب را با:
صدا
اشارههاي دست
اثر شلاق بلند
اختلاط صدا با اشاره طناب و شلاق بلند آشنا ميكند.
پس از اينكه اسب با اثرها آشنا شد، به راحتي بر روي قوس دايره كه مربي مركز، و بند، شعاع آنست به حركت درميآيد.
حتي با اسبي ورزيده شلاق بلند را به هنگام محدود كردن اسب بين دست چپ كه بند را گرفته
تعويض دست فراموش نكنيد. در صورت لزوم و دست راست كه با اثر شلاق بلند او را ميراند
شلاق را در پشت مخفي كنيد يا زمين بگذاريد،
در تعويض دست جاي شلاق و بند هم عوض ميشود.
صـدا
صدا كمكي است كه هم طبيعي و هم مصنوعي تلقي ميشود و كاربرد آن در تربيت اسب اهميت به سزائي دارد. اين صداها كاملا" شناخته شدهاند و عموميت دارند و عبارتند از:
صدايي كه از اصطكاك زبان با فك بالا توليد ميشود (نچ نچ) براي حركت به جلو
اوه اوه ... جهت كند كردن سرعت، (حرف آخر كلمه اول به حرف اول كلمه دوم وصل شده و در حقيقت اين فرمان مانند اوهواوهو ... تلفظ ميشود).
هولا ... براي متوقف كردن (كلمه هو كشيده و كلمه لا كوتاه تلفظ ميشود.)
بيا ... براي نزديك كردن اسب به مركز دايره
فرامين بايد قاطعانه، مقطع و براي اسب قابل شنيدن باشد. به وسيله صدا، هم ميتوان اسب را به حركت در هريك از گامها، واداشت و هم او را به مركز دايره نزد خود دعوت كرد.
اثرهاي تسمه
بند يا تسمه وسيلهاي است براي حركت روي قوس دايره، دور كردن اسب از مركز، وادار كردن به حركت دلخواه بهوسيله نوسانهاي افقي، متوقف كردن اسب در روي دايره و بالاخره متنبه كردن او به وسيله تكانهاي كم و بيش محكم. تسمه نه بايد زياد كشيده و نه زياد مواج باشد تا اسب متوجه مقصود سوار شده و بنا به ميل او بدون هيچ گونه مقاومتي شعاع دايره را كم و يا زياد كند. اين روش بسيار مفيد است ولي بايد با كمال مهارت به كار برده شود زيرا اين وسيله مفيد در دست اشخاص بيتجربه و كم حوصله مانند شمشيري در دست ديوانه خواهد بود.
گاهي با كلگير مخصوص در پي تأديب اسب هم برميآيند. در اين صورت با نوسانهاي عمودي طناب ضربتهايي بر روي استخوان بيني او وارد ميآورند. اگر بخواهند اين ضربات محكمتر باشد بايد دست را ابتدا به جلو و بالا برده، سپس به سرعت بهعقب بكشند به اين ترتيب نه تنها ضربت محكمي بر روي استخوان بيني وارد ميشود بلكه در پوزه هم اثر ميكند.
اثر شلاق بلند
شلاق براي جلو راندن اسب ـ تحرك بيشتر ـ دور كردن او از مركز دايره و اگر لازم شد، تنبيه به كار ميرود. اگر اسب بند را بكشد دليلش اين است كه از شلاق بلند كه بيمورد و ناماهرانه به كار برده شده هراسان است. در نتيجه از شخصي كه بند را در دست دارد فرار كرده و به عبارت ساده بند را ميكشد. بنابراين تا موقعي كه اسب به صداي زبان و اشارهاي تسمه آشنا نشده، شايسته نيست شلاق بلند را به كاربرد. در اين حالت يك شلاق كوتاه به منظور جلو راندن اسب و يا دور كردن او از مركز دايره كافي است. در جلسات اوليه شلاق بلند را فقط موقعي بايد به كار برد كه اسب نافرماني كرده و از حركت به جلو خودداري كند. در اين صورت دستيار مربي شلاق را به دست گرفته و نكات زير را رعايت ميكند:
اسب نبايد شلاق را ديده و يا صداي آن را بشنود.
اثر شلاق بايد در روي قسمت خلفي باشد.
انتهاي شلاق بايد بين انگشت شصت و سبابه قرار بگيرد.
در موقع بكار بردن شلاق بايستي شصت دست را به اسب نزديك كرد و آرنج را به نسبت ضربهاي كه ميخواهد وارد شود، كم و بيش از بدن دور كرد.
موقعي كه شلاق براي تأديب به كار برده ميشود بايد آن را طوري در دست گرفت كه انتهاي آن از طرف انگشت كوچك خارج شود. اين عمل بايد با كمال احتياط انجام شود والا اسب متوحش شده و بند را خواهد كشيد.
اگر اسب دايره را كوچك و خود را به مركز نزديك كند، كافي است شلاق و يا شلاق بلند را به او نشان داده و درصورت لزوم ضربه ملايمي به شانه و يا گردن آن وارد آورد.
براي دور كردن اسبي كه در روي يك دايره كوچك حركتمي كند ضربت انتهاي دسته شلاق بر روي شانه كافي خواهد بود. هيچ گاه براي تصحيح وضعيت نبايد در حالي كه شلاق در دست است بازوها را تكان داده و باعث وحشت اسب شد.
تركيب صدا با اشاره تسمه و شلاق بلند
به هنگام تسمه گردان بايد از صداي زبان، تسمه و شلاق بلند هم زمان استفاده كرد. زيرا هريك از اين كمكها مكمل هم هستند و به موقع هم جانشين يكديگر ميشوند. با تمرينهاي تسمه گردان در وقت و نيرو هم صرفهجوئي ميشود.
توصيه مهم: تا موقعي كه اسب نياموخته با گام قدم روي قوس دايرهاي با قطر كم حركت كند و به عبارت ديگر ملايمت و اطاعت لازم را به دست نياورده است، بايد از حركت دادن آن بر روي يك دايره بزرگ يا به گامهاي يورتمه و چهار نعل خودداري كرد.
تسمه بايد محكم، بادوام سبك و بدون گره باشد. اگر بند محكم نباشد در اثر كشيدن پاره خواهد شد، اگر سنگين باشد موقعي كه اسب روي دايره حركت ميكند وزن آن سر و گردن اسب را خسته ميكند و بالاخره اگر گرهدار باشد به هنگام كوتاه يا بلند كردن،گرهها مانع لغزش تسمه در دست مربي ميشوند.
پوزه بند بد بسته شده، پائين و شل پوزه بند صحيح بسته شده، بالا و به اندازه
پوزهبند يا رودماغي مهار بايد طوري در زير گونههاي اسب ميزان شود كه مانع تنفس حيوان نشود. (به قدر كافي بالا) ضمناً تسمه آن بايد به اندازه كافي محكم شود تا مهار حركت نكند، در غير اين صورت علاوه بر اين كهبينيرا زخمي ميكند به چشم سمت خارج هم صدمه ميزند. حلقه وسط مهار كاربرد بيشتري داشته تغيير دست را سادهتر ميكند.
حركت دادن با صدا
در شروع با «نوچ، نوچ» اسب را به حركت مياندازيم. براي اين كار مربي كنار اسب قرار ميگيرد. بند را گرفته پس از نوازش به همراه «نوچ، نوچ» و كشيدن بند مسافتي كوتاه روي خط مستقيم با گام قدم به همراه او طي ميكند و بعد با استفاده از «هولا» او را متوقف كرده و نوازش ميكند. بند را به دست ديگر داده و تمرين را از سر ميگيرد.
پس از اطاعت اسب از فرامين، مربي خط مستقيم را ترك گفته و اسب را بر روي دايره به شعاع دو الي سه متر به كمك شلاق بلند و يا شلاق دستي به حركت انداخته خود نيز براي اين كه اسب را در حركت به جلو نگاه دارد، در عقب شانه اسب بر روي دايره متحدالمركزي حركت ميكند.
متوقف كردن
اسب بايد به صداي «هولا» در روي دايره متوقف شود و همين كه توقف نمود مربي بايد با كمال ملايمت به طرف او رفته و نوازشش كند.
بعضي وقتها در حالي كه انتهاي تسمه به طرف پهلوي اسب برويد و آو را نوازش
دستتان است اسب را درست روي دايره و تشويق كنيد
نگه داريد
اگر اسب در حركت به جلو مكث كرد، مربي خود را به عقب و به طرف كفل كشانده و در ضمن تسمه را كمي رها كند و در صورت لزوم از دستيار خود كمك ميگيرد. موضوع مهم اين است كه اسب نترسيده و خود را به عقب نكشد.
آمدن به نزد مربي
اسب بايد به صداي «بيا» و جزئي كشش تسمه به مركز دايره بيايد. اگر اسب پس از اين كه به چند قدمي مربي رسيد، سر دست بلند شد و از جلو آمدن خودداري كرد، بايد به عوض نزديك شدن به او، يك دو قدم به عقب رفت او را از پهلو به حركت درآورد و دوباره بهطرف خود كشيد.
اگر اسب به سر دست بلند شدن ادامه دهد، مربي به كمك خود دستور ميدهد به پشت اسب رفته و اسب را مجبور به پيشروي كند. براي اين منظور كمك نبايد در مقابل چشم اسب به عقب برود بلكه بايد دايره بزرگي را طي كند تا باعث وحشت او نشود. همين كه اسب به مركز رسيد بايد او را نوازش كرده و قدري جو يا قند به او بدهيم. وقتي تمرين به دست چپ به درستي اجرا شد، تمرين روي دست راست از سر گرفته ميشود.
تبديل دست
براي تبديل دست، مربي اسب را به مركز آورده بند را كمي رها ميكند و شلاق را از دست راست به دست چپ داده و بند را به دست راست ميگيرد. عمل تعويض شلاق از دستي به دست ديگر بايد از عقب صورت گيرد تا، اسب آن را نديده و متوحش نشود. هر دفعه كه مربي ميخواهد بند را به دلخواه بلندتر كند، بايد توجه كند، بر روي زمين كشيده نشود.
عادت دادن اسب به حركت از مركز دايره به محيط آن
مربي كه در محل خود تقريباً بدون حركت ايستاده بايد با صداي زبان و در عين حال ضربه ملايم شلاق بر روي شانه، اسب را از مركز دايره به طرف محيط آن براند.
حركت شلاق شانههاي اسب را از مركز دور كرده و اسب را بر روي كفل چرخش ميدهد، به اين ترتيب مربي تقريباً در پشت اسب قرار گرفته و براي راندن او به جلو بهترين وضعيت را خواهد داشت. پس از دو الي سه جلسه تمرين به دست راست و به دست چپ، استفاده از شلاق لازم نيست و تنها با اشاره دست راست به زير شقيقه چپ اسب ميتوان او را به حركت بر روي دايره به دست چپ وا داشت. بالاخره اسب بايد به صورتي ورزيده شود كه با رها كردن و يا كشيدن تسمه از مركز دايره دور و يا به آن نزديك شود.
حركت با گامهاي قدم و يورتمه
اسب بايد در تسمه گردان به روشهاي زير حركت كند:
از قدم به يورتمه ـ از يورتمه به قدم و سپس از قدم به ايست.
از ايست به يورتمه (خواه روي دايره بوده و خواه در حال حركت از مركز به طرف محيط باشد).
تمرين چهار نعل در تسمه گردان
پس از اينكه اسب به درستي با گام يورتمه بر روي دايره حركت كرد. بايد بر سرعت او افزود تا به چهار نعل بيافتد. گاهي اوقات با وجودي كه اسب به اندازه كافي نرم و مطيع هم بهنظر ميآيد به سختي به چهار نعل ميافتد. براي رفع اين عيب، بايد او را به دفعات چه در روي محيط دايره و چه در موقع حركت از مركز به طرف محيط، از ايست به يورتمه انداخت.
با تكرار و تأكيد روي اين حركت، اسب پس از 2 الي 3 گام به چهار نعل ميافتد. پس از اطاعت از فرامين و اجراي صحيح حركت، بايد او را متوقف كرده به مركز دايره آورد و نوازش كرد. اين تمرين به تناوب با هر دو دست اجرا ميشود تا اسب هر چه زودتر بر روي دايره مطيع و فرمانبردار شود.
اگر بخواهند به وسيله شلاق بلند اسب را به چهار نعل بيندازند، اسب به ترسيده بند را ميكشد پس، تا ميتوان بايد از آن احتراز كرد.
پس از اين مرحله از تمرين اگر چند جلسهاي را به تمرين، چهار نعل اختصاص داديم و همه نكات و ظرايف را هم به كار برديم و اسب همچنان بند را ميكشد و حالت فرار به خود ميگيرد، شك نكنيد كه در تمرينهاي قبلي عجله كرده و او هنوز آمادگي حركت با گام چهار نعل با تسمه را ندارد. مربي بايد تمرينهاي قبلي را تكرار كرده و از سر بگيرد.
فراموش نكنيم كه تسمه گردان مخصوص تربيت اسب جوان نيست و در تمام مراحل سواري از ابتدا تا به انتها لازم است و قصور در انجام آن شايسته نيست.
اختراع کشاورزی و اهلی کردن برخی از جانوران وحشی غول آسا قدمی در جهت تسلط واقعی و عملی بر محیط خویش برداشت. شکارگر سرگردان به اجتماعی سازمان یافته پیوست که در روستاهای محاصره شده با مزارع کشت شده به زندگی ادامه داد در این روند تکامل است که برای اولین بار انگیزه شهرنشینی و زندگی اجتماعی بوجود آمد و تمدن هایی چون بین النهرین ، آناتولیا ، ایران و غیره پدید آمد.
ایرانیان دارای کهن ترین تمدن ها می باشند. کشور عزیز ما ایران با چندین هزار سال تاریخ آغشته به خون خود یکی از کهن ترین تمدن هاست. ایرانیان اولین قومی بودند که به رام کردن و تربیت اسب پرداختند. آنان از اسب برای شخم زدن ، حمل و نقل و بارکشی استفاده می کردند و در کنار خانه هایشان جایگاه هایی که امروزه به آن اصطبل می گوییم مهیا کردند و در واقع در کنار یکدیگر زندگی می کردند که طبیعی است چنین زندگی ای علاقه، اهمیت و صمیمیت بوجود می آورد. اسب از جانورانی است که از آغاز در میان آریاییها و در فرهنگ اقتصادی و اعتقادی ایرانیان جایگاه ویژه ای داشته است. مهاجرت آریاییها در هزارو چهارصد سال پیش از میلاد توسط ارابه های اسبی بوده است و ارابه های معروف آن ها از همه چیز بیشتر توجه تاریخ نگاران را به خود جلب کرده، به طوری که آنان همیشه با احترام و اهمیت از آن یاد کرده اند. در دوره مادها که به سال 554-701 قبل از میلاد بر می گردد و حدود بیشتر از یک و نیم قرن حکومت کردند در نبردهای خود اساسی ترین نقش را به سواره نظام داده بودند که همین امر باعث شد که کیاکسار سومین پادشاه ماد برای رویارویی با ارتش بزرگ آشور که در بین النهرین وجود داشت به تأسیس دسته سواره نظام بپردازد و بعد از اتحاد مادها-پارت ها و پارس ها که همگی آریایی بودند یورش و ارتش بزرگ و شکست ناپذیرآشور و شکست دادن آن قوم وحشی و از میان بردن نسل و نژاد آنها پیش آمد و این پیروزی دروازه ای برای ورود اسب آرین به دنیای عرب گردید. البته پیش از آن زمان هم اعراب اسب را از آشوریها گرفته بودند و آشوریها نیز اسب را در یورشهای متمادی قبلی از قوم آرین بدست آورده بودند. چینی ها در منابع فرهنگی خود از اسبان تیز تک اشکانی که موثرترین ابزار کار پارتیان بوده نام برده اند . پارت قومی است ایرانی و آریایی که مردان و اسبان جنگی بسیار خوبی داشته و واژه پارتیزان به معنی چریک جنگی از نام قوم پارت برداشته شد به دلیل چالاکی و چابکی و جسارتشان در جنگ با دشمن.
در بازرگانی اشکانیان اسب بسیار مهم بوده است، هم برای حمل و نقل و هم برای فروش . اسبان را به جزایر و سرزمین های خلیج فارس می بردند و اعراب با خرید اسب در برابر خرما و همچنین بدست آوردن اسب ها از راه دزدی و غارت اسبهای موردنیاز خود را تا حدی تأمین می کردند. این را بایستی متذکر شویم که در آیین اول ایرانیان یعنی دین زرتشت و نیز در دین اسلام قربانی کردن اسب آزاد نبوده و این حیوان نجیب از سوی حضرت رسـول اکـرم (ص) مکـروه اعلام شد تا این حیــــوان نسلش به انقراض کشیـــــده نشود به شکلی که در حدیثی می فرمایند:" بر پیشانی اسبان تا قیامت خیر حک شده است و کسی که در راه خدا آنها را نگهداری و تیمار می نماید همانند کسی است که دست خود را به صدقه دادن گشوده و تا ابد هرگز نمی بندد. (فقیر نمی شود) "
پس به گواهی تاریخ و بدون هیچ تردیدی خاستگاه این چارپای برازنده، ایران بزرگ بوده است که محدوده آن از شمال به کرانه های دریاچه آرال، از شرق به دامنه های پامیر و ماورالنهر و ازجنوب به کرانه های خلیج همیشگی فارس تا شمال آفریقا و از غرب به میان رودان (بین النهرین ) تا سرزمین های بیزانس بوده است تا آنجا که می گویند در سراسر جهان اسبی یافت نمی شود که که خون اسب نژاد آرین در رگهایش جاری نباشد.
باستان شناسان از دل خاک سنگ نبشته هایی به جا مانده از خاکهای آپادانا، شوش و تخت جمشید بدست آورده اند که هرچه عمیق تر به آن می نگریم در آن نقشی از پیکر اسبان بیشتر نمود پیدا می کند. و حتی کشف اسکلت چند سوار و اسب در دسته آبادگیران و یا اشیاء دیگر همچون لگام و زین در مناطق لرستان و یک نوع اسب به نام هیپاریون در مرز چال مراغه کشف شده که اتکا ایـــــرانیان را در امور سیاسی – نظامی و اقتصادی به اسب اثبات می کند.
اسب از دیرباز در خدمت انسان بوده است ، این حیوان بدست ایرانیان تربیت و به جهان عرضه شده است. اما اقوام دیگر میوه زحمات آرین را در چپاولگریهای بی رحمانه غارت کرده و حتی به نام خودشان نام گذاری کرده اند.
نام اسب در بین ایرانیان باستان به عنوان بخشی از نام انسانها بوده است ، مانند :
تهماسب= تهم + اسب به معنای اسب قهرمان یا دارنده اسب قهرمان
گشتاسب = گشت + اسب به معنای اسب گردنده ، تیزرو و چوگانی ، راهوار
جاماسب = جم + اسب به معنای اسب جمشید
نویسنده ای به نام امین نارسلن در کتاب خود به نام تمدن شرق می گوید:" ایرانیان دلیر بوده و در سوارکاری و تیراندازی کمتر قومی به آنان می رسد . دیگر نویسندگان این را نوشته اند ولی من به چشم خود دیده ام."
هرودوت، نویسنده و مورخ یونانی که در2100 سال پیش زندگی می کرده است می نویسد ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را می آموزند سوارکاری، تیراندازی و راستگویی.
هرودوت در جایی دیگر می گوید :" خشایار شاه ایرانی در لشگرکشی به یونان به هنگام جنگ به منطقه ای به نام تسالی رسید، در آنجا شنید که اسبهای این سرزمین بهترین اسبهای یونان هستند پس دستور تاخت داد در این آزمایش اسبهای تسالی واپس ماندند ."
داریوش اول در سنگ نوشته تخت جمشید می گوید :" و سزاوار است پادشاهی که زاد و بومش دارای مردم خوب و اسبهای خوب است."
هرودوت می گوید رمه اسبهای سپاهیان هخامنشی در بابل نگهداری می شود که هشتصد اسب و شانزده هزار مادیان در آنجا پرورش می یابد.
اسب های زیادی در تاریخ ایران همواره به همراه سواران خود جاودانه گشتند و در کتابهای تاریخی و سینه های مردم ثبت شده اند مانند شباهنگ بیژن، شبدیز خسرو پرویز، رخش رستم، غزال شاه عباس صفوی و حتی ذوالجناح، اسب سالار شهیدان، حسین بن علی (ع) که از نژاد ایرانی بوده است.
در نوروز نامه قیام آمده است که از صورت چارپایان هیچ صورتی نیکوتر از اسب نیست و در قابوس نامه این جمله آمده که جهان به مردمان بپای است و مردمان به حیوان و نیکوترین حیوانات اسب است که داشتتنش هم کدخدایی است و هم ثروت.
اسب به دو صورت وارد بین النهرین شد اول از طریق آشوریها که قبلاً به ذکر آن پرداختیم و دوم همانطور که در کتاب اصل اسب به آن اشاره شده که می گوید هنگامی که اسب توسط بازرگانان فنقی(لبنانی ) و ایرانی به عربستان و بین النهرین رسید نخستین خرید و فروشها در آن زمان انجام گرفت و تا مدتی نام این حیوان برای آن ها معلوم نبود و به آن (پاکورا) یا خرکوهی یا خرشرقی می گفتند. کولن در کتاب خود تحت عنوان نژاد اسب های اصیل یا نژاد اسب های جهان می گوید در سال 1824 سواره نظام ارتش انگلیس در هندوستان دارای 7546 رأس اسب بود که همگی از نژاد اسب ایرانی و از ایران تهیه شده بودند و کسورات آنها هر ساله از ایران تأمین می شد.
در ماه اوت سال 1715 در زمان فتحعلی شاه قاجار به مناسبت روابط حسنه فی مابین دولت ایران و فرانسه یکی از نامی ترین اسبهای ایران به رسم پیشکش و هدیه به دربار ناپلئون بناپارت فرستاده شد و این همان اسبی است که ما در عکسهای ناپلئون او را سوار بر آن اسب سفید دیده ایم ، عکس این اسب توسط نقاشی به نام هوراس نقاشی شد.
اسم این اسب پر آوازه (جهان پیما ) بود و پوست آن نیز اکنون در موزه لوور نگهداری می شود.
اسب و کرمانشاه:
در فرهنگ سینه به سینه مردم کرمانشاه آمده است که نام این شهر کرمادشاه ( پسر شاه ماد ) بوده است چرا که این شهر ولیعهد نشین بوده و مرکز حکومت مادها در آن زمان هگمتانه – اکباتان یا همدان کنونی بوده است . در دشت مادی دشت که امروزه به آن ماهیدشت گفته می شود و در چند کیلومتری کرمانشاه واقع است ، مرکز پرورش اصلی اسب هوخشتر پادشاه مادی بوده است.
ایلخی معروف کرمانشاه خیرالله خان سرتیپی بود که در منطقۀ میان دربند در کوههای بیستون بوده است . گله خیرالله خان در حدود 50 الی 60 سال حدود 1000 رأس می رسد که اکثر آنها دارای یال و دم سفید رنگ بودند و به همین خاطر معروف به تیره یال و دم سفید سرتیپی معروف شده بودند. که البته از آن نژاد بسیار کم باقی مانده است.
تیرۀ دیگری از نژاد اسب های کرد به نام افشاری و جاف معروف بود که متعلق به منطقه کردستان بود ولی بعلت ورود هجوم اسبهای آلوده عرب عراقی تماماً از بین رفته که به جرأت می توان گفت حتی یک رأس اسب خالص در منطقه کردستان و مخصوصاً در شهرستان سنندج وجود ندارد.
تیره بعدی اسب کرمانشاه معروف به سنجابی بود که در دشت سرسبز و سطح سنجابی توسط مرحوم دکتر کریم سنجابی و عسگر خان سنجابی نگهداری می شوند تعداد آن ها به 2500 رأس می رسید که به علت شیوع طاعون اسبی بیشتر آنها از بین رفتند.
به طور کل از نژادهای اسب ایرانی می توان به نژاد کرد، عرب ایرانی، اصیل ایرانی، ترکمن و کاسپین ( خزری) را نام برد.پیشینیان برای اسبهای خود احترام ویژه ای قائل بوده اند به شکلی که صاحب اسب تا 12 نسل از نژاد پیشین اسب خود را می شناخته و هنگام مرگ اسبش بسیار غمگین می شده چرا که اسبش را حیوانی نجیب می شناخته است اما به توصیه همان پیشینیان به هنگام عصبانیت و خشم این حیوان نجیب، نزدیک شدن به آن توصیه نمی شود.
دوباره بایستی متذکر شویم که اسب در روزگاران قبل از ماشین و در تمام دنیای پیش و بعد از اسلام بعنوان یک ابزار ارزشمند بوده است به شکلی که انسان جان و جسم خود را به شهامت و استقامت این حیوان می سپارد . در این سبقتهای تاریخی و قهرمانی های تاریخ ساز این اسب اصیل ایرانی بود که که تا آتن پیشرفت و نادرشاه افشار تمدن ایران را بر پشت همین اسب اصیل ایرانی نهاد و به هندوستان برد و عباس میرزا توسط همین اسب 17 شهر قفقاز را باز پس گرفت.
پس حیف است که ما امروزه این رفیق دلیر و تاریخ ساز را بی محلی کنیم و خدمات او را نادیده بگیریم. باید به یاد داشته باشیم که در میان میادین نبرد این اسب ایرانی است که یک روز تمام را همراه سوار خود می جنگید.
اسب ایرانی: غیورترین، فداکارترین، وفادارترین، مهربانترین و زیباترین اسب جهان
ابتدا باید قبل از خرید اسب توانایی های مادی و عشق و علاقه خود را نسبت به نگهداری اسب بسنجیم
مسلما هزینه پانسیون داری و تهیه برخی ملزومات سوارکاری دغدغه هر سه ماهه شما خواهد بود
آیا توانایی و یا علاقه شدید شما میتواند این مشکل را برای شما بپوشاند
اسب را می توان از باشگاههای اسب یا از روستاییان تهیه کرد
اما: اسبها نژادهای مختلفی دارند و هرکدام کاربرد و خصوصیات اخلاقی خاص خودشان را دارند که در بخش اسبها به تفصیل شرح داده شده اند
ولی در مواردی خلوص این نژادها باعث دردسر هایی هم مثل شناسنامه و امسالهم(داغ) می شود که در آن صورت اگر توانایی هزینه بالاتر و تهیه اسبی خالص تر و اسم و رسم دار تر باشید که باید از طریق باشگاه داران و همچنین فدراسیون سوارکاری انجام دهید
مرحله سوم
پس از تصمیماتی که گرفتید و رفتن برای دیدن اسبها حالا با ید به مسائلی دقت نمائید که بهترین اسب را از نظر سلامت و استیل بدنی تهیه کنید

قسمتهای مختلف بدن اسب

قسمتهای مختلف سردست اسب

قسمتهای مختلف کفل اسب

اگر خطی مستقیم از بالای سرشانه اسب به زمین عمود کنیم باید مفصل آرنجی و مفصل بخلوغ و ساعد در یک راستا باشند و خط عمود دقیقا در پشت سم اسب قرارگیرد
در برخی از اسبها انحنای مفصل بخلوغ به سمت عقب است که در این موارد هرچه انحنا بیشتر باشد باید سوارکار وزن کمتری داشته باشد

بخلوغ به قسمتی گفته میشود که سم را به اولین مفصل متصل میکند

هرچه بخلوغ کوتاهتر باشد البته بسته به هیکل اسب با عث ایجاد تعادل بیشتر و همچنین سرعت بالا تر میگردد کما اینکه فشار کمتری هم به تاندونهای دست حیوان وارد میگردد
زاویه ای که ساعد با بخلوغ ایجاد میکند باید تقریبا 130 درجه باشد
البته اگر سم حیوان درست تراشیده شده باشد که حتما بخواهید یک نعلبند ماهر اینکار را انجام بدهد و بعد نظر بدهید و فروشنده نیز موظف به انجام خواهش شما است

اگر دو خط مستقیم عمود از شانه های اسب از رو برو بر زمین عمود کنید باید باید از وسط تمام مفاصل و سم و استخوانهای اسب عبور کند
اگر انحرافی بود باید با یک نعلبند حرفه ای مشورت نموده و سم را به گونه ای صحیح بتراشند چرا که بیشتر این انحرافها مربوط به بد تراشیدن سم میباشد در غیر این صورت اگر بعد از تراش خوردن سم باز هم انحراف واضح بود پس مشکل از اسب می باشد

اسب را در مانژ یا مکانی که دارای خاک نرم و به عمق پنج سانت باشد در یک مسیر مستقیم راه ببرید
حالا خوب به نحوه قرار گیری نعلها و همچنین خطی که قدمهای اسب بر روی خاک میگذارد توجه کنید که باید بهترین آنها یعنی در یک خط مستقیم باشد
این عمل یعنی بردن اسب در خاک نرم نسبتا عمیق کوچکترین مشکلی در پاهای اسب را به وضوح نشان خواهد داد مانند انواع درد های مزمن

کف سم از پایین را قورباغه ای مینامند
قمست مرکزی آن به سمت عق برآمدگی وجود دارد که بسار نرم تر از سم میباشد و به عبارتی قلب دوم اسب میباشد که در حرکت کردن باعث سهولت برگشت خون به سمت بالا در پاهای نحیف اسب میگردد
این قسمت نباید دارار خونریزی یا انشقاق باشد کما اینکه به صورت پوسیده و پلاسیده هم نباید باشد

همچون دستهای اسب از پشت باز هم خطوطی را بر زمین عمود و باید خط مستقیم منطبق بر پاهای عقب اسب باشد
اگر اسب را از کنار نگاه کنید باید خطی عمود از پشت اسب مماس بر ساقهای اسب عبور کند
حال باید تمام تاندونهای اسب را با دست کمی فشار دهید همچنین مفاصل دست و پاها را اگر حیوان مشکلی داشته باشد بلافاصله عکس العمل نشان خواهد داد
در زیر مفصل بخلوغ معمولا زائده ای طناب مانند را مشاهده میکنید که آن ادامه تاندون است اگر بلند تراز یک سانت باشد یعنی قبلا دست اسب دچار آسیب شده است و بعدا ترمیم گردیده که این عمل توسط خود اسب صورت میگیرد
وقتی روی دندهای اسب دست میکشید باید آنها را به راحتی حس کنید ولی از دور و با چشم قابل مشاهده نباشند
داغل بینی اسب را خوب نگاه کنید نباید جای خونریزی یا لخته خون باشد
داخل پلک سوم چشم اسب را خوب نگاه کنید که نباید ورم یا دارای لارو باشد
باید اسب به صدا بسیار سریع عکس العمل نشان دهد و چشمهایش هم باید سلام باشد
با سمعک روی سینه اسب باید صدایی صاف و بدون خرخر موقع نفس کشیدن داشته باشد
اسب باید در حالت آزاد درمانژ سر و گردن بالا داشته باشد
دم اسب کاملا عملکرد طبیعی داشته باشد
دندانهای اسب را خوب مورد بررسی قرار دهید چرا که هرگونه مشکل فک مسلما در دندانها به خوبی اثرات آنها مشخص است
![]() ۱) مسابقه پرش با اسب نوع یامتحان برای اسب و سوارکار در شرایط مختلف در مسیری از موانع است که در طی این آزمون آزادی، انرژی، مهارت و اطلاعت اسب و همچنین قدرت سوارکار سنجیده میشود. ۲) در طی یک مسابقه ممکن است سوارکار به خاطر ارتکاب خطاهای مختلف، جریمه شود. بنابراین بسته به نوع مسابقه سوارکاری که کمترین خطا و یا کمترین زمان و یا بیشترین امتیاز را کسب کرده برنده مسابقه است. ۳) منظور نهائی، یکنواختی و استاندارد نمودن مسابقات پرش با اسب نیست بلکه ایجاد جاذبه و تنوع یکی از مهمترین عوامل در ایجاد علاقه برای سوارکار و تماشاچی است. ۴) با توجه به این مطالب یکسان بودن شرایط مسابقه برای کلیه شرکتکنندگان ضروری است و راه ریدن به این هدف، تهیه و چاپ قوانین و اجراء دقیق آن در حین مسابقه میباشد. ۵) سن اسبهای شرکتکننده در بازیهای المپیک قهرمانی جهان حداقل ۸ سال است. اسبهای شرکتکننده در کلیه مسابقات بینالمللی دیگر بایستی حداقل دارای ۶ سال تمام باشند. ● مانژهای پرش با اسب میدان مسابقه پرش با اسب باید محصور بوده و در هنگامیکه اسب داخل میدان است باید کلیه ورودیها و خروجیها بسته باشند. ● میادین تمرین و مانع تمرین ۱) سوارکاران تنها یکبار مجاز به آمدن به داخل مانژ مسابقه جهت بازدید مسیر مسابقه هستند (این مسئله شامل باراژ نیز میباشد. اجازه ورود به میدان جهت بازدید مسیر توسط هیئت داوران بهوسیله تابلو (میدان باز است) و یا بلندگوی عمومی به سوارکاران اعلام میگردد. همچنین در مسابقات دو راندی که راند دوم مسابقه متفاوت از رائد اول است. سوارکاران میتوانند قبل از شروع راند دوم نیز مسیر مسابقه را بازدید کنند. ۲) برگزارکنندگان مسابقات در مانژهای سرپوشیده در شرایط خاص بهدلیل محدودیت مکانی ممکن است اجازه تمرین در مانژ اصلی را بدهند. ۳) در مواقعی که ابعاد میدان تمرین اجازه تمرین را ندهد یک مانع که جزء مسیر مسابقه نیست را میتوان در مانژ اصلی برای تمرین در نظر گرفت. ۴) سوارکاران حق تلاش با پرش از موانع مسابق در حین رژه قبل از مسابقه را ندارند. انجام این کار ممکن است جریمه نقدی و یا محرومیت به همراه داشته باشد. ۵) برنده مسابقه ممکن است از روی یک مانع بپرد که این مانع نبایستی جزء موانع دور بعدی باشد. پریدن برخلاف جهت از این مانع ممکن است موجب محرومیت سوارکار شود. برای پرش از این مانع سوارکار ۹۰ ثانیه وقت دارد که این وقت از لحظه زدن زنگ توسط داوران شروع میشود. امتناع یا انداختن این موانع بهعنوان یک تلاش به حساب میآید. اگر انداختن همراه با امتناع باشد. سوارکار برای تلاش بعدی باید منتظر تصحیح مانع شود. (زمان نگه داشته خواهد شد) هیئت داوران زنگ شروع مسابقه را پس از تلاشهای سوارکار برای پرش از این مانع با اتمام ۹۰ ثانیه بعداً در میآورند. پس از زده شدن زنگ، سوارکار تنها میتواند یک بار برای پرش از این مانع سعی کرده و در حد فاصل ۴۵ ثانیه مسابقه اصلی را شروع کند. ● زنگ ۱) زنگ ابزاری است جهت برقراری ارتباط با شرکتکنندگان و مسئول به صدا درآوردن ان یکی از اعضاء هیئت داوران است. زنگ، در موارد زیر کاربرد دارد. الف) جهت اعلام باز بودن مانژ جهت بازدید از مسیر مسابقه ب) اعلام اجازه شروع مسابقه به سوارکر پس از زدن زنگ که سوارکار بایستی خط شروع را در جهت درست ظرف مدت ۴۵ ثانیه قطع کند. سیستم مزانگیری اتوماتیک شمارش معکوس ۴۵ ثانیه را روی صفحه نتایج نشان میدهد. بهطوری که برای سوارکاران به وضوح قابل مشاهده باشد. اگر سوارکار ظرف مدت ۴۵ ثانیه مسابقه را شروع نکند. زمان مسابقه وی پس از ۴۵ ثانیه شروع خواهد شد. زمین خوردن و کلیه نافرمانیها طی فاصله زدن زنگ و شروع مسابقه خطا محسوب نمیشود و در فاصله زمانی ۴۵ ثانیه داوران میتوانند در موارد بروز برخی از مسائل زمان را نگه دارند. ج) به منظور متوقف کردن سوارکار در حین مسابقه (به هر دلیلی) و یا اجازه برای ادامه آن. چ) اعلام اجازه ادامه دادن مسابقه به سوارکاری که مانع آن پس از امتناع افتاده است و همچنین پس از تصحیح مایع و یا آماده بودن مسیر. ح) اعلام دستور اخراج یک سوارکار به وسیله به صدا درآوردن ممتد و یا تکراری زنگ ۲) اگر سوارکار به زنگ داوران توجه نکند ممکن است بنا به نظر داوران اخراج شود. ۳) اگر پس از وقفه زمانی قبل از زدن زنگ سعی در پرش از مانع نموده و یا از مانع بپرد اخراج میشود. الف) مسئولیت ماندن در نزدیکی موانع قبل از زدن زنگ مجدد با سوارکار است. ب) این وظیفه داوران است که زنگ مجدد را در لحظهای بزنند که سوارکار در موقعیت خوبی قرار دارد. ج) پس از نگاه داشتن زمان به هر دلیل سوارکار بایست تا ایجاد شرایط مناسب جهت ادامه مسیر در نزدیکی مانع مذکور باقی بماند و هیئت داوران نیز باید زنگ را در لحظهای به صدا درآورند که سوارکار موقعیت مناسبی نسبت به مانع داشته باشد (یعنی سوارکار در نزدیکی مانعی که نسبت به آن امتناع کرده و یا آن را انداخته است قرار نداشته باشد). هیئت داوران وظیفهای ندارد که زمان را در شرایط مناسب به نفع سوارکار بازنمایند لذا با زدن زنگ زمان نیز باز خواهد شد. ● مسیر مسابقه و اندازهگیری ۱) مسیر مسابقه خط سیری است که سوارکار از دروازه شروع تا دروازه پایان طی میکند. این مسیر بایستی با دقت تمام به خصوص در محل گردشها اندازهگیری شود (خط سیر طبیعی که اسب طی میکند از مرکز موانع است). ۲) در مسابقات مهم هیئتداوران باید به همراه طراح مسیر و یا در صورت امکان با ناظر فنی مسابقه مسیر را مجدداً اندازهگیری کنند و در این صورت هیچگونه تغییری در زمان مجاز جایز نمیباشد. ۳) در صورتی که هیئت داوران تشخیص دهد که خطائی در اندازهگیری مسیر مسابقه (پس از برش سه نفر که مسیر را بدون نافرمانی و یا افتادن طی نمودهاند) رخ داده است میتوانند مسیر مسابقه را مجدداً اندازهگیری نموده و مجدداً زمان مجاز جدیدی را اعلام کنند. و زمان نفرات قبلی نیز میبایست با زمان جدید تصحیح و محاسبه شود. ۴) اگر شرایط زمین و آب و هوا مناسب باشد هیئتداوران میتوانند پیش از شروع مسابقه سرعت مسابقه را تغییر دهند. ۵) کل طول مسیر مسابقه نبایستی از ۶۰ برابر تعداد موانع بیشتر باشد. ۶) فاصله خط شروع تا مانع اول و خط پایان تا مانع آخر بین ۶ تا حداکثر ۱۵ متر است و این دو خط بایستی با پرچمهای قرمز و سفی و حروف S (شروع) و F (پایان) مشخص شده باشند. ● نقشه مسیر ۱) یک نقشه از مسیر مسابقه که د رآن کلیه اطلاعات دقیق مسیر نشان داده شده است میبایستی حداقل نیم ساعت قبل از شروع مسابقه در نزدیکی میدان تمرین نصب و همچنین یک نسخه نیز به هیئت داوران تسلیم شود. ۲) شماره موانع به ترتیب عبور از آنها میبایست در کنار موانع نصب شوند. ۳) موانع متوالی که دارای یک شماره تکراری هستند با حروف a,b,c که در کنار آن قرار دارد مانند AC,AB,AA مشخص میشوند. ۴) مورد زیر باید در نقشه مسیر مسابقه مشخص شوند. الف) خط شروع و پایان ب) محدوده قرارگیری موانع، نوع موانع (عمودی - اکسر - تریپل بار)، شماره موانع. پ) نقاط چرخش اجباری ج) خط سیر سوارکار را میتوان با یکسری خطوط شکسته نشان داد. ضمناً مسیرهای اجباری نیز باید با خطوط توپر مشخص شوند. چ) جدول داوری مورد استفاده ح) موانع، طول مسیر، زمان مجاز و محدود و یا زمان ثابت برخی از مسابقات مخصوص خ) نوع موان متوالی (باز - بسه - نیمهباز) د) کلیه تغییرات و یا تصحیحات هیئت داوران در مورد مسیر. ● تغییرات در مسیر مسابقه ۱) اگر شرایط طوری ایجاب کند که پس از نصب نقشه مسیر، تغییری در مسیر بهوجود آید. ین تغییر باید فقط با نظر هیت داوران انجام شود و به اصطلاع کلیه سوارکاران شرکت کننده و سرپرست تیمها در مسابقه برسد. ۲) اگر بهدلیل شرایط بد جوی، نور و یا غیره متوقف کردن مسابقه ضروری باشد پس از شروع مجدد بایستس مسیر و موانع به همان شکل اولیه خود باشند و مسابقه نیز از همان نقطهای که متوقف شه است مجداً شروع شود. ۳) در موارد خاص مانند خرابی زمین، مانژ و یا ... بنا به تشخیص هیئت داوران ممکن است محل یکی از موانع کمی تغییر کند. در مورد موانعی که امکان تغییر محل آن وجود ندارد مانند مانع آب ثابت ممکن است آن مانع از مسیر مسابقه حذف شود لذا کلیه خطای انجام شده روی آن مانع از مسیر مسابقه حذف شود. لذا کلیه خطای انجام شده روی آن مانع برای سوارکاران قبلی نیز در نظر گرفته نخوهد شد. خطای اخراج و خطای زمانی به حساب سوارکاران گذشته خواهد شد. ۴) در صورتی که ضرری باشد زمان مجاز و محدود مسابقه پس از اعمال تغییر محل یا حذف مانع، مجدداً محاسبه خواهد شد. |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر